سبدگردانی اختصاصی چیست؟
سبدگردانی اختصاصی به مفهوم تخصیص مجموعه ای از دارایی ها شامل سهام، اوراق بهادار و … به یک سرمایه گذار خاص می باشد. از مزایای سرمایهگذاری در بازارهای مالی از طریق سبدهای اختصاصی استفاده از دانش و مهارت نیروهای متخصص، کاهش ریسک سرمایه گذاری و مدیریت مستمر جهت ایجاد بالاترین بازدهی ممکن برای سرمایه گذاران میباشد. شرکت تامین سرمایه نوین به عنوان مدیر سبدهای اختصاصی درصدد است با در نظر گرفتن درجه ریسک پذیری هر سرمایه گذار، اقدام به تشکیل سبد اختصاصی نموده و حداکثر منافع ممکن را برای دارایی های سرمایهگذاران تامین نماید.
خدمات، شرایط، حدود مسئولیت و کارمزد سبدگردان
سبدگردان یکی از انواع واسطههای مالی هستند که به عنوان نماینده سرمایهگذار و به نام سرمایهگذار به سرمایهگذاری در اوراق بهادار مجاز میپردازند که این عمل در قالب مفهوم سبدگردانی اختصاصی به این معناست که برای هر فردی متناسب با ریسکپذیری و موقعیت روشهای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار فرد سرمایهگذاری انجام میشود. سنجش ریسک پذیری سرمایه گذار توسط کارشناس تحلیلگر شرکت با کمک سؤالاتی استاندارد (که قبلا از طرف سازمان بورس اوراق بهادار طراحی گردیده) از شخص سرمایهگذار، وضعیت درآمدی و هزینه وی، هدف شخص از سرمایهگذاری و مواردی از این دست به سطح ریسکپذیری سرمایهگذار میرسد و نتیجه را با سرمایهگذار مطرح میکند. سرمایهگذار مختار است که نتیجه را بپذیرد یا خیر، در نهایت پس از توافق طرفین بر روی نتیجه پرتفوی مناسب سرمایهگذار تشکیل میشود.
کارمزد سبدگردانی براساس مقررات و مصوبات سازمان بورس و اوراق بهادار و قرارداد منعقد شده با مشتریان محاسبه میشود. فرمول پیشنهادی کارمزد توافقی است و معمولا از دو بخش کارمزد مدیریت و عملکرد تشکیل میشود که کارمزد مدیریت مبتنی بر اخذ کارمزد ثابت مختصر و براساس دارایی تحت مدیریت تعیین میشود؛ اما کارمزد عملکرد، که کارمزد متغیر هم بیان میشود، به میزان بازدهی کسب شده در پایان قرارداد بستگی دارد.
اوراق بهادار قابل سرمایه گذاری توسط سبدگردان برای مشتریان
بر اساس ابلاغیه شماره ۱۲۰۲۰۰۹۱ سازمان بورس و اوراق بهادار نهادهای مالی دارای مجوز سبدگردانی مجازند منابع سبدهای تحت مدیریت خود را در موارد زیر سرمایه گذاری نمایند:
- اوراق بهادار قابل معامله در هر یک از بورسها
- هر گونه اوراق بهادار ثبت شده نزد سازمان به جز سهام شرکتهای سهامی خاص
- سپردههای بانکی تا سقف ۵۰ درصد از ارزش روز داراییهای تحت مدیریت در هر قراداد سبدگردانی
- سرمایهگذاری در واحدهای سرمایهگذاری صندوقهای سرمایهگذاری دارای مجوز از سازمان با شرایط زیر:
الف) حداکثر سرمایهگذاری در واحدهای سرمایهگذاری صندوقهای سرمایهگذاری تا ۱۰ درصد مجموع ارزش روز داراییهای موجود در هر قرارداد سبدگردانی مجاز است.
ب) حداکثر تا ۵۰ درصد از ارزش داراییهای اختصاص داده شده به بند فوق میتواند به سرمایهگذاری در واحدهای سرمایهگذاری صندوقهای تحت مدیریت همان سبدگردان اختصاص یابد.
انواع اوراق بهادار
۱. اوراق بهادار با درآمد ثابت دولتی
۲. گواهی سپرده کالایی
۳. سهام بورسی
۴. اختیار معامله تبعی
۵. اوراق بهادار با درآمد ثابت شرکتی
۶. صندوقهای سرمایهگذاری
۷. سهام فرابورسی
۸. اختیار خرید/فروش –قراردادهای آتی
۹. اسناد خزانه اسلامی
۱۰. گواهی سپرده بانکی
۱۱. سهام فرابورس-بازار پایه
۱۲. فروش استقراضی
روشهای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار
۱. تحلیل بنیادی
۲. تحلیل تکنیکال
۳. تحلیل کمی
۴. مطالعه اخبار و وقایع بازار
الف) سهام: روشهای مورد استفاده جهت تجزیه و تحلیل و ارزشیابی اوراق بهادار شامل دو روش بنیادی و تکنیکال میباشد. در روش بنیادی با استفاده از اطلاعات موجود در صورت های مالی شرکتها و با در نظر گرفتن فضای اقتصاد کلان، وضعیت جهانی صنعت مربوطه، عرضه و تقاضای موجود و شرایط تجاری شرکت، و با استفاده از روش های مبتنی بر تنزیل جریانات نقدی(DDM)، روش های مبتنی بر جریان نقدی آزاد(FCF)، ارزش جایگزینی و روش های نسبی از جمله P/E و P/S و بر اساس EPS کارشناسی شده، اقدام به ارزشگذاری و تحلیل شرکت ها میشود . در روش تکنیکال با استفاده از روند قیمتی گذشته، روند قیمتی آینده سهم پیش بینی می شود و سعی بر آن است که نقاط ورود و خروج مناسب برای سرمایه گذاری انتخاب شود. در نهایت با در نظر گرفتن جمیع شرایط بنیادی و تکنیکال و هم چنین وضعیت تابلوی سهم، حجم معاملاتی و سایر موارد با اهمیت، تصمیمات سرمایه گذاری اخذ میشود.
