طبیعی است هرچه میانگین P/B تمام سهام موجود در بازار کمتر باشد، وضع آن بازار و در واقع وضع آن اقتصاد بهتر است؛ حداقل از نظر نسبت بین ارزش بازار به ارزش دفتر این گونه است.
نسبت قیمت به درآمد یا سود هر سهم (P/E) چیست و چه کابردی در تحلیل دارد
نسبت قیمت به درآمد (سود هر سهم) یکی از نسبتهای مشهور در ارزیابی ارزش یک بنگاه تجاری در سطح خرد و صنعت در سطح کلان میباشد. این نسبت توسط یک تحلیلگر مشهور و یکی از مشاوران «وارن بافت» به نام «بنجامین گراهام» به صورت گستردهای توسعه یافت.
«گراهام» متولد سال ۱۸۹۴ در لندن بود و خانواده او از همان دوران کودکی وی به ایالات متحده مهاجرت کردند. آنها در نتیجه بحران کوتاهمدت بانکی سال ۱۹۰۷ کل پسانداز خود را از دست دادند. «گراهام» به همراه یکی از دوستانش به نام «دیوید داد» و با همکاری «اروینگ کان» در سال ۱۹۳۴ کتابی نوشت به نام «تجزیه و تحلیل اوراق بهادار» که شهرت جهانی پیدا کرد. مفاهیمی از قبیل «ارزش ذاتی» و «حاشیه امن» برای اولین بار در این کتاب معرفی شدند و اکنون به وفور در تحلیل فاندامنتال بنگاهها و صنایع مورد استفاده قرار میگیرند.
«گراهام» کتاب مشهور دیگری دارد به نام «سرمایهگذار خبره» که این کتاب نیز اکنون به عنوان یک کتاب بنیادی در بین فعالان بازارهای مالی شناخته میشود.
محاسبه و کاربرد مفهومی P/E
محاسبه نسبت P/E تقریبا بسیار ساده است اما تجزیه و تحلیل و تفسیر آن دارای پیچیدگیهای خاصی ارزش ذاتی سهام چگونه محاسبه می شود؟ است و به مانند «سود هر سهم» یا EPS یکی از مشهورترین محاسبات تحلیل فاندامنتال به شمار میشود. این نسبت به سادگی از تقسیم قیمت هر سهم به سود هر سهم محاسبه میشود اما تفسیرهای متفاوتی از آن میشود و گاها نیز برای محاسبه ارزش واقعی یا ذاتی هر سهم شرکت مورد استفاده قرار میگیرد.
P/E = قیمت هر سهم / سود هر سهم
اگر قیمت سهم شرکتی برابر ۵۰۰ تومان باشد و این شرکت سود هر سهم سالانه ۱۰۰ تومانی را اعلام کرده است، نسبت قیمت به درآمد یا سود هر سهم شرکت برابر ۵ خواهد بود. این عدد بدین معناست که سرمایهگذار حاضر است به هر ازای هر تومان سود شرکت ۵ تومان بپردازد. در برخی تحلیلها گاها دیده شده که عدد ۵ را به این صورت تفسیر میکنند که ۵ سال زمان میبرد که سرمایهگذار بتواند از محل درآمد (یا سود) سرمایهگذاری خود کل سرمایه خود را بازیابی کند.
به همین دلیل است که این نسبت در واقع ما را به آینده ارجاع میدهد، یعنی سرمایهگذاران بر اساس آینده در زمان حاضر اقدام به سرمایهگذاری میکنند. اساسا کل سرمایهگذاری در بازارهای مالی مبتنی بر انتظارات آینده و میزان بازدهی است که قرار است در آینده کسب کنند. این نسبت نیز یکی از نسبتهای مشهوری است که میزان بازدهی سرمایهگذاری در آینده را به طور نسبی نشان میدهد.
همچنین گاهی اوقات تحلیلگران نسبت «قیمت به درآمد» را با روشهای دیگری محاسبه میکنند که ممکن است نتیجه آن با نسبت قیمت به درآمد بازار متفاوت باشد. این P/E برآوردی جنبه مقایسهای دارد و میتواند در ارزشگذاری سهام شرکت مورد استفاده قرار بگیرد. به عنوان مثال اگر برآورد P/E در مقایسه با P/E بازار که از طریق قیمت روی تابلوی بازار به دست آمده است بیشتر باشد، با توجه به اینکه سود هر سهم شرکت در طول سال ثابت است نشان میدهد که قیمت باید افزایش یابد تا P/E ارزش ذاتی سهام چگونه محاسبه می شود؟ بازار با P/E برآوردی یکسان شود. این در حالت کلی به معنای ارزنده بودن یک سهم است چرا که هنوز ظرفیت افزایش قیمت بر اساس محاسبات انجام شده وجود دارد. به تعبیری در اینجا میتوان گفت سهم Undervalue است یعنی پایینتر از ارزش واقعی آن در حال معامله است. برعکس آن نیز صادق است و اگر P/E برآوردی نسبت به P/E بازار کمتر باشد به معنای این است که سهم Overvalue شده است و دیگر ارزش خرید ندارد.
همچنین تحلیلگران گاهی اوقات از طریق P/E اقدام به ارزشگذاری سهم یک شرکت میکنند تا بفهمند که اساسا شرکت با این قیمت روی تابلو برای سرمایهگذاری ارزنده است یا خیر. تحلیلگران با استفاده از روشهای محاسباتی خاص خود P/E برآوردی را به دست میآورند و سپس آن را در سود هر سهم شرکت ضرب میکنند. نتیجه به دست آمده در واقع قیمت یا ارزش هر سهم شرکت است. سپس این قیمت را که ارزش واقعی شرکت را نشان میدهد با قیمت روی تابلو یعنی قیمتی که سهم این شرکت در حال معامله است مقایسه میکنند. اگر قیمت برآوردی از قیمت روی تابلو بیشتر بود به معنای ارزنده بودن شرکت و اگر کمتر بود به معنای غیرارزنده بودن شرکت برای سرمایهگذاری است.
در حالت کلی این نسبت یک نسبت تفسیری است. دلیلی که تحلیلگران خود اقدام به محاسبه این نسبت میکنند دیدگاه آنها نسبت به روشهای حسابداری تحلیلگران خود شرکت در محاسبه سود هر سهم است. آنها بر این عقیده هستند که روشهای مورد استفاده دقیق نیست و لذا خود اقدام به محاسبه این نسبت میکنند و سپس آن را مورد مقایسه قرار میدهند. به همین دلیل است که نتایجی که این نسبت ارائه میدهد کاملا غیرقطعی است و انتظارات بازار که در این نسبت وجود دارد کاملا تئوریک است و ممکن است انتظارات بازار بر اساس برآوردهای تحلیلگران حرکت نکند.
