افق زمانی در سرمایه گذاری چیست؟


«هرچه بازده احتمالی یک سرمایه‌گذاری بیشتر باشد، ریسک آن سرمایه گذاری نیز بیشتر است.».

آشنایی با هرم ریسک و تعیین ریسک در سرمایه گذاری

فهرست این مقاله
آشنایی با هرم ریسک و تعیین ریسک
به احتمال زیاد تاکنون با مفهوم نسبت ریسک به پاداش (Risk-Reward) مواجه شده و با آن آشنایی دارید. معنای نسبت ریسک به ریوارد این است که هرچه ریسک یک سرمایه‌گذاری ویژه بالاتر باشد، بازگشت سرمایه یا بازده بالقوه آن نیز بالاتر خواهد بود؛ با این حال بسیاری از سرمایه‌گذاران قادر به تعیین سطح ریسک متناسب با پورتفولیوی خود نیستند و در این زمینه با چالش‌های فراوانی روبه‌رو هستند؛ از این‌رو در این مقاله قصد داریم یک چارچوب کلی برای ارزیابی سطح ریسک برای هر سرمایه‌ گذار و تأثیر آن بر انواع سرمایه‌ گذاری‌های بالقوه را به شما ارائه دهیم.
مفهوم ریسک به پاداش (Risk-Reward)
نسبت ریسک به پاداش موازنه‌ای کلی و تقریباً دربردارنده هر چیزی است که می‌توان از آن کسب بازده کرد. هرگاه اقدام به سرمایه‌ گذاری روی چیزی می‌کنید، ریسکی خواه بزرگ و خواه کوچک را درباره عدم بازگشت پول خود یا به عبارتی شکست سرمایه‌ گذاری به خود تحمیل می‌کنید.
برای پذیرش این ریسک، لازم است بتوانید روی بازگشت سرمایه خود در حدی که بتواند جبران خسارت بالقوه شما را بکند، حساب کنید. از لحاظ تئوری، هرچه ریسک بالاتر باشد، باید سود بیشتری به ازای نگهداری یا هولدکردن سرمایه خود دریافت کنید و بالعکس، با کاهش ریسک، به‌طور متوسط دریافتی شما پایین‌تر خواهد بود.
درباره سرمایه‌ گذاری بر روی اوراق بهادار می‌توانیم نموداری با انواع مختلف این اوراق تهیه کرده و به این ترتیب پروفایل ریسک/ پاداش مرتبط با هریک را تعیین کنیم.


اگرچه این نمودار به‌هیچ‌عنوان علمی نیست، دستورالعملی را ارائه می‌دهد که سرمایه‌گذاران می‌توانند از آن هنگام اتخاذ پوزیشن‌های سرمایه‌ گذاری مختلف استفاده کنند. در قسمت بالای این نمودار، سرمایه‌ گذاری‌هایی که ریسک بالاتری دارند، اما قادرند پتانسیل بیشتری را برای بازدهی در سطح بالای متوسط به نمایش بگذارند، مشاهده می‌کنید. در قسمت پایین نمودار سرمایه‌ گذاری‌های امن‌تر قرار می‌گیرند که پتانسیل کمتری برای بازدهی بالا دارند.
ترجیحات ریسک خود را تعیین کنید
با وجود انواع بسیار متنوع سرمایه‌ گذاری، انتخاب از میان آن‌ها و تعیین میزان ریسکی که هر سرمایه‌ گذار قادر به پذیرش آن است، کار دشواری خواهد بود. در این مورد هر فرد ترجیحات ویژه‌ای دارد و در اغلب مواقع نمی‌توان الگویی کلی را به همه تعمیم داد. با این حال هنگام تصمیم‌گیری درباره میزان ریسکی که می‌خواهید بپذیرید، بهتر است به دو نکته مهم توجه داشته باشید:

افق زمانی یا Time Horizon: پیش از آنکه برای هرگونه سرمایه‌ گذاری اقدام کنید، ابتدا باید مدت‌زمانی افق زمانی در سرمایه گذاری چیست؟ که لازم است پول خود را در آن سرمایه‌گذاری نگه دارید، معین کنید؛ برای مثال اگر شما قصد سرمایه‌گذاری ۲۰.۰۰۰ دلار را داشته باشید، اما بخواهید از این پول خود در ظرف یک سال آینده برای خرید خانه استفاده کنید، واردکردن آن در بازار سهام پرریسک استراتژی خوبی نخواهد بود.