ب) ارزشگذاری اوراق بهادار با درآمد ثابت: با مقایسه نرخ بازدهی تا سررسید (YTM) و یا نرخ بازدهی ساده اوراق بهادار با درآمد ثابت با یکدیگر و یا روشهای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار با نرخ سود بازار، اقدام به خریدوفروش این اوراق میگردد. لازم به ذکر است که هرچند تاکنون موارد بااهمیتی از نکول ناشرین اوراق بهادار با درآمد ثابت پذیرفتهشده در بورس یا فرابورس مشاهده نشده است، اما همواره این ریسک میبایست موردتوجه قرار گیرد. ریسک سرمایهگذاری مجدد نیز ازجمله ریسکهایی است که میبایست در خریدوفروش اوراق بهادار با درآمد ثابت موردتوجه قرار داده شود.
ج) ارزشگذاری ابزار مشتقه: در بازار سرمایه ایران در شرایط کنونی تنها اختیار معامله، مورد دادوستد قرار میگیرد. برای ارزشگذاری این اختیارات از مدل بلک شولز و مدل درخت دوجملهای و استراتژی های معاملاتی استفاده میشود.
منابع جمع آوری اطلاعات
۱. سامانه کدال
۲. سامانه TSETMC
۳. سایت سازمان بورس و اوراق بهادار
۴. سایت فرابورس
۵. سایت بورس کالا
۶. سایت بورس انرژی
۷. سایتهای معتبر خبری
۸. نرمافزارهای جمعآوری اطلاعات
انواع تضاد منافع کدامند و راه حل ممانعت از آن چگونه است؟
تضاد منافع میان مشتریان و سبدگردان
در راستای از بین بردن تضاد منافع میان مشتریان و مجموعه شرکت، کارمزد قراردادهای سبدگردانی (در راستای سود مشترک) تنظیم نموده و همچنین مطابق ماده ۱۴ دستورالعمل سبدگردانی تعهد می نماید در کلیه شرایط منافع مشتریان را بر سایر دینفعان مقدم بداند.
تضاد منافع سرمایه گذار و کارکنان و اشخاص وابسته شرکت
در شرایط زیر، اشخاص وابسته ذینفع ورقهی بهادار محسوب میگردد:
۱. درصورتیکه مالک ورقهی بهادار باشد و یا دارای موقعیت در ابزار مشتقه آن باشد.
۲. درصورتیکه پذیرهنویسی یا فروش ورقهی بهادار را تعهد کرده باشد یا بازاریابی برای پذیرهنویسی یا فروش ورقهی بهادار را پذیرفته باشد یا مشاور ناشر در زمینهی عرضه ورقهی بهادار باشد یا در این موارد با دیگران مشارکت داشته باشد.
۳. درصورتیکه ناشر ورقهی بهادار باشد.
۴. در صورتی که سبدگردان، بنام مشتری اقدام به معامله اوراق بهاداری که اشخاص وابسته در آن ذینفع هستند، نماید موظف است طبق ماده ۲۷ دستورالعمل تاسیس و فعالیت سبدگردانی، طی گزارشهایی که حداقل هرماه تهیه میشود حسابرس و امین خود را، از این موضوع مطلع کند و در گزارشهای دورهای که به مشتری میدهد، این موضوع را افشا نماید.
رابطهی تجاری اساسی با سایر شرکتها که منجر به تضاد منافع میگردد:
شرکت کارگزاری تامین سرمایه نوین (سهامی خاص) به عنوان کارگزار معاملات سبدگردان و از شرکت های تابعه تامین سرمایه نوین از مهمترین شریک تجاری این شرکت محسوب میشود. کارمزد معاملات در ازای ارائه خدمات کارگزاری در چارچوب قوانین و مقررات و منافع شرکت تامین سرمایه نوین (سبدگردان) در سودآوری شرکت کارگزاری مزبور، مهمترین ارتباط مالی فیمابین دو شرکت است.
مشاوره پذیرش در بورس های خارجی
دوره آموزشی تخصصی تأمین مالی شرکت ها در بازار سرمایه
با دریافت مجوز برگزاری دوره آموزشی تخصصی "تأمین مالی شرکت ها در بازار سرمایه" از شرکت اطلاع رسانی و خدمات بورس، این دوره توسط نیکی گستر برای معاونین مالی زیرمجموعه سازمان صنایع دفاع (مدیران عامل، مدیران مالی، مدیران ارشد، تحلیلگران و مشاوران مالی و اقتصادی) به مدت 12 ساعت برگزار گردید.