مفهوم بالا و پایین بودن P/E
بالا و پایین بودن P/E یک بنگاه تجاری یا یک صنعت نیز کاملا نسبی است و هیچ تحلیلگری نمیتواند حد و حدودی قطعی در قالب یک رقم تعیینشده برای این نسبت مشخص کند. در حالت کلی چنین تفسیر میشود که اگر P/E یک بنگاه یا صنعت بالا باشد انتظار میرود در آینده سود هر سهم شرکت افزایش پیدا کند یا اینکه قیمت سهم کاهش یابد تا به حالت تعادل برسد. برعکس آن نیز صحیح است یعنی اگر P/E یک شرکت پایین باشد به معنای این است که یا سود هر سهم شرکت در آینده باید کاهش پیدا کند یا اینکه قیمت سهم افزایش پیدا کند تا این نسبت به وضعیت تعادل برسد.
اما اینکه وضعیت تعادلی این نسبت در چه نقطهای قرار میگیرد بستگی به فاکتورهای اقتصادی و تاریخ شرکت یا صنعت دارد. فاکتورهایی از قبیل نرخ رشد سودآوری شرکت و نرخ رشد قیمت سهام این شرکت و سایر فاکتورهای اقتصادی دخیل در ارزش شرکت باعث شدهاند یک نرخ P/E میانگین برای هر بنگاه یا صنعت ایجاد شود. تحلیلگران با توجه به این نرخ میانگین و محدوده تعادلی، بالا و پایین بودن این نسبت را در مقایسه با این میانگین در نظر میگیرند.
به عنوان مثال میانگین P/E برای شاخص «اس اند پی ۵۰۰» آمریکا از ۴٫۷۸ در تاریخ دسامبر ۱۹۲۰ تا ۴۴٫۲۰ در تاریخ دسامبر ۱۹۹۹ نوسان داشته است. بنابراین به استثنای برخی دورههای کوتاه در بازه زمانی ۱۹۲۰ تا ۱۹۹۹ نرخ P/E عمدتا بین محدوده ۱۰ تا ۲۰ نوسان داشته است. میانگین P/E بازار سهام آمریکا از سال ۱۹۰۰ تا ۲۰۰۵ حدود ۱۴ بوده است. بنابراین P/E میانگین بازارها بر اساس نرخ رشد انتظاری سود، ثبات نرخ انتظاری رشد سود، تورم انتظاری و بازدهی سرمایهگذاری در بازارهای رقیب متفاوت است.
نکته دیگری که ذکر آن در اینجا اهمیت دارد این است که در شرکتهای زیانده که زیان هر سهم را گزارش میکنند اساسا محاسبه نسبت P/E محلی از اعراب ندارد.
ارزش ذاتی سهام را چگونه کشف کنیم؟
گروه بورس- اعظم شریفی: معاملهگران بورس همواره برای تشخیص نقطه ورود و خروج به سهم به دنبال راههای علمی و روشی برای خرید و فروش موفق سهام هستند.
گروه بورس- اعظم شریفی: معاملهگران بورس همواره برای تشخیص نقطه ورود و خروج به سهم به دنبال راههای علمی و روشی برای خرید و فروش موفق سهام هستند. البته روشهای مختلفی برای تعیین زمان مناسب برای تصمیمگیری در بازار سهام وجود دارد که توجه به ارزش ذاتی سهم یکی از این معیارها است.ارزشذاتی در واقع همان ارزش واقعی هر سهم است که در نتیجه تجزیه و تحلیل عوامل موثر بر وضعیت یک شرکت پس از بررسیهای دقیق به دست میآید. ارزش ذاتی در بیشتر مواقع با ارزش روز سهام تفاوت دارد و همین مسالهای است که برای سرمایهگذاران زیرک فرصت کسب سود را فراهم میکند. دلایل تفاوت ارزش ذاتی با ارزش جاری، چگونگی کشف و به کارگیری آن در معاملات موضوع گفت و شنود با دکتر علی رحمانی مدیرعامل سابق شرکت بورس و استاد دانشگاه است که در ادامه میخوانید.
مفهوم ارزش ذاتی سهام چیست؟
ارزش فعلی جریانات نقدی که سهام یک شرکت در آینده برای سرمایهگذاران ایجاد میکند، تعیینکننده ارزش ذاتی سهم است. بنابراین، سود مورد انتظار آینده شرکت یکی از مهمترین عوامل در تعیین قیمت است. به این ترتیب سهامداران ارزش ذاتی سهام را با توجه به نرخ رشد آینده شرکت مشخص میکنند.
چرا بین قیمت سهام و ارزش ذاتی تفاوت وجود دارد؟
در برآورد جریانهای نقدی آینده عدم اطمینانهایی وجود دارد که هر کدام از سهامداران براساس درک و مفروضات خود اقدام به برآورد آنها میکنند. این در حالی است که رویدادهای بعدی در عالم واقعیت است که تعیینکننده روند قیمتی سهم براساس سودآوری واقعی میشود. اگر فضای خوشبینی در بازار حاکم باشد، ارزش جاری بالاتر از ارزش ذاتی سهم قرار میگیرد و در حالت بدبینی هم معمولا تخمینها از واقعیت که بعدها اتفاق میافتد، محتاطانهتر است.
آیا سهام هر یک از شرکتها ارزش ذاتی مشخص دارد یا بسته به نوع نگاه سرمایهگذار متفاوت است؟
از آنجا که در روشهای متفاوت، مفروضات و نرخهای تنزیل متفاوتی برای جریانهای نقدینگی و تعیین ارزش ذاتی در نظر گرفته میشود، ارزش ذاتی هم نزد کارشناسان متفاوت با اختلافاتی همراه است.
چگونه میتوان از واقعبینانه بودن فرضیات در کشف ارزش ذاتی سهام مطمئن شد؟
برای محاسبه ارزش ذاتی با دو مرحله مواجه هستیم: تعیین جریانات نقدی آتی سهم و تعیین نرخ بازده مورد انتظار برای تنزیل جریانات نقدی آتی با توجه به ریسک سهم.