هرچه یک سرمایه‌ گذاری ریسک بالاتری داشته باشد، نوسانات قیمت در آن شدیدتر خواهد بود؛ بنابراین اگر افق زمانی نسبتاً محدودی دارید، ممکن است لازم باشد اوراق بهادار خود را با ضرری قابل‌توجه بفروشید. هرچه افق زمانی‌تان طولانی‌تر باشد، زمان بیشتری برای جبران ضررهای بالقوه خواهید داشت و درنتیجه از لحاظ تئوری قادر به پذیرش ریسک بالاتری خواهید بود.
برای مثال، اگر ۲۰۰۰۰ دلار مذکور را برای خرید کلبه‌ای در ظرف مدت ۱۰ سال آینده نیاز داشته باشید، می‌توانید پول خود را وارد بازار سهام پرریسک‌تر کنید؛ چراکه زمان بیشتری برای جبران خسارات بالقوه خود خواهید داشت و احتمال اینکه مجبور به فروش زودتر از موعد پوزیشن خود شوید، کمتر خواهد بود.

پشتوانه مالی (Bankroll): تعیین میزان پولی که می‌توانید از دست دهید، فاکتور مهم دیگری در تعیین میزان ریسک‌پذیری (Risk Tolerance) شما خواهد بود. اگرچه ممکن است این روش چندان خوش‌بینانه نباشد، درحقیقت واقع‌گرایانه‌ترین متد سرمایه‌گذاری است. اگر تنها به سرمایه‌گذاری آن مقدار پولی بسنده کنید که از دست رفتن یا بلوکه‌شدن آن برای مدت طولانی برایتان قابل‌قبول است، در این صورت دیگر واهمه از دست دادن پولتان یا مسائل مرتبط با نقدینگی شما را به فروش سرمایه‌تان وانخواهد داشت.

هرچه پول بیشتری داشته باشید، قدرت پذیرش ریسکتان بالاتر خواهد بود؛ برای مثال، فردی با سرمایه خالص ۵۰.۰۰۰ دلار را با فرد دیگری که سرمایه‌ای معادل ۵ میلیون دلار دارد مقایسه کنید. اگر هر دوی آن‌ها ۲۵۰۰۰ دلار از سرمایه خالص خود را صرف افق زمانی در سرمایه گذاری چیست؟ افق زمانی در سرمایه گذاری چیست؟ سرمایه‌گذاری در اوراق بهادار کنند، فردی که از ابتدا سرمایه کمتری داشته، در مقایسه با فردی که سرمایه بیشتری دارد، بیشتر از سقوط بازار متأثر خواهد شد.
هرم ریسک سرمایه‌ گذاری
پس از آنکه به‌کمک دو فاکتور افق زمانی و پشتوانه مالی، میزان ریسک قابل‌پذیرش برای پورتفولیوی خود را تعیین کردید، می‌توانید با استفاده از رویکرد هرم ریسک به سراغ سر و سامان دادن به دارایی‌های خود بروید.