دوره آموزشی تخصصی تکنو فاندامنتال سطح 1 و تکنیکال سطح حرفه ای
نیکی گستر با دریافت مجوز برگزاری از شرکت اطلاع رسانی و خدمات بورس، دوره 44 ساعته مذکور را در سال 1393 در دانشگاه الزهرا (س) برگزار نمود. مخاطبان این دوره که عمدتاً شامل کارشناسان و مدیران شرکت و دانشجویان دانشگاه بودند، با روش ها و نمونه های عملی تحلیل بنیادی و تکنیکال در بازار سرمایه ایران آشنا شدند.
دوره آموزشی تخصصی تأمین مالی شرکت ها در بازار سرمایه
با دریافت مجوز برگزاری دوره آموزشی تخصصی "تأمین مالی شرکت ها در بازار سرمایه" از شرکت اطلاع رسانی و خدمات بورس، این دوره توسط نیکی گستر برای معاونین مالی زیرمجموعه سازمان صنایع دفاع (مدیران عامل، مدیران مالی، مدیران ارشد، تحلیلگران و مشاوران مالی و اقتصادی) به مدت 12 ساعت برگزار گردید.
دوره آموزشی مقدماتی و پیشرفته مدل سازی مالی در نرم افزار اکسل
با هدف آشنایی هر چه بیشتر کارشناسان مشاور نیکی گستر با مدل سازی مالی با استفاده از نرم افزار اکسل، دوره های آموزشی داخلی با عنوان کاربرد نرم افزار اکسل در مدل سازی مالی با هدف آشنایی و اجرایی نمودن آن توسط همکاران در داخل شرکت برگزار گردید. این دوره در دو سطح مقدماتی و پیشرفته جمعاً به مدت 20 ساعت برگزار گردیده است.
انواع اوراق بهادار تحت مدیریت
پس از بررسی خصوصیات اختصاصی هر مشتری، در صورت صرفه و صلاح وی و تطابق با اهداف، اصول و محدودیتهای مربوط به هر مشتری، اوراق بهادار زیر در سبدهای اختصاصی تحت مدیریت قرار خواهد گرفت:
- اوراق بهادار قابل معامله در بورس اوراق بهادار تهران
- اوراق بهادار قابل معامله در فرابورس ایران
- واحدهای سرمایهگذاری انواع صندوقهای سرمایهگذاری دارای مجوز از بورس
- قراردادهای آتی قابل معامله در بورس اوراق بهادار تهران
- اوراق مشارکت، اوراق صكوك، اوراق بهادار رهني و ساير اوراق بهادار دارای مجوز انتشار از بانک مرکزي جمهوري اسلامي ايران يا سازمان بورس و اوراق بهادار
- گواهيهاي سپردة منتشره توسط بانکها يا مؤسسات مالي و اعتباري داراي مجوز از بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران
- انواع حسابهای سپرده سرمایهگذاری در بانکهای ایرانی
بر اساس قواعد کلی، فرآیند مدیریت پرتفوی می تواند به دو صورت فعال و غیر فعال(منفعل) صورت میپذیرد. در رویکرد منفعل فرض بر آن است که بازار بصورت کامل کارا بوده و مدیر پرتفوی با صرف هزینه و انجام تجزیه و تحلیل قادر به کسب بازده مازاد بر بازده بازار نمیباشد . لذا در این رویکرد مدیر همواره میکوشد تا پرتفویی مشابه با بازار (یا گروه خاصی از اوراق و شرکت های بازار) تشکیل دهد. در رویکرد فعال فرض بر آن است که مدیر میتواند با صرف هزینه و بررسی و تحلیل و ارزشگذاری اوراق بهادار به بازدهی بیش از بازده بازار دست یابد. بر این اساس منطبق با تحلیلهای انجام شده، افق زمانی و ریسک پذیری سرمایهگذار، پرتفوی اولیه شکل گرفته و با گذشت زمان و کسب اطلاعات جدید، تحلیلهای اولیه بازنگری و در صورت نیاز پرتفوی اصلاح میگردد.
مشاور سرمایهگذاری نیکی گستر برای تجزیه و تحلیل و ارزشیابی اوراق بهادار از دو روش به شرح زیر استفاده میکند:
تحلیل بنیادی ( fundamental analysis ):
تحلیل بنیادی روش مناسبی برای شناسایی شکاف قیمت ذاتی/واقعی اوراق بهادار از قیمت بازار آنها است. اگر ارزش ذاتی اوراق بهادار از ارزش بازار آن بیشتر باشد، اوراق بهادار پتانسیل لازم برای رشد قیمت در آینده را خواهد داشت. برعکس، اگر ارزش بازار اوراق بهادار از ارزش ذاتی بیشتر باشد، اوراق بهادار دارای حباب قیمتی است و امکان کاهش قیمت در آینده وجود دارد. برای بهدست آوردن ارزش روشهای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار ذاتی در تحلیل بنیادی، باید همهی عواملی که بر روی سهام شرکت تأثیرگذار هستند، مورد بررسی قرار گیرند.