در بازار سرمایه ایران بیشتر به بخش اول این فرآیند توجه میشود، یعنی بیشتر تلاشها معطوف به تعیین سود سالهای آینده است، اما برای نرخ تنزیل معمولا یک نرخ ثابت (مثلا ۲۰ درصد) برای همه شرکتها در نظر گرفته میشود و کمتر به این موضوع توجه میشود که جریان نقدی سهامهای مختلف دارای درجات ریسک مختلف هستند و بنابراین نرخ بازده مورد انتظاری که برای تنزل جریانات نقدی آنها استفاده میشود نیز، باید متفاوت باشد.
اگرچه کارشناسان براساس تئوریها و مدلهای علمی نظیر مدل گوردون اقدام به محاسبات ارزش ذاتی میکنند، اما در نهایت واقعیتهای بعدی ممکن است ما را به تردید برساند. زیرا خاصیت بازار سهام این گونه است که همواره ریسک و شرایطی خارج از مفروضات اساسی ما تاثیراتی را بر روند قیمت سهام میگذارند که ما نمیتوانیم در محاسبات خود آنها را لحاظ کنیم.
در هر صورت تعیین ارزش ذاتی بحثی فنی و تئوریک است و راهاندازی شرکتهای مشاوره سرمایهگذاری نیز برای ارائه این محاسبات صحیحتر به بازار شکل گرفته است.
آیا همه سهام لزوما در بلندمدت به ارزش ذاتی میرسند؟
رفتار قیمت سهام در بلندمدت حتما به سمت میانگین ارزش ذاتی میل میکند.
اگر سهمی ارزان باشد بازار اثر عوامل بنیادی را که قیمت بالاتری از قیمت بازار برای سهم را موجه میکنند کاملا درنیافته است؛ اما به محض اینکه بعضی سرمایهگذاران این وضعیت را تشخیص دهند و خرید این سهم را آغاز کنند، افزایش قیمت شکل میگیرد. از طرفی برای سهامی که ارزش بازار آن گران است وقتی سرمایهگذاران متوجه گرانی قیمت میشوند فروش خود را آغاز کرده و سبب کاهش قیمت بازار میشوند.
به این ترتیب تصحیح قیمتها براساس ارزش ذاتی شکل میگیرد و مشارکتکنندگان در بازار به طور مکرر اشتباهات خود را اصلاح میکنند.
چرا بسیاری از سهام زیانده بدون توجه به ارزش ذاتی رشد میکند، ولی برخی سهام قوی راکد هستند؟
لزوما این طور نیست. گاهی اوقات سهامداران تقاضای خود را برای سهمی که ارزنده تشخیص میدهند وارد میکنند، ولی فروشندهای وجود ندارد یا اینکه روند معاملات سهام شرکتهای زیانده با بازارسازی و حمایت سهامدار عمده جذاب شده و مورد توجه قرار گرفته است، اما این مساله اصل توجه به ارزش ذاتی را برای سرمایهگذاران زیر سوال نمیبرد.
آیا تمرکز بر ارزش ذاتی سهام فرصت نوسانگیری کوتاهمدت را از ما نمیگیرد؟
تعیین ارزش ذاتی با محدودیتهایی توام است، چون بازار معمولا ارزش واقعی را به کندی تشخیص میدهد. بنابراین اگر با تمرکز بر ارزش ذاتی و شناسایی شرکتهایی که و پایینتر از ارزش خود قرار دارند، وارد بازار شویم. هرچند در عمل نوسانگیری را از دست میدهیم، اما مطمئن باشید پاداش خردورزی و صبر خود را در بلندمدت به میزانی به مراتب بهتر از نوسانگیران خواهید گرفت.
🎥 نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B) چیست؟
به سادگی توسط فرمول زیر می توانیم مشاهده کنیم که نسبت ارزش بازار یک سهم به ارزش دفتری همان سهم نشان دهنده P/B آن سهم می باشد، این نسبت به ما کمک می کند تا بفهمیم که آیا قیمتی که هم اکنون در بورس معامله می شود از ارزشی که از نظر حسابداری در دفاتر حسابداری آن شرکت ثبت شده کمتر و یا بیشتر است و همچنین به عبارتی دیگر می توان بیان کرد که هرچه نسبت P/B برای سهام یک شرکت کمتر باشد، آن شرکت از وضعیت بهتری در بازار سرمایه برخوردار است.
طبیعی است هرچه میانگین P/B تمام سهام موجود در بازار کمتر باشد، وضع آن بازار و در واقع وضع آن اقتصاد بهتر است؛ حداقل از نظر نسبت بین ارزش بازار به ارزش دفتر این گونه است.
P/B (پی بر بی) یک سهم چطور محاسبه میشود؟
در گام اول باید میزان ارزش دفتری هر سهم شرکت را تعیین کنیم؛ ارزش دفتری به ازای هر سهم برابر است با مجموع حقوق صاحبان سهام شرکت تقسیم بر تعداد کل سهام شرکت؛ در قسمتی از صورت های مالی میان دوره ای، جمع حقوق صاحبان سهام شرکت مورد نظر به صورت یک عدد نمایش داده شده است. فرض کنید این عدد برابر با 20.000.000.000.000 ریال باشد و تعداد کل سهام شرکت مورد نظر 16 میلیارد سهم باشد.
از تقسیم عدد 20.000.000.000.000 بر 16.000.000.000 عدد 1250 حاصل میشود. این عدد نشان دهنده این است که ارزش دفتری هر سهم شرکت مورد نظر در حال حاضر 1250 ریال است.
در مرحله بعدی باید از روی تابلوی معاملات سهام، قیمت پایانی سهام شرکت را بخوانیم که این عدد همانارزش بازار سهم است. فرض میکنیم قیمت پایانی نماد معاملاتی شرکت مورد نظر در تابلوی معاملات برابر با 2000 ریال باشد. حال با تقسیم ارزش بازار سهم یعنی عدد 2000 بر ارزش دفتری سهم یعنی عدد 1250، نسبت P/B شرکت به دست خواهد آمد که در اینجا این عدد برابر با 1.6 است. این عدد به این معنا است که قیمت بازاری هر سهم شرکت مورد نظر 1.6 برابر ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام آن به ازای هر سهم است.
خلاصه نکات مربوط به نسبت P/B به شرح زیر است:
- نسبت P/B ارزش بازار یک شرکت را به ارزش دفتری آن میسنجد.