این هرم را می‌توان یک ابزار تخصیص دارایی (Asset allocation tool) در نظر آورد که سرمایه‌ گذاران می‌توانند به‌کمک آن سرمایه‌ گذاری‌های پورتفولیوی خود را بر مبنای پروفایل ریسک هریک از اوراق بهادار طبقه‌بندی کنند. این هرم که نمایانگر پورتفولیوی سرمایه‌ گذار است، از سه لایه مجزا تشکیل شده است:

بیس یا کف هرم: کف هرم نشانگر قوی‌ترین بخش آن است که از هر آنچه بالای آن قرار می‌گیرد، پشتیبانی می‌کند. این ناحیه از سرمایه‌گذاری‌هایی تشکیل شده که ریسک پایین و بازدهی قابل پیش‌بینی دارند. کف هرم ریسک بزرگ‌ترین قسمت آن است و بخش قابل‌توجهی از دارایی‌های شما را در بر می‌گیرد.
قسمت میانی: این منطقه از سرمایه‌ گذاری‌هایی با ریسک متوسط که بازده ثابتی را در عین رشد سرمایه در اختیارتان قرار می‌دهند تشکیل شده است. اگرچه این سرمایه‌ گذاری‌ها در مقایسه با سرمایه‌ گذاری‌های کف هرم خطر بالاتری دارند، همچنان به‌طور نسبی امن در نظر گرفته می‌شوند.
قله: این منطقه به‌طور ویژه به سرمایه‌گذاری‌های پرریسک اختصاص دارد و کوچک‌ترین بخش هرم (پورتفولیو) به شمار می‌آید. در این ناحیه پولی که شما می‌توانید بدون هیچ‌گونه عواقب جدی از دست دهید، قرار می‌گیرد. به‌علاوه، سرمایه موجود در قسمت قله کمابیش مازاد است؛ بنابراین اگر سرمایه‌تان دچار خسارت شود، نیازی به فروش زودتر از موعد آن نخواهید داشت.

چرا سهام در مقایسه با اوراق قرضه ریسک بالاتری دارد؟
به‌طور متوسط، نوسانات قیمت در بازار سهام در مقایسه با اوراق قرضه بیشتر است؛ زیرا اوراق قرضه از برخی حمایت‌ها و ضمانت‌های ویژه بهره‌مند بوده که سهام تهی از آن است؛ برای مثال، اشخاص بستانکار در مقایسه با سهام‌داران مصونیت بیشتری در برابر ورشکستگی خواهند داشت. به‌علاوه، اوراق قرضه حتی اگر کمپانی سوددهی نداشته باشد نیز پرداختی‌های ثابت بهره و بازده را مدنظر خواهد داشت؛ درحالی‌که سهام چنین ضمانت‌هایی ندارد.
موازنه ریسک و بازده چیست؟