در تحلیل بنیادی سه بخش به صورت پایهای و اساسی مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرند: تحلیل اقتصاد و بازار، تحلیل صنعت و تحلیل شرکت. مهمترین فنون ارزشیابی اوراق بهادار در روش تحلیل بنیادی عبارتند از: مدلهای تنزیل جریانهای نقدی و مدلهای ارزیابی نسبی (مانند روش P/E )
تحلیل تکنیکی (technical analysis):
در این روش فرض میشود که قیمت و حجم معاملات اوراق بهادار در آینده براساس روند تغییرات گذشته خواهد بود. در تحلیل تکنیکی عمدتاً از نمودار و چارت استفاده میشود .
رویههای تحلیل اوراق بهادار
کارشناسان و تحلیلگران واحد سبدگردانی به منظور تصمیمگیری در خصوص خرید، فروش و یا نگهداری اوراق بهادار از تحلیلهای بنیادی و تکنیکال استفاده مینمایند.
در تحلیل بنیادی، مولفههای کلان اقتصادی و سیاسی داخلی و بینالمللی تأثیرگذار و میزان تأثیر هر یک بر صنعت و شرکت مورد نظر مورد مطالعه قرار میگیرد. همچنین به منظور ارزشگذاری سهام شرکت، وضعیت فعلی شرکت با استفاده از گزارشهای مالی منتشره از سوی شرکت، تجزیه و تحلیل می گردد. مجموعه این اطلاعات به منظور پیش بینی جریانات درآمدی آتی شرکت مورد استفاده قرار میگیرند.
برخی از مدلهای ارزشگذاری سهام که توسط کارشناسان واحد سبدگردانی مورد استفاده قرار میگیرند شامل تنزیل درآمدهای آتی، تنزیل جریانات وجوه نقد، تنزیل سودهای تقسیمی، مدل گوردن، قیمت گذاری سهام به روش نسبت P/E و ارزش جایگزینی در روش تحلیل تکنیکال، تحلیل مبتنی بر نمودارهای قیمت و حجم عرضه و تقاضاست. در این روش تحلیلگران بیشتر به دنبال یافتن الگویی مشخص در نوسانات قیمیتی سهم بوده تا براساس آن بتوانند رفتار قیمت را در آینده پیشبینی کنند.
بهترین مدل های ارزش گذاری سهام کدام است؟
ارزش گذاری یکی از مهم ترین مفاهیم مالی و بورس است که یکی از چالش برانگیزترین مراحل تحلیل بنیادی شرکتی است. افرادی که در زمینه معاملات در بازار بورس اوراق بهادار فعال هستند به دنبال یافتن دارایی ارزان هستند. دارایی ارزان بدین معنی است که دارایی مورد نظر (که در اینجا سهام شرکتها است) در بازار، ارزشی کمتر از ارزش واقعی اش داشته باشد و به اصطلاح ارزنده باشد. در ادامه به مدل های مرسوم ارزش گذاری سهام شرکتی اشاره می شود.
ارزش گذاری سهام چیست؟
ارزشگذاری سهام به معنای تخمین تقریبی ارزش شرکت از طریق بررسی پارامترهای مختلف است. مدل های ارزش گذاری سهام نیز بسیار متنوع هستند. استفاده از واژه تخمین تقریبی در این تعریف به این خاطر است که محاسبه دقیق ارزش واقعی یک شرکت تقریبا نشدنی است. سرمایهگذاران برای آگاهی از ارزش شرکت یا اوراق بهادار مورد نظر برای سرمایهگذاری و صاحبان کسبوکار با هدف آگاهی از ارزش فروش بنگاهشان، ناگزیر به ارزشگذاری هستند.
اهداف و کاربردهای ارزشگذاری
تحلیلگران سهام، در شرکتها و مؤسسات مختلفی فعالیت دارند و با توجه به حوزه کاری خود، هر کدام هدف خاصی را از ارزشگذاری دنبال میکنند که برخی از این اهداف عبارتاند از:
انتخاب سهام
یکی از اصلیترین اهداف ارزشگذاری، شناسایی سهام مناسب است. تحلیلگران همواره در پی یافتن ارزش ذاتی یک سهم و مقایسه آن با قیمت بازار آن هستند تا بتوانند از این طریق سهام کم ارزشیابی شده (Undervalued) و بیش ارزشیابی شده (Overvalued) را شناسایی کنند. از جمله مهمترین وظایف تحلیلگران مالی، توصیه به خرید، فروش یا نگهداری سهام براساس ارزشگذاری است.
ارزیابی رویدادهای شرکتی
منظور از رویدادهای شرکتی مواردی مانند ادغام و تملیک، واگذاری، تجزیه سهام یا تغییر در ساختار سرمایه شرکت است. این موارد با تغییر در ساختار جریانات نقدی شرکت، ارزش سهم آن را تحت تأثیر قرار میدهد. در چنین مواردی، تعیین ارزش یک شرکت الزامی است.