- نسبت P/B منعکس کننده نسبت بین حقوق صاحبان سهام شرکت و ارزش دفتری آن است.
- بطور معمول ارزش بازار یک شرکت بالاتر از ارزش دفتری آن است.
- سرمایه گذاران ارزشی از نسبت P/B برای شناسایی سرمایه گذاریهای احتمالی استفاده میکنند.
- نسبت P/B زیر 1، معمولا یک سرمایه گذاری قوی محسوب میشود.
- نسبت P/B پائین تر میتواند به معنی این باشد که قیمت سهم زیر ارزش ذاتی است.
- در قیمت سهام، معیار آینده نگری لحاظ شده و منعکس کننده جریانات آتی پول نقد در شرکت است.
- ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام یک معیار حسابداری است که براساس اصل هزینه تاریخی ساخته شده است.
- اگر شرکتی تمام دارایی های خود را نقد کرده و تمام بدهی ها را پرداخت کند، مقدار سرمایه باقی مانده ارزش دفتری شرکت است.
- به عبارتی دیگر، ارزش دفتری، داراییهای خالص یک شرکت است.
- اختلافات بزرگ بین نسبت P/B و بازده حقوق صاحبان سهام اغلب زنگ خطری برای شرکتها است.
اگر هنوز با مفهوم مجمع نیز آشنا نیستید پیشنهاد می کنیم تا ویدئو زیر را مشاهده نمایید
اگر مایل هستید تا درباره مفهوم EPS اطلاعات کسب کنید ویدئو زیر را از دست ندهید :
ارزش خالص دارایی یا NAV در صندوقهای سرمایهگذاری چیست؟
یکی از فاکتورهای مهم برای انتخاب یک صندوق سرمایهگذاری، ارزش خالص دارایی (Net Asset Value) است که به اختصار به آن NAV (ناو) میگویند. NAV صندوق سرمایهگذاری چیست؟ چگونه محاسبه میشود؟ و چرا مهم است؟ برای آشنایی با مفهوم NAV و شیوهی محاسبهی آن با چشم بورس همراه باشید.
در شرایط تورمی حفظ ارزش داراییها بدون سرمایهگذاری امکانپذیر نیست. مردم با سرمایهگذاری در بازارهای مختلف همچون سپردههای بانکی، طلا، مسکن و بورس به دنبال حفظ دارایی و سپس کسب سود هستند. بورس از بازارهای جذاب برای سرمایهگذاری است.
شاید شما نیز مانند بسیاری از افراد تخصص، تجربه و زمان کافی برای سرمایهگذاری در بازار سرمایه را نداشته باشید. نگران نباشید میتوانید از طریق صندوقهای سرمایهگذاری از مزایای این بازار بهرهمند شوید. صندوقهای سرمایهگذاری با استفاده از تیمهای مختصص و حرفهای داراییهای شما را مدیریت میکنند.
NAV یا ارزش خالص داراییهای صندوق چیست
قیمت و ارزش دو مفهوم کلیدی در سرمایهگذاری
بهتر است ابتدا در مورد ارزش و قیمت صحبت کنیم. مردم معمولا ارزش و قیمت را دو مفهوم یکسان در نظر میگیرند. آنها صرفا به قیمت توجه میکنند در حالی که یک سرمایهگذار حرفهای به دنبال ارزشگذاری سهام است. ارزش مفهومی است که با توجه به اهمیت دارایی سنجیده میشود. به عبارت دیگر، ارزش چیزی است که در ازای پرداخت قیمت، دریافت خواهید کرد.
توجه کنید که قیمت را عرضه و تقاضا تعیین میکند. ممکن است به دلیل تقاضای بالا، دارایی با قیمتی بیش از ارزش آن معامله شود و همچنین عرضهی زیاد باعث شود یک دارایی زیر ارزش ذاتی خرید و فروش شود. تفاوت بین قیمت و ارزش با مفهومی به نام حباب سنجیده میشود. سرمایهگذار حرفهای صرفا به قیمت توجه نمیکند و به دنبال سنجش ارزش یک دارایی است.
ارزش خالص دارایی یا NAV چیست؟
خرید واحدهای یک صندوق به معنای سهیم شدن در داراییهای آن است. صندوقها نهادهای مالی هستند و همچون همه شرکتها داراییها و بدهیهایی دارند، ارزش خالص دارایی از تفاوت این دو به دست میآید. داراییهای یک صندوق مجموعهای از سهام، اوراق با درآمد ثابت، سپردههای بانکی، وجوه نقد و… است. بدهیها نیز شامل مواردی همچون وامهای بانکی، بدهیهای کوتاهمدت و بلندمدت و پرداختهای معوقه و… است. البته صندوقهای متداول در ایران (سهامی، مختلط، طلا و…) بدهیهایی از جنس وام بانکی ندارند.
اگر با صندوقها آشنا باشید، حتما در مورد NAV شنیدهاید. مفهوم NAV در صندوقهای سرمایهگذاری چیست؟ به زبان ساده، اگر بدهیهای یک صندوق را را از مقدار داراییهای آن کسر کنیم به ارزش خالص دارایی یا همان NAV میرسیم. برای محاسبهی NAV صندوق سرمایهگذاری به ازای هر واحد، کافی است ارزش خالص داراییها را بر تعداد کل واحدهای صندوق تقسیم کنیم.
فرمول محاسبهی ارزش خالص دارایی در صندوقهای سرمایهگذاری
ارزش خالص داراییهای یک صندوق به ازای هر واحد از طریق فرمول زیر محاسبه میشود.
فرمول محاسبه خالص ارزش دارایی (ناو یا NAV) صندوق
تعداد واحدهای صندوق/(مجموع بدهیها – مجموع داراییها) = ارزش خالص دارایی هر واحد
فرض کنید دارایی یک صندوق متشکل از 200 میلیارد تومان سهام، 50 میلیارد تومان اوراق با درآمد ثابت و 50 میلیارد تومان وجوه نقد است. مجموع داراییهای این صندوق برابر با 300 میلیارد تومان است. بدهیهای این صندوق نیز مشتکل از 50 میلیارد تومان بدهی بلندمدت و 50 میلیارد تومان بدهی کوتاهمدت است. بنابراین مجموع بدهیهای آن 100 میلیارد تومان است. اگر کل واحدهای این صندوق 3 میلیون واحد باشد، NAV صندوق اینگونه محاسبه میشود.