به‌طورکلی، پذیرش ریسک از سوی سرمایه‌ گذاران باید در قالب بازده مورد انتظار (Expected return) بالاتر جبران شود. در راستای ریسک بیشتر سهام در مقایسه با اوراق قرضه می‌توان گفت سهام در عین حال بازده مورد انتظار بیشتری نیز دارد که با عنوان صرف ریسک سهام (Equity risk premium) شناخته می‌شود.
با این حال دقت داشته باشید که این موضوع تنها درباره سرمایه‌گذاری‌ها صدق می‌کند و برای مثال بازی‌های کازینویی برخلاف سرمایه‌ گذاری‌ها، بازده مورد انتظار منفی دارند؛ درنتیجه قماربازی که ریسک بیشتری را می‌پذیرد، درحقیقت در درازمدت خسارات مورد انتظار خود را افزایش می‌دهد.
امن‌ترین سرمایه‌ گذاری کدام است؟
درمجموع سرمایه‌ گذاری روی اوراق قرضه دولتی به شرط برخورداری از اقتصاد پیشرفته را می‌توان امن‌ترین شکل سرمایه‌گذاری دانست. درحقیقت‌ گاهی اوقات از آن‌ها با نام سرمایه‌ گذاری بدون ریسک یاد می‌شود؛ چراکه از لحاظ تئوری دولت‌ها می‌توانند برای پوشش بدهی‌های خود افق زمانی در سرمایه گذاری چیست؟ پول بیشتری را چاپ کنند؛ از همین رو، خزانه‌داری ایالات‌متحده جزء امن‌ترین سرمایه‌ گذاری‌های موجود به شمار می‌آید (با این حال اغلب به سبب همین امر کمترین بازده را نیز دارد).
جمع‌بندی
هیچ دو فردی در سرمایه‌گذاری برابر و یکسان نیستند. درحالی‌که برخی ریسک پایین‌تر را در سرمایه‌ گذاری ترجیح می‌دهند، برخی دیگر حاضرند ریسک بالاتری را حتی در مقایسه با افراد برخوردار از سرمایه خالص کلان بپذیرند. این تنوع در افق زمانی در سرمایه گذاری چیست؟ ترجیحات افراد زیبایی هرم سرمایه‌ گذاری را یادآوری می‌کند. کسانی که خواهان ریسک بیشتری در پورتفولیوی خود هستند، می‌توانند با کاستن از دو بخش دیگر هرم، محدوده قله هرم را افزایش دهند.
همین‌طور افرادی که می‌خواهند ریسک کمتری را تقبل کنند نیز می‌توانند اندازه کف هرم را بیشتر کنند. هرم نماینده پورتفولیوی شما باید مطابق با ترجیحات ریسکتان ترسیم شود. سرمایه‌گذاران باید با مفهوم ریسک و نحوه اعمال آن آشنایی داشته باشند. تصمیم‌گیری‌های آگاهانه درباره سرمایه‌گذاری نه‌تنها مستلزم تحقیق درباره هر یک از اوراق بهادار، بلکه نتیجه مستقیم درک وضعیت مالی و پروفایل ریسک ویژه هر فرد خواهد بود.
برای اینکه بتوانید برآوردی از اوراق بهادار مناسب برای سطوح معین ریسک‌پذیری به دست آورده و بازده خود را به حداکثر میزان ممکن برسانید، باید بدانید چه مقدار زمان و بودجه می‌خواهید صرف کنید و بازده مورد انتظارتان چقدر است. در این مطلب به‌طور اجمالی به توضیح هرم ریسک و نحوه تعیین ریسک سرمایه‌گذاری پرداختیم. به‌کارگیری اطلاعات فوق در تحلیل بازار سرمایه به شما کمک می‌کند تا با تصمیم‌گیری‌های صحیح، شانس موفقیت خود را در این مسیر پرتکاپو افزایش دهید.
جمع‌بندی کلیدی

هرم ریسک سرمایه‌گذاری یک استراتژی تخصیص دارایی است که در آن دارایی‌های با ریسک اندک مانند پول نقد و خزانه‌داری‌ها در کف هرم قرار گرفته‌اند. مواردی که به دارایی‌های پرریسک‌تر مانند سهام رشدی (Growth stock) اختصاص می‌یابند نیز در بالای هرم جای می‌گیرند.
قسمت میانی هرم بیانگر دارایی‌های با ریسک متوسط مانند اوراق مشارکت و سهام بلوچیپ (Blue-chip) است.
ساختار هرم حاصل بر مبنای افق زمانی، دارایی‌ها و ریسک‌پذیری اشخاص به موازنه ریسک و پاداش می‌پردازد.

توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت می‌کنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.

ساختار ذهنی یک سرمایه گذار موفق

ساختار ذهنی یک سرمایه گذار موفق

داشتن یک سرمایه‌گذاری موفق و کسب سود فراوان، آرزویی همیشگی است. بازار بورس مانند هر نوع بازار دیگری، از ظرفیت‌هایی برای رشد برخوردار است و در مقابل احتمال شکست هم وجود دارد. درک صحیح اصول و مبانی بازار سرمایه و یادگیری مباحث مهم بورسی یکی از عوامل موثر در کسب سود به شمار می‌رود اما نحوه تفکر و ساختار ذهنی افراد نیز اهمیت بسیاری دارد. در این مقاله ساختار ذهنی یک سرمایه گذار موفق را بررسی می‌کنیم.