ارزیابی شرکتهای غیر بورسی
با توجه به اینکه امکان کشف قیمت سهام برای شرکتهای غیر بورسی وجود ندارد، ارزشگذاری به تعیین ارزش سهام این شرکتها کمک میکند. این فرآیند بهخصوص در عرضههای اولیه (یا IPO) از اهمیت ویژهای برخوردار است. از این جهت ارزشگذاری نقش مهمی در توسعه فرآیند خصوصیسازی و عرضه سهام از طریق بازارهای مالی کشور ازجمله بورس و فرابورس ایفا خواهد کرد.
ارائه شاخص ارزیابی عملکرد
یکی از اهداف ارزشگذاری شرکت، کسب اطلاعاتی در خصوص فعالیت موسسات اقتصادی و عملکرد مدیران است. تجزیه و تحلیل نسبتهای مالی بهعنوان بخشی از فرآیند ارزشگذاری میتواند آگاهی سرمایهگذاران را در این زمینه افزایش دهد.
ارزشگذاری کسبوکارهای نوپا (استارتآپها)
مؤسسان یک استارتاپ برای جذب سرمایه و توافق با سرمایهگذاران نیازمند ارزشگذاری کسب و کار خود هستند تا معیاری برای مذاکره بین سرمایهگذاران و مؤسسان استارتاپ ها وجود داشته باشد.
پرداخت با استفاده از سهام
در برخی از موارد، شرکتها بخشی از حقوق و مزایای مدیران خود را از طریق تخصیص سهام شرکت به آنها، پرداخت میکنند که در این شرایط برای تعیین تعداد سهامی که باید به هر شخص تخصیص پیدا کند، ارزشگذاری سهام شرکت ضروری است.
چگونه سهام یک شرکت را ارزشگذاری کنیم؟
ارزشگذاری سهام که در یک جمله تخمین ارزش ذاتی سهام تعریف میشود، فرآیندی پیچیده است و روشهای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار بهطورکلی میتوان آن را ترکیبی از علم و هنر دانست که لازم است تحلیلگر پنج اقدام اساسی را در این فرآیند انجام دهد.
- فهم کامل کسب و کار شرکت:اولین و مهمترین قدم در فرآیند ارزشگذاری، درک کامل و همهجانبه از فضای اقتصاد کلان داخلی و خارجی، صنعت روشهای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار و جایگاه شرکت از نظر رقابتپذیری در آن صنعت است.
- پیشبینی عملکرد آتی شرکت:در این مرحله لازم است تحلیلگر عملکرد آتی شرکت را از نظر فروش، سودآوری و سود نقدی ربه منظور استفاده در مدلهای ارزشگذاری پیشبینی کند.
- انتخاب روش ارزشگذاری مناسب:با توجه به ویژگیهای شرکت و هدف از ارزشگذاری باید روش مناسب ارزشگذاری را انتخاب کرد.
- تبدیل پیشبینی به ارزشگذاری:براساس پیشبینی انجام شده برای عملکرد آتی شرکت و روش ارزشگذاری انتخابی، ارزش شرکت محاسبه میشود.
- بهکارگیری نتایج فرآیند ارزشگذاری:در مرحله پایانی ارزشگذاری، نتایج بهدستآمده بهمنظور تصمیمگیری نهایی مانند توصیه یا عدم توصیه به سرمایهگذاری در سهام شرکت به کار گرفته خواهد شد.
انواع روشهای ارزشگذاری سهام
روشهای متعددی برای ارزشگذاری سهام وجود دارد که با توجه به نوع فعالیت، ساختار مالی و حوزه فعالیت شرکت میتوان از روشهای مختلفی استفاده کرد، اما بهطورکلی میتوان این روشها را در دو دسته کلی طبقهبندی کرد:
روش مطلق (مستقل)
در این روش، ارزشگذاری سهام به عوامل و فاکتورهای بنیادی شرکت وابسته است و بهطورکلی شامل تجزیه و تحلیل اطلاعات مختلفی است که از صورتهای مالی شرکت استخراج میشود. بسیاری از روشهای ارزیابی مطلق سهام بر عوامل بنیادی شرکت مانند جریانهای نقدی، سود سهام، نرخ رشد و ارزش داراییهای مشهود تأکید دارند و مدلهایی مانند تنزیل سود نقدی (DDM) ، تنزیل جریانات نقدی (DCF) و خالص ارزش دارایی ها (NAV) در این طبقه قرار میگیرند.
روش نسبی (قیاسی)
برخلاف روش ارزشگذاری مستقل، روش نسبی به مقایسه وضعیت یک شرکت با وضعیت سایر شرکتهای وابسته میپردازد.
در این روش، معیار ارزشگذاری سهام یک شرکت تنها ارزش ذاتی و واقعی آن شرکت نخواهد بود بلکه وضعیت شرکت با استفاده از برخی نسبتها و ضرایب با وضعیت سایر شرکتهای مشابه قیاس میشود. نسبت پرکاربرد مورد استفاده در این روش نسبت قیمت به سود محقق شده (P/E) است.
روشهای موجود در این دسته به دلیل سهولت در محاسبات و مفاهیم مورد استفاده در آنها، نسبت به روش مطلق (مستقل) بیشتر مورد استقبال فعالان بازارهای مالی قرار میگیرند اما ممکن است در تفسیر این نسبتها نکات مهم و حساسی نادیده گرفته شود.