1000 = 2000000/(1000000000 – 3000000000) = NAV هر واحد
محاسبه NAV صندوق دارا یکم (ناو دارا یکم)
دولت در سال 99 تصمیم گرفت بخشی از سهام دولتی را در قالب صندوقهای ETF در بازار بورس عرضه کند. اولین گام از این واگذاری، صندوق واسطهگری دارا یکم بود که با نماد دارا یکم در بازار بورس معامله میشود.
سهام موجود در پورتفوی این صندوق متشکل از 3 بانک (بانک ملت، تجارت و صادرات) و 2 شرکت بیمه (بیمه البرز و بیمه اتکایی امین) است. همچنین برای کاهش ریسک، بخشی از داراییهای این صندوق شامل سپردهی بانکی و اوراق با سود تضمین شده است.
در زمان نوشته شدن این مقاله (سوم خرداد سال 1400) خالص داراییهای صندوق دارا یکم ۱۰۶۹۸۶ میلیارد ریال و تعداد واحدهای آن ۵۷۷.۰۲۱.۴۸۸ است، بدین ترتیب NAV این صندوق به ازای هر واحد، ۱۸۵.۴۱۲ ریال است.
محاسبه NAV صندوق پالایش یکم (ناو پالایش یکم)
چند ماه پس از عرضهی صندوق دارا یکم، صندوق ETF پالایشی یکم با نماد پالایش در بازار بورس عرضه شد. سهام این صندوق شامل چهار شرکت پالایشی است: شرکتهای پالایش نفت تهران (شتران)، پالایش نفت تبریز (شبریز)، پالایش نفت اصفهان (شپنا) و پالایش نفت بندرعباس (شبندر). همانند دارا یکم این صندوق نیز داراییهای دیگری از جمله سپردههای بانکی و اوراق با سود تضمین شده دارد.
ارزش خالص داراییهای این صندوق در سوم خرداد ماه سال 1400، برابر با ۱۰۱.۵۱۶ میلیارد ریال و تعداد واحدهای آن ۱.۲۶۱.۲۹۱.۰۳۷ است، در نتیجه NAV این صندوق به ازای هر واحد ۸۰.۴۸۶ ریال است.
مدیریت صندوقها به صورت مستمر ارزش خالص دارایی آنها را گزارش میکنند. هدف از این مثالها، فهم بهتر مفهوم NAV و شیوهی محاسبهی آن است. در ادامه NAV را برای صندوقهای غیرقابل معامله یا مشترک (Mutual Funds) و صندوقهای قابل معامله یا ETF (Exchange Traded Funds) بررسی خواهیم کرد.
ارزش خالص دارایی صندوقهای سرمایهگذاری غیرقابل معامله یا مشترک
سرمایهگذارانِ صندوقهای مشترک، واحدهای آن را از طریق کارگزاریهای متولی صندوق خرید و فروش میکنند. معاملهی این صندوقها به صورت مستقیم در بازار بورس (بازار ثانویه) امکانپذیر نیست. این صندوقها توسط کارگزاریها خرید و فروش میشوند، به همین دلیل از نوسانات روزانهی قیمت به دلیل عرضه و تقاضا در امان هستند.
مبنای محاسبهی ارزش خالص دارایی این صندوقها قیمت پایانی سهام موجود پورتفوی صندوق در پایان روز معاملاتی است. شرکتهای متولی این صندوقها، به صورت روزانه NAV صدور و ابطال آنها را اعلام میکنند. NAV صدور و ابطال برای همه صندوقها محاسبه میشود، اما بر خلاف صندوقهای مشترک، صندوقهای قابل معامله بر اساس قیمت صدور و ابطال معامله نمیشوند.
مکانیزم خرید و فروش صندوقهای قابلمعامله بر اساس قیمت تابلو و از طریق بازار ثانویه است. منظور از NAV صدور و ابطال چیست؟
NAV صدور صندوقهای سرمایهگذاری غیرقابل معامله
برای خرید صندوقهای غیرقابل معامله باید مبلغی به اندازهی NAV صدور بپردازید. این عدد کمی بیشتر از NAV صندوق و برابر با ارزش خالص دارایی به علاوهی تمام هزینهها کارمزدهایی است که در هنگام خرید صندوق اعلام میشود.
فرض بر این است که هنگامی که سرمایهی جدیدی وارد صندوق میشود، متولی صندوق برای خرید سهام و سایر داراییها باید هزینههای معاملاتی بپردازد.
NAV ابطال صندوقهای سرمایهگذاری غیرقابل معامله
اگر قصد فروش (ابطال) واحدهای صندوقهای غیرقابل معامله را داشته باشید، مبلغی به اندازهی NAV ابطال به شما پرداخت میشود. به دلیل کسر شدن کارمزد معامله از NAV صندوق، این مبلغ کمی کمتر از NAV ارزش ذاتی سهام چگونه محاسبه می شود؟ صندوق است.
همانند قیمت صدور اینجا نیز فروش داراییها مستلزم پرداخت کارمزد و سایر هزینههای معاملاتی است. اما از آنجایی که اکثر صندوقها برای فروش کارمزدی دریافت نمیکنند، معمولا قیمت ابطال با ارزش خالص دارایی صندوق برابر و کمی کمتر از قیمت صدور است.
ارزش خالص دارایی صندوقهای قابل معامله یا ETF
صندوقهای قابل معامله در بورس یا ETF مانند دارا یکم و پالایش به صورت روزانه در بورس معامله میشوند. هنگام باز بودن بازار، NAV ابطال هر 2 دقیقه یک بار در سایت TSE به روز رسانی میشود. البته شما این صندوقها را طبق قیمت تابلو خریداری میکنید و اعلام این عدد صرفا برای اطلاع معاملهگران است.
دقت کنید که قیمت صندوقهای قابل معامله که روزانه در بورس معامله میشوند توسط عرضه و تقاضا تعیین میشود. بنابراین ممکن است بالاتر و یا پایینتر از NAV معامله شوند، این مساله از ریسکهای صندوقهای قابلمعامله است.