ساختار ذهنی یک سرمایه گذار موفق چه ویژگی‌هایی دارد؟

همان‌طور که ذکر شد، بازار بورس به عنوان یک ابزار برای فعالیت‌های اقتصادی می‌تواند منجر به رشد و شکوفایی یا شکست شود. شروع کار یک سرمایه‌گذار در بورس بسیار مهم است. درواقع سرمایه‌گذار از زمانی که به صورت مبتدی شروع به کار می‌کند تا وقتی که تبدیل به یک معامله‌گر حرفه‌ای شود، مسیر ناشناخته‌ای در پیش دارد. هدف اصلی هر سرمایه‌گذار در بورس، کسب سود مستمر و به حداقل رساندن ضرر است؛ سودی که قابل تکرار باشد و بتوان آن را همیشه به دست آورد. بنابراین دست یافتن به این امر، جز با درک صحیح از اصول سرمایه‌گذاری امکان‌پذیر نیست و ساختار ذهنی یک سرمایه گذار موفق بر اساس این اصول شکل می‌گیرد.

موفقیت در سرمایه‌گذاری به طور کلی به عوامل زیر بستگی دارد:

در نظر گرفتن عوامل روانشناختی

تدوین استراتژی مناسب

عوامل روانشناختی موثر در ایجاد ساختار ذهنی یک سرمایه گذار موفق چیست؟

مهم‌ترین عوامل برای موفقیت سرمایه‌گذار در سرمایه‌گذاری، عوامل روانشناختی هستند. سرمایه‌گذاری همواره دارای پیچیدگی‌ها و دشواری‌های فراوانی بوده است. به ‌طوری ‌که درصد زیادی از افراد، حتی با یادگیری تحلیل‌های مختلف تکنیکال و بنیادی باز هم موفق به کسب سود مستمر از آن نمی‌شوند. دلیل پیچیدگی معامله‌گری در بازار سرمایه این است که انسان در طول یک معامله با عواطف و احساسات انسانی خود مواجه می‌شود. درگیر طمع، ترس، هیجان، استرس و … می‌شود و توان مدیریت صحیح معامله خود را از دست می‌دهد.

ساختار ذهنی یک سرمایه گذار موفق با سایرین تفاوت دارد و این مسئله مهمترین عامل موفقیت او است. برای موفقیت در هر بازاری باید بتوان عواطف و احساسات خود را شناخت، عقایدی که بر نحوه معاملات ما تاثیر می‌گذارند را شناسایی کرد و با اصلاح آن یک چارچوب ذهنی حرفه‌ای ساخت. مطالعه مقاله «روانشناسی سرمایه‌گذاران در بورس» می‌تواند در این زمینه مفید واقع شود.

ویژگی های ساختار ذهنی یک سرمایه گذار موفق

به کارگیری عوامل روانشناختی زیر کمک موثری در ایجاد ساختار ذهنی یک سرمایه گذار موفق خواهد بود:

اعتماد و اعتقاد به شیوه انجام معاملات

وظیفه تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی، پیش‌بینی دقیق آینده سهم نیست. این روش‌ها نقطه‌ای را برای ورود نشان می‌دهند که بیشترین احتمال موفقیت در آن وجود دارد و طبیعتا نمی‌توان هیچ چیز را به صورت قطعی پیش‌بینی کرد. معامله‌گران موفق تحلیل‌ها را بر اساس اصول صحیح انجام می‌دهند و ضمن در نظر گرفتن تمامی احتمالات، به شیوه انجام معاملات خودشان اعتماد و اعتقاد دارند.

مشاوره با افراد باتجربه

فکر انسان همیشه مایل است در مورد کاری که می خواهد انجام دهد تایید دیگران را نیز داشته باشد. در بازار بورس، مخصوصا برای افراد کم تجربه این امر بیشتر صادق است. شخصی سهمی را کاملا تحلیل کرده و از همه جهات آن را مناسب خرید می داند اما در خرید آن مردد است. مطالعه تحلیل‌های تحلیل‌گران برجسته و دریافت خدمات مشاوره از مراجع معتبر می‌تواند این خلا ذهنی را پر کند.