ارزش گذاری بر اساس ارزش فعلی جریانهای نقدی آتی
این نوع از ارزش گذاری که نمونه ای از ارزش گذاری مطلق سهام است بر پایه ارزش فعلی جریانهای نقدی آتی بر این مبنا تعریف میشود که مالک هر سهم، در حقیقت مالک بخشی از جریانات نقدی است که قرار است روشهای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار در آینده توسط شرکت کسب شود. این روش که مبنای مدلهای تنزیل شده جریانات نقدی یا (DCF) Discounted Cash Flow است، براساس نوع جریان نقد به چند نوع طبقه بندی میشوند.
ارزش گذاری بر مبنای مدل تنزیل سود تقسیمی ( مدل DDM)
یکی از رایجترین مدل های ارزش گذاری سهام، مدل تنزیل سود تقسیمی یا (DDM) Dividend Discount Model است که جریان نقدی را برابر سود تقسیمی شرکت تعریف میکند. در واقع این مدل میکوشد تا ارزش فعلی شرکت را از طریق محاسبه ارزش فعلی سودهای نقدی که شرکت در آینده تقسیم خواهد کرد، به دست آورد. معمولا زمانی از این مدل برای محاسبه ارزش سهام یک شرکت استفاده میشود که:
- شرکت سودده باشد و سود نقدی پرداخت کند.
- سیاست تقسیم سود، منطقی و متناسب با سودآوری شرکت است.
- سرمایهگذار قادر نیست سیاست تقسیم سود شرکت را تغییر دهد.
بنابراین با فرض آنکه یک شرکت شرایط گفته شده را دارد به پیش بینی صورت سود و زیان و سپس سود تقسیمی آن با استفاده از ضریب تقسیم سود شرکت میکنیم و سود تقسیمی دوره های مختلف را در صورت فرمول زیر قرار داده و پس از اینکه نرخ تنزیل (نرخ بازدهی مورد انتظار از سرمایه گذاری) را در مخرج فرمول گذاشته و در نهایت ارزش فعلی سودهای تقسیمی دوره های آتی بدست می آید.
به طور مثال یک تحلیل گر سود تقسیمی شرکت الف را برای 4 دوره آتی به ترتیب به مقدار 100، 95، 110 و 115 تومان پیش بینی میکند. قیمت سهم با فرض نرخ بازدهی مورد انتظار (K) در سالهای آتی یکسان و به میزان 25 درصد است. جایگذاری موارد فوق در فرمول مانند شکل زیر است.
بنابراین ارزش فعلی سودهای نقدی پیش بینی شده برای 4 دوره بعد 244 تومان است اما نکته مهم این است که در انتهای دوره چهارم باز هم سود تقسیمی وجود دارد و میبایست ارزش آن را حساب کرد. در اینجا به دلیل اینکه مسئله به سادگی بیان شود و موجب سردرگمی نشود از ذکر آن خود داری شده است. برای اینکه از محاسبات ریاضیات مالی و ارزش زمانی پول مطلع شوید پیشنهاد می شود مقاله زیر را مطالعه کنید.
ارزش گذاری بر مبنای مدل جریان نقدی آزاد (FCF)
یکی دیگر از مدل های ارزش گذاری سهام، مدل جریان نقدی آزاد یا (FCF) Free Cash Flow است. معمولا زمانی از این مدل برای محاسبه ارزش سهام یک شرکت استفاده میشود که:
- شرکت سود نقدی سهام پرداخت نمیکند یا سود پرداختی، متناسب با سودآوری شرکت نیست.
- جریان نقدی آزاد، شاخص مناسبی برای محاسبه سوددهی شرکت است.
- ارزشگذاری از نگاه سهامدار عمده در حال انجام است.
- سرمایهگذار مالکیت کنترلی در شرکت دارد و در سیاستهای شرکت ازجمله تقسیم سود تأثیرگذار است.
فرمول گفته شده در بخش قبل نیز برای این روش به کار برده میشود با این تفاوت که به جای سود تقسیمی که در صورت قرار میگیرد، جریان نقدی آزاد (FCF) قرار داده میشود.
جریان نقدی آزاد خود به دو مورد تقسیم میشود:
جریان نقدی آزاد شرکت یا (FCFF) Free Cash Flow to the Firm
جریان نقدی آزاد شرکت، جریان نقدی باقیمانده قابلتوزیع پس از پرداخت هزینههای عملیاتی و سرمایهای شرکت، برای همه سرمایهگذاران یک شرکت اعم از وامدهندگان و سهامداران است.
از آنجا که پرداختهای بهره و اثرات اهرمی در محاسبه FCFF مورد توجه قرار نمیگیرند، از FCFF به عنوان جریان نقدی غیر اهرمی نیز یاد میشود.
جریان نقدی آزاد صاحبان سهام یا (FCFE) Free Cash Flow to Equity
در واقع همان جریان نقدی آزاد شرکت است که مخارج بدهی شامل پرداختهای مربوط به بهره و اصل بدهی از آن کسر شده، به همین دلیل به آن جریان نقدی آزاد اهرمی نیز گفته میشود.