خالص ارزش دارایی یا NAV صندوق دارا یکم در سایت tsetmc
آیا NAV فاکتوری مهم برای انتخاب یک صندوق سرمایهگذاری است؟
همانطور که اشاره شد NAV صندوقهای سرمایهگذاری از فاکتورهایی است که باید به آن توجه شود، اما برای خرید یک صندوق باید مسائل مهمتری را مدنظر داشت. اینکه هدف شما از سرمایهگذاری چیست؟ میزان ریسکپذیری شما چقدر است؟ بازدهی صندوق در دورههای مختلف چقدر بوده است؟
مهمتر از همه چیز پیشینهی صندوق است. توصیه ما این است که سراغ صندوقهای تازه تاسیس نروید، زیرا دادههای زیادی از آنها موجود نیست. بازدهی صندوق را در دورههای صعودی، رکودی و نزولی بررسی کنید. سعی کنید در دورههای صعودی به دنبال صندوقهایی بروید که بازدهی بهتری از شاخص داشتهاند. در دورههای رکودی و نزولی نیز صندوقهایی را انتخاب کنید که داراییهای شما را حفظ میکنند، حتی میتوانید سراغ صندوقهای درآمد ثابت با سود تضمین شده بروید.
صندوقهای سرمایهگذاری برای افراد غیرحرفهای و حتی معاملهگران حرفهای که وقت چندانی ندارند، گزینهای بسیار مناسب هستند. اما لازم است هنگام انتخاب آنها تمام جوانب را بررسی کنید و یا از افراد متخصص کمک بگیرید. به عنوان نکتهی آخر دادههای صندوقهای سرمایهگذاری را میتوانید در سایت فیپیران مشاهده و بررسی کنید.
سوالات متداول
اگر بدهیهای یک صندوق را از داراییهای آن کم کنیم ارزش خالص دارایی یک صندوق بدست میآید. با تقسیم این عدد بر تعداد واحدهای صندوق، NAV صندوق به ازای هر واحد محاسبه خواهد شد.
برای خرید یک صندوق باید مبلغی به اندازه NAV صدور بپردازید. NAV صدور برابر با ارزش خالص دارایی صندوق به علاوهی تمام هزینهها و کارمزدهایی است که در هنگام خرید صندوق اعلام میشود.
NAV ابطال مبلغی است که هنگام فروش صندوق به شما پرداخت میشود. این مبلغ کمی کمتر از NAV صندوق و با کسر کارمزد است. البته در ایران برای اکثر صندوقها NAV ابطال با ارزش خالص درایی صندوق برابر است.
ارزش ذاتی بیت کوین
موسسه آلیانز گلوبال اینوستورز، بازوی سرمایه گذاری بزرگترین شرکت بیمه اروپا که مدیریت حدود 500 میلیارد دلار دارایی را در اختیار دارد اعلام کرد، حباب بیت کوین دیر یا زود خواهد ترکید و حتی اگر فناوری بلاکچین بتواند منافع قابل توجهی را نصیب سرمایه گذاران نماید، این ارز دیجیتالی باز هم بیارزش است. استفان هوفریچر، رئیس بخش اقتصاد جهانی و استراتژی این شرکت در یادداشتی نوشت: «به نظر ما، ارزش ذاتی بیت کوین صفر است. شما بر اساس یک بیتکوین نمی توانید از هیچکسی ادعایی داشته باشید، در حالی که مثلا بر اساس اوراق قرضه حاکمیتی، سهام یا پول کاغذی می توانید چنین ادعایی داشته باشید و از این رو بیت کوین تضمین کننده هیچ گونه جریان درآمدی ای نیست.»
او افزود: «هرچند میتوان همین استدلال را در مورد طلا داشت، اما فلز زرد برای بیش از ۲ هزار و ۵۰۰ سال به شکل گسترده ای به عنوان یک ابزار ذخیره ارزش مورد پذیرش قرار گرفته است، در حالی که عمر بیت کوین کمتر از یک دهه است.»
به گفته او بزرگترین ارز دیجیتالی جهان «تمام مشخصههای» اصلی یک دارایی حبابی را داراست و از این جهت حباب بیت کوین قطعا روزی خواهد ترکید.
پیش از این اقتصاددانان دیگری نیز در خصوص بی ارزش بودن بیت کوین اظهارنظر کرده بودند. از جمله محققان دانشگاه بیتزبورگ به این نتیجه رسیده اند که بیت کوین «دارایی ای است که از نظر معیارهای سنتی هیچ گونه ارزشی ندارد.» همچنین نوریل روبینی، اقتصاددان معروف بیت کوین را «بزرگترین حباب تاریخ بشر» خوانده است.
ارزش ذاتی چیست؟
کالایی مانند روغن را در نظر بگیریم، ارزش ذاتی آن در تولید انرژی، پلاستیک و سایر مواد است. سهام بورس هم همینطور است. زیرا نشاندهنده ارزش ویژه در یک شرکت خدماتی یا تولیدکننده کالا است. درواقع، بسیاری از سرمایهگذاران برای محاسبه ارزش ذاتی یک دارایی، تجزیهوتحلیل ویژهای انجام میدهند. از طرف دیگر، پول فیات هیچ ارزش ذاتی ندارد و اگر واقعبین باشیم فقط یک کاغذ است و آنچه آن را با ارزش میکند اعتماد است.
ارزش ذاتی ارزهای دیجیتال به چه معناست؟
ارزش ذاتی یک ارز دیجیتال برابر با ارزش بازاری آن نیست، بنابراین سرمایه گذاران برای خرید و فروش ارزهای دیجیتال، ارزش ذاتی سهام چگونه محاسبه می شود؟ اقدام به بررسی تفاوت در ارزش ذاتی و قیمت بازار می کنند. در صورتی که ارزش ذاتی یک ارز دیجیتال نسبت به ارزش بازاری آن بیشتر باشد، تریدرها در این زمان اقدام به خرید می کنند و این ارز دیجیتال (undervalue) نامیده می شود.
در حالت عکس این قضیه، ارز دیجیتال (overvalue) نامیده می شود. برای ارزهای دیجیتال به ویژه عرضه اولیه توکن ها که هنوز به واقعیت تبدیل نشده اند، امکان تخمین ارزش ذاتی برای آنها وجود ندارد.
ارزش ذاتی ارز دیجیتال یا (Intrinsic value) به بررسی همه ی جنبه های ملموس و ناملموس یک ارز دیجیتال می پردازد. برای تخمین ارزش ذاتی یک ارز دیجیتال، بررسی برخی عوامل مرتبط ضروری می باشد، در غیر این صورت تخمین درستی از میزان ارزش ذاتی یک ارز دیجیتال به دست نمی آید.
از جمله این عوامل می توان به در نظر گرفتن میزان تقاضای بازار برای آن، میزان توانایی و قابلیت تیم برای تحقق اهداف پروژه و ارزیابی میزان حمایت های مالی برای به نتیجه رسیدن یک طرح که از طریق مشارکت و مکانیسم های سرمایه گذاری و… اشاره کرد.