واقع‌گرایی به جای رویاپردازی

به دلیل خاصیت نامحدود بازار، اغلب این رویاپردازی‌ها در ذهن معامله‌گران مبتدی شکل می‌گیرد که می‌توان در همان ابتدای کار سودهای کلان به دست آورد اما ساختار ذهنی یک سرمایه گذار موفق بر اساس واقعیات شکل گرفته است. او بازار را تحلیل می‌کند، می‌داند که سرمایه‌گذاری یک فرایند طولانی‌مدت است و توقع سودهای کلان و لحظه‌ای ندارد. اگر تعریف صحیحی از شکست یا موفقیت در ذهن نباشد هرگز نمی‌توان متوجه شد که چه زمانی موفق بوده‌ایم و چه زمانی شکست خورده و اشتباه کرده‌ایم.

کنترل احساسات

دو عاملی که می تواند به مرور زمان باعث خستگی فکری و دلزدگی از بازارهای مالی شود، استرس و پشیمانی است. استرس زمانی اتفاق می‌افتد که سرمایه‌گذار سهمی را بخرد و آن سهم وارد فاز نزولی و زیان شود. در این مواقع اگر سرمایه‌گذار استراتژی معاملاتی صحیح داشته باشد و راهکاری پیش‌بینی کرده باشد، طبق برنامه عمل خواهد کرد و می‌تواند استرس خود را کنترل کند.

پشیمانی زمانی می تواند ذهن و فکر یک سرمایه‌گذار را درگیر کند که مثلا سهمی را در کف قیمتی خریداری کرده و پس از کسب مقداری سود، آن را فروخته باشد. بعد از فروش، سهم به رشد قیمتی خود ادامه داده و سرمایه‌گذار از این‌که از سود بیشتر جا مانده است، احساس پشیمانی و ندامت می‌کند. چنین اتفاقاتی برای همه فعالان بازار رخ می‌دهد و پیش‌بینی‌های هیچ کس ۱۰۰ درصد صحیح نیست، بنابراین توانایی کنترل احساسات یکی از مهمترین عوامل در شکل دادن ساختار ذهنی یک سرمایه گذار موفق به شمار می‌رود.

چگونه استراتژی معاملاتی مناسب تدوین کنیم؟

در مقالات قبلی به نحوه تدوین استراتژی معاملاتی موفق پرداختیم و اصول آن را به تفصیل بیان کردیم. ساختار ذهنی یک سرمایه گذار موفق نسبت به این اصول کاملا آگاه است و از آن‌ها به عنوان زیرساختی برای برنامه‌ریزی‌های خود استفاده می‌کند. به عنوان یک فهرست کوتاه موارد زیر را در افق زمانی در سرمایه گذاری چیست؟ نظر داشته باشید:

کسب دانش و مهارت: قبل از اقدام برای هر نوع سرمایه‌گذاری، باید تحقیقات مفصل انجام دهید. در حقیقت، افزایش دانش و مهارت، راهکاری برای کنترل انواع ریسک سرمایه‌گذاری در بازارها است.

تعیین افق زمانی برای سرمایه‌گذاری: سرمایه‌گذار در ابتدا باید نسبت به انتظاراتی که از سرمایه‌گذاری دارد، مدت زمان مورد نیاز را مشخص کند.

در نظر گرفتن قدرت ریسک‌پذیری: بدون دانستن میزان ریسک‌پذیری، نمی‌توان استراتژی معاملاتی مناسب تدوین کرد. در افق زمانی در سرمایه گذاری چیست؟ حقیقت سرمایه‌گذار باید قبل از هر چیز خود و شرایط خود را بشناسد.