این روش بیانگر این است که در نهایت چه میزان وجه نقد برای سهامداران شرکت در دسترس است. در تنزیل جریانات نقدی صاحبان سهام باید از بازده مورد نظر سهام استفاده کرد. جریان نقدی آزاد سهامداران طبق رابطه زیر محاسبه میشود:
نکته قابلتوجه این است که اگر شرکت دارای سهام عادی بهعنوان تنها منبع سرمایه باشد، FCFF و FCFE آن شرکت برابر خواهد بود.
استفاده از جریان نقدی آزاد یا FCF برای محاسبه ارزش ذاتی سهام برای حالتهای زیر مناسب است:
- شرکت سود تقسیمی نداشته باشد.
- سود تقسیمی شرکت صفر نیست، اما بسیار کم یا بیشتر از جریان نقدی آزاد صاحبان سهام است.
- سرمایهگذار مالکیت کنترلی در شرکت دارد و در سیاستهای شرکت ازجمله تقسیم سود تأثیرگذار است.
ارزش گذاری نسبی
روش ارزش گذاری نسبی یا روش ضرایب قیمت، رایجترین مدل های ارزش گذاری سهام شرکتهاست. در ارزش گذاری نسبي، ارزش یک دارایی با توجه به قیمتگذاری داراییهای مشابه انجام میشود.
متدوالترین مدل های ارزش گذاری نسبی که برای این کار مورد استفاده قرار میگیرند عبارتند از:
- نسبت قیمت به سود هر سهم یا P/E
- نسبت قیمت به ارزش دفتری یا P/BV
- نسبت قیمت به فروش یا P/S
به عنوان مثال، اگر نرخ بهره بدون ریسک (نرخ بهره بانکی) را معادل سالیانه ۲۵ درصد در نظر بگیریم، در این صورت دوره بازگشت سرمایه ۴ سال خواهد بود و بدین معناست که سرمایهگذار پس از گذشت ۴ سال سودی معادل اصل سرمایه خود را دریافت کرده است. نسبت P/E هم مفهومی مشابه با همین توضیحات دارد و میتوان در این شرایط P/E مورد انتظار بازار را ۴ در نظر گرفت.
حال فرض کنید بخواهیم با استفاده از روش P/E ارزش فعلی سهام یک شرکت را محاسبه کنیم. اگر سود هر سهم شرکت ۲۵۰ تومان اعلام شده باشد، خواهیم داشت:
یعنی با توجه به شرایط، قیمت تعادلی این سهم ۱۰۰۰ تومان ارزش گذاری میشود.
نسبت P/E انواع مختلفی دارد که میتوان به P/E ttm یا گذشته نگر و P/E forward اشاره کرد. شما میتوانید نسبت P/E گذشته نگر را در سایت TSETMC برای هر شرکت مشاهده کنید.
نسبت P/BV هم نسبت قیمت به ارزش دفتری سهام است. برای محاسبه ارزش دفتری سهام از ترازنامه شرکت استفاده میکنیم و حقوق صاحبان سهام شرکت را بر تعداد برگه های سهم تقسیم کرده و ارزش دفتری را محاسبه میکنیم. سپس نسبت قیمت به ارزش دفتری را برای این سهام محاسبه میکنیم.
نسبت P/S نیز همان نسبت قیمت به فروش است که در صفحه TSETMC در باکس وسط نیز قابل مشاهده است. برای محاسبه این نسبت کافی است که مقدار کل فروش شرکت را بر تعداد سهام تقسیم کرده و در نهایت قیمت را بر این مقدار تقسیم کنید.
تجزیه و تحلیل نقش زیرساخت های قانونی و مقررات تنظیمی کارایی بازار در بورس اوراق بهادار تهران
مطالعات گسترده دهه های اخیر در خصوص بررسی تجربی کارایی بازار سبب تکامل درک اقتصاددانان از یک بازار کارا شده و به دنبال آن، روش های بررسی موضوع و دلالت های آن را نیز دچار تحولات جدی کرده است. هدف این رساله ارایه تصویری کامل تر از مفهوم کارایی بازار، وضعیت آن در بازار سرمایه ایران و شناسایی نواقص قانونی و مقرراتی احتمالی موجود برای کارایی بازار سرمایه ایران است. ابتدا در قالب مروری بر مطالعات پایه ای انجام شده در سال های اخیر، روند تحولات کارایی بازار، شیوه بررسی و نتایج حاصل از آن به اختصار ارایه شده و سپس بر مبنای مشاهدات روزانه سهام بورس اوراق بهادار تهران از 1380 تا 1391 و با استفاده از برخی روش های نوین (آزمون آربیتراژ آماری و آماره h هینیچ)، کارایی بازار و روند تحولات آن در ایران مورد آزمون مجدد قرار گرفته است. در ادامه، زیرساخت های قانونی و مقرراتی حاکم بر بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از روش تحلیل محتوا و با الهام از اصول مرتبط آیسکو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج بررسی تجربی کارایی بازار نشانگر وفور مصادیق آربیتراژ آماری در راهبردهای معامله گشتاوری آزمون شـده می باشد که به معنای سهولت کسب سود بیش از معمول و لذا ناکارایی بازار سرمایه ایران است. بررسی روند تحولات کارایی بازار با استفاده از آماره هینیچ نیز نشانگر کاهش ناکارایی بازار بعد از 1384 است. با توجه به تصویب قانون بازار اوراق بهادار در سال 1384 و تحولات اساسی ساختار بازار سرمایه کشور در نتیجه آن، در ادامه بر نقش قوانین و مقررات حاکم بر بازار سرمایه در کارایی بازار تمرکز شده است. مطالعات این بخش از پژوهش، ضمن احراز نقش چشمگیر قوانین و مقررات مصوب پس از 1384 در بسترسازی برای کارایی بازار، نواقص و خلاء های موجود در قوانین و مقررات را نیز شناسایی کرده است. نواقص موجود عمدتا در زمینه فقدان الزامات یا استانداردهای افشای کافی در حوزه هایی مانند مشتقات، ناشران خارجی، افشای عزل و نصب افراد تاثیرگذار خارجی و نواقصی در نظارت بر رفتارهای واسطه گران بازار می باشد. لذا علیرغم وجود قوانین مناسب برای تامین برخی الزامات کارایی بازار، هنوز خلاهای مقرراتی مهمی در این حوزه وجود دارد که ضروری است توسط نهاد ناظر بازار سرمایه رفع شود.