ارزش ذاتی بیت کوین چیست؟
از نظر برخی سرمایه گذاران مشهور مانند وارن بافت، دونالد ترامپ و… بیت کوین ارزش ذاتی ندارد و استدلال آنها ناشی از خاستگاه ارز دیجیتال بیت کوین به عنوان یک دارایی غیرمتمرکز و همتا به همتا می باشد. بنابراین برای بسیاری از سرمایه گذاران، ارزهای دیجیتال به دلیل دیجیتالی بودن به عنوان یک نرم افزار به حساب می آید.
گرین اسپن در این رابطه می گوید: داشتن ارزش ذاتی برای ارز دیجیتال بیت کوین بستگی به دیدگاه و تعریف سرمایه گذار از آن دارد. بنابراین در عین حال که برای برخی از افراد فاقد ارزش می باشد برای بسیاری از سرمایه گذاران یک دارایی با ارزش ذاتی بالا می باشد.
استفان هوفچر رئیس بخش اقتصادی جهانی موسسه Allianz Global Investors در رابطه با ارزش ذاتی بیت کوین بیان کرد: ارزش ذاتی ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین برابر با صفر است. دارندگان بیت کوین برخلاف پول های سنتی، سهام و اوراق قرضه حاکمیتی نمی توانند از کسی ادعایی داشته باشند، چون بیت کوین هیچ جریان درآمدی را تضمین نمی کند.
منتقدان ارزش ذاتی بیت کوین
در جولای سال ۲۰۱۹ (تیر ۹۸)، ترامپ با اشاره به اینکه بیت کوین ارزش ذاتی ندارد، سخنانی را که قبلاً توسط وارن بافت و شریک تجاری وی چارلی مانگر (Charlie Munger) به اشتراک گذاشته شده بود، تکرار کرد. ترامپ در توییتی گفت:
من هوادار بیت کوین و ارزهای دیجیتال دیگر نیستم. این ارزها پول محسوب نمیشوند و ارزش آنها به شدت ناپایدار است و هیچ اساسی ندارد.
توییت ترامپ در نقد ارزهای دیجیتال
استدلالها برای اثبات بیارزش بودن ذاتی بیت کوین، از خاستگاه این ارز دیجیتال ناشی میشود؛ شبکهای غیرمتمرکز و همتابههمتا (Peer-to-Peer) از استخراجکنندگان، کاربران، توسعهدهندگان و فولنودها، که از سال ۲۰۰۹ و بدون حضور یک نهاد مرکزی یا گروهی که بر پروتکل بلاک چین نظارت داشته باشند، به راه افتاده است.
از اینرو، ایده یک شبکه غیرمتمرکز و کاملاً متنباز، که بهصورت نظری یک ارزش ذاتی سهام چگونه محاسبه می شود؟ نرمافزار محسوب میشود، برای بسیاری از سرمایهگذاران بیگانه است. در سال ۲۰۱۸ (اردیبهشت ۹۷)، چارلی مانگر، نایب رئیس برکشایر هاتاوی گفت که بیت کوین «یک طلای مصنوعی و بیارزش است» و آن را بخشی از دانش کامپیوتری هوشمند توصیف کرد. مانگر معتقد است:
بیت کوین، تعریف اسکار وایلد از شکار روباه را به خاطرم میآورد؛ شکار گوشت غیرخوراکی، به طرز غیرقابل توصیفی، ناخوشایند است.
اسکار وایلد (Oscar Wilde)، یک نویسنده ایرلندی در قرن نوزدهم بود. او این گفته را در توصیف کسانی به کار برده است که برای تفریح، روباه شکار میکردند و از نظر او، این کار بیمعنی و بیهوده بوده است.
بیشتر مواضع منفی نسبت به بیت کوین و شک و تردید نسبت به ارزش آن، ناشی از ساختار غیرمتمرکز و توزیعشده و همینطور ماهیت دیجیتالی آن است. اما مدیران حوزهی ارز دیجیتال و همچنین بزرگان عرصهی سرمایهگذاری، ارزش بیت کوین را متفاوت و به شکلی دیگر درک میکنند.
طرفداران ارزش ذاتی بیت کوین
آری پاول (Ari Paul)، مدیر ارشد شرکت سرمایهگذاری بلاکتاور کپیتال (BlockTower Capital) در مصاحبهای توضیح داد که ارزش بیت کوین، از کنترلی که این ارز دیجیتال به صاحبان سرمایه میدهد ناشی میشود. ویژگیِ غیرقابل مصادره بودن بیت کوین در مقایسه با داراییهای سنتی، سطحی بیسابقه از آزادی اقتصادی را برای کاربرانش فراهم میکند.
بیایید به عنوان مثال طلا را در نظر بگیریم. این دارایی در سیستمهای مالی نوعی پناهگاه امن به شمار میرود و بسیاری از سرمایهگذاران پیشبینی میکنند بیت کوین در دراز مدت با آن رقابت کند. با این حال در گذشته بارها شاهد این بودهایم که دولتها طلاهایی را که افراد به صورت شخصی نگهداری میکردند، به دلایل مختلف ضبط کردهاند. پاول گفت:
بیت کوین ویژگیهای بسیاری دارد؛ ارزش بیت کوین به واسطه این حقیقت ایجاد میشود که این ارز تنها راه برای سر پا نگه داشتن شبکه بلاک چینی خودش است؛ اما من معتقدم که بخش اعظمی از ارزش بیت کوین ناشی از مقاومتش در برابر توقیف و ضبط شدن است.
من اگر بخواهم یک دلار از ثروتم را بهگونهای ذخیره کنم که به طور خودسرانه توسط دولتها قابل مصادره نباشد، صرفنظر از قیمت بیت کوین نسبت به دلار، من به یک دلار بیت کوین نیاز دارم. بیت کوین با این ساختار تا حدودی قابل مقایسه با سیستم بانکداری فراساحلی (offshore banking) است، که دارای بازاری با ارزش حدود ۳۰ تریلیون دلار است.
بانک فراساحلی، به نوعی از بانکها گفته میشود، که در آن بانک در مکانی غیر از محل سکونتِ سپردهگذارانش مستقر است و افراد ثروتمند برای حفاظت از پولهایشان در مقابل مصادره توسط دولت، از آن استفاده میکنند. بانکهای آفشور مالیات دریافت نمیکنند و پول ثروتمندان را در اختیار دولتها قرار نمیدهند.