منابع مشابه
تجزیه و تحلیل هم انباشتگی بورس اوراق بهادار تهران و بازار سهام اسلامی در کشورهای منتخب
روند جهانی شدن اقتصادها و یکپارچگی آنها در سال های اخیر از رشد چشمگیری برخوردار بوده است و همگرایی بخش های مختلف اقتصادی، از جمله بازارهای مالی را بیش از پیش در کانون توجهات قرار داده است. این روند رو به رشد علاقه سرمایه گذاران را به موضوع همگرایی در میان بازارهای سهام دنیا تقویت کرده است و سرمایه گذاران به صورت تجربی علاقه وافری به آگاهی ارتباط بین بازارهای سهام مختلف، به منظور ایجاد یک پرتفوی.
تحلیل تجربی نوسانات و کارایی اطلاعاتی بازار سهام (مطالعه موردی بورس اوراق بهادار تهران)
با توجه به اهمیت بازار سهام به عنوان ابزاری قدرتمند در جذب وجوه پس انداز کنندگان و هدایت آن به سمت سرمایه گذاران، همچنین، ضرورت و اهمیت مدل سازی نوسانات بازده، در این پژوهش برخی از ویژگی های بازار بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار داده ایم. بدین منظور، با به کارگیری داده های ماهانه شاخص کل سهام در دوره زمانی 1370:01 تا 1386:06 از تکنیک واریانس ناهمسان شرطی استفاده کرده ایم. یا.
بررسی کارایی بازار بورس اوراق بهادار ایران
این تحقق کارایی بورس اوراق بهادار ایران را با استفاده از فرضیات مربوط به تئوری کارایی بازار سرمایه در شکل ضعیف ، جهت پاسخگویی به سوالات زیر مورد بررسی قرار می دهد : 1-آیا تغییرات متوالی قیمت سهام مستقل از یکدیگرند ؟ 2-آیا توزیع درصد تغییرات قیمت سهام از تابع توزیع نرمال تبعیت می کند ؟ 3-آیا با استفاده از قاعده تجاری فیلتر می توان منافعی بیش از روش خرید – نگاهداری کسب نمود ؟ فرضیه های تحقی.
تجزیه و تحلیل کارایی نسبی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار
هدف این مطالعه، تجزیه و تحلیل کارایی نسبی 166 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 90-1381 است. اهمیت دستیابی به ارقام کارایی از آن جهت است که میتواند معیار ارزشگذاری شرکتهایی باشد که همزمان در دو بازار تولید و بازار مالی فعالیت دارند. در این مقاله با استفاده از رویکرد مرزی تصادفی (SFA)1 ابتدا ارقام کارایی در سطح شرکت تخمین زده شده و سپس، براساس رقم کارایی به.
تحلیل تجربی نوسانات و کارایی اطلاعاتی بازار سهام (مطالعه موردی بورس اوراق بهادار تهران)
با توجه به اهمیت بازار سهام به عنوان ابزاری قدرتمند در جذب وجوه پس انداز کنندگان و هدایت آن به روشهای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار سمت سرمایه گذاران، همچنین، ضرورت و اهمیت مدل سازی نوسانات بازده، در این پژوهش برخی از ویژگی های بازار بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار داده ایم. بدین منظور، با به کارگیری داده های ماهانه شاخص کل سهام در دوره زمانی 1370:01 تا 1386:06 از تکنیک واریانس ناهمسان شرطی استفاده کرده ایم. یافته های ا.
مقایسه کارایی اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در دوره رکود و رونق بازار سرمایه در شرکتهای تولیدی فعالتر بورس اوراق بهادار تهران
سرمایهگذاران در بازار سرمایه برای کسب سود بیشتر در جستجوی راهی برای پیشبینی قیمت سهام هستند، ازجمله این روشها تجزیهوتحلیل تکنیکال میباشد. هدف پژوهش حاضر مقایسه بازدهی اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در دوره رکود و رونق در شرکتهای تولیدی فعالتر میباشد. در این پژوهش دوره رونق و رکود بازار سرمایه با استفاده از روش غیرخطی تغییر رژیم مارکف تخمین زده شد و محدوده زمانی 1/6/91 تا 28/12/92 دوره رونق.
دیدگاه شما