این استدلال که ارزش بیت کوین از مقاومت آن در برابر مصادره ناشی میشود، با صحبتهای ونسس کازارس (Wences Casares)، مدیرعامل شرکت ارائهدهنده کیف پول و خدمات امانتسپاری زاپو (Xapo) هم همخوانی دارد.
در مقالهای تحت عنوان «پروندهای درباره اختصاص بخشی از سبد دارایی به بیت کوین» که در مارس ۲۰۱۹ (اسفندماه ۹۷) منتشر شد، کازارس پیشنهاد داد که هر ده میلیون دلار سبد دارایی، باید حداقل شامل صد هزار دلار سرمایهگذاری بلندمدت در بیت کوین باشد.
کازارس توضیح داد که در زمان کودکیاش در آرژانتین، شاهد این بوده که خانوادهی او سه بار تمام داراییهای خود را از دست دادند و آخرین باری که این اتفاق افتاد به دلیل مصادره ناعادلانه داراییهایشان بوده است.
متی گریناسپن (Mati Greenspan)، موسس کوانتوم اکونومیکس (Quantum Economics)، معتقد است ارزش ذاتی و حقیقی بیت کوین صرفاً به درک سرمایهگذار از بیت کوین و کل طبقه دارایی (asset class) بستگی دارد. طبقهی دارایی گروهی از اوراق بهادار، و یا گروهی از ارزهای دیجیتال است که خصوصیاتی مشترک و رفتار مشابه در بازار دارند و قوانین مشترکی در خصوص آنها وجود دارد.
طبق تعریف، اصطلاح «ارزش ذاتی» به ارزش واقعی، ذاتی و اساسی یک دارایی، کالا یا ارز اشاره دارد. اما «ارزش» مقولهای ذهنی است و اغلب اوقات براساس شرایط مختلف، به طور قابل توجهی تغییر میکند.
به عنوان نمونه، پیش از آنكه رییس جمهور ریچارد نیكسون (Richard Nixon) استاندارد طلا را با اجازه ندادن به بانک مرکزی برای بازپرداخت دلار با طلا حذف كند، ارزش ذاتی دلار ناشی از پشتوانه طلا بود. اما وقتی استاندارد طلا از بین رفت، سایر کشورها شروع به چاپ پول کردند و نرخ تورم ارزهای ذخیره شروع به افزایش کرد.
منظور از ارز ذخیره، پولی است که دولتها و سازمانهای بینالمللی تمایل به نگهداری آن به عنوان ذخایر طلا و ارز داشته باشند و بخش بزرگی از تجارت بینالمللی به وسیلهی آن انجام گیرد. دلار بزرگترین ارز ذخیره دنیا است.
آیا بیت کوین ارزش ذاتی دارد؟
میتوان اینگونه پنداشت که ارزش ذاتیِ یک ارز ذخیره، وابسته به دولت یا کشوری است که پشتوانه آن ارز است، اما این ارزش بسته به عوامل مختلفی میتواند به سرعت تغییر کند. گریناسپن میگوید:
ارزش ذاتی به عنوان «درک یک سرمایهگذار از ارزش دارایی» تعریف میشود. بنابراین، اینکه بیت کوین دارای ارزش است یا خیر، کاملاً به دیدگاه سرمایهگذار آیندهنگر بستگی دارد. شاید در حال حاضر برای آقای کارنی هیچ ارزشی نداشته باشد، اما مطمئناً برای میلیونها انسان دیگر در سراسر جهان ارزشمند است.
تخمین ارزش ذاتی ارزهای دیجیتال
سریع ترین، آسان ترین و کاربردی ترین روش تخمین ارزش ذاتی ارزهای دیجیتال، روش نمودار قیمت در برابر زمان می باشد. در این روش همه ی افزایش قیمت ها و کاهش قیمت هایی که از طریق عوامل غیر عادی تجاری و عوامل احساسی ایجاد شده است در نظر گرفته می شود.
روش نمودار قیمت در برابر زمان، روشی کاربردی برای محاسبه ارزش ذاتی رمز ارزها در بلند مدت می باشد و در صورتی که سابقه فعالیت رمز ارزها طولانی تر باشد، این روش مطمئن تر است. برای استفاده از این روش، تریدرها نیازی به هیچ نرم افزار تخصصی و انجام تحلیل های پیچیده ندارند.
روش های دیگری مانند میانگین نمایی متحرک و میانگین ساده متحرک (Simple Moving Average) برای تخمین ارزش ذاتی ارزهای دیجیتال وجود دارد. این روش ها به شناخت مسیر رشد و توسعه ارزهای دیجیتالی و همچنین تعیین سطوح مقاومتی و حمایتی آن ها کمک می کند.
جمع بندی
متأسفانه هیچ پاسخ دقیق و مستقیمی در مورد چرایی ارزشمندی بیت کوین وجود ندارد. ارز دیجیتال بیت کوین مانند پول فیات امروزی بدون پشتوانه است.
اما میتوان گفت که بیتکوین روی یک شبکه بسیار امن کار میکند و این رمز ارز ارزش زیادی دارد که سرمایهگذاران و بازرگانان به آن آگاه هستند.
در ارزش ذاتی سهام چگونه محاسبه می شود؟ اوایل ماه مارس (اسفند ۹۸)، اندرو بیلی (Andrew Bailey)، رئیس بانک مرکزی انگلستان، ادعا کرد که بیت کوین هیچ ارزش ذاتی ندارد. او در اظهارنظری بحثبرانگیز گفت هر سرمایهگذاری که بیت کوین نگهداری میکند، باید برای از دست دادن تمام پول خود آماده باشد. بیلی اظهار کرد:
اگر میخواهید آن را بخرید، مشکلی نیست، اما متوجه باشید که هیچ ارزش ذاتی ندارد. ممکن است دارای ارزش ظاهری باشد، اما هیچ ارزش ذاتی وجود ندارد.
در طول سالهای گذشته، بسیاری از سرمایهگذاران مشهور و مقامات رسمی دولتی همچون مارک کیوبن (Mark Cuban)، میلیاردر معروف، وارن بافت، مدیر عامل اجرایی برکشایر هاتاوی (Berkshire Hathaway) و دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، از بیت کوین به دلیل نداشتن ارزش واقعی انتقاد کردهاند.
دیدگاه شما