تنوع در سبد سرمایه‌گذاری: همه این جمله معروف را شنیده‌اند که «همه تخم مرغ‌ها را در یک سبد نگذارید!» تنوع در سبد سرمایه‌گذاری ریسک را کاهش می‌دهد و باعث می‌شود شما از ظرفیت‌های صنایع و بازارهای مختلف بهره‌مند شوید.

سخن آخر

کسب دانش و مهارت تنها راهکار موفقیت در بازار نیست. ساختار ذهنی یک سرمایه گذار موفق با دیگران تفاوت دارد و تقویت و تربیت ذهن، یکی از عوامل مهم در کسب سود به شمار می‌رود. حال که برخی از مهم‌ترین عوامل روانشناختی معامله‌گری را شناختیم، می‌توانیم آن‌ها در هنگام تدوین استراتژی معاملاتی در نظر بگیریم و به مرور زمان، به یک معامله‌گر موفق تبدیل شویم.

مطالب مرتبط

14 پاسخ به “ساختار ذهنی یک سرمایه گذار موفق”

سلام
ببخشید کارمزد صدور و ابطال واحدهای صندوق چقدره ؟
هر زمان بخوام میتونم پولمو پس بگیرم ؟

سلام دوست عزیز
در وهله اول باید گفت که خرید و فروش واحدهای صندوق معاف از مالیات بوده و از این منظر نسبت به خرید و فروش سهام ارجحیت دارند. امّا در خصوص کارمزد صندوق ها باید گفت هزینه صندوق ها به دو دسته تقسیم می شود بخشی از هزینه های صندوق مثل حق الزحمه ارکان از محل ارزش دارایی های صندوق پرداخت می شود که این مسئله مزیت صندوق ها را نشان می دهد چرا که این هزینه در واقع بین سرمایه گذاران تقسیم می شود. دسته دوم هزینه ها، هزینه هایی است که به طور مستقیم از سرمایه گذار اخذ می شود. برای صندوق های مبتنی بر صدور و ابطال یک کارمزد ثابت وجود دارد که به ازای هر سری مراجعه برای صدور یا ابطال مبلغ ۲ هزار تومان از سرمایه گذار اخذ می شود و کارمزد متغیر که اگر در یک تایم کوتاهی سرمایه گذار اقدام به ابطال در آن محدوده زمانی کند باید درصدی از قیمت ابطال را به عنوان جریمه بپردازد.
صندوق های ETF چون قابل معامله در بورس هستند کارمزدی مطابق قوانین سازمان دارد.
سرمایه گذاران هر زمان که بخواهند میتوانند سرمایه خود را برداشت کنند . منتهی این نکته را در نظر بگیرند که در صندوق های مبتنی بر صدور و ابطال اگر کمتر از ۳ ماه سرمایه خود را برداشت کنند ۱ تا ۵ درصد کارمزد متغییر ابطال به آن ها تعلق خواهد گرفت.
٥ درصد از قیمت ابطال در صورتی که تاریخ ابطال ٧ روز یا کمتر با تاریخ صدور گواهی سرمایه گذاری فاصله داشته باشد
٤ درصد از قیمت ابطال در صورتی که تاریخ ابطال بیش از ٧ روز و برابر یا کمتر از ١٥ روز با تاریخ صدور گواهی سرمایه گذاری فاصله داشته افق زمانی در سرمایه گذاری چیست؟ باشد
٣ درصد از قیمت ابطال در صورتی که تاریخ ابطال بیش از ١٥ روز و برابر یا کمتر از ٣٠ روز با تاریخ صدور گواهی سرمایه گذاری فاصله داشته باشد.
٢ درصد از قیمت ابطال در صورتی که تاریخ ابطال بیش از ٣٠ روز و برابر یا کمتر از ٦٠ روز با تاریخ صدور گواهی سرمایه گذاری فاصله داشته باشد.
١ درصد از قیمت ابطال در صورتی که تاریخ ابطال بیش از ٦٠ روز و برابر یا کمتر از ٩٠ روز با تاریخ صدور گواهی سرمایه گذاری فاصله داشته باشد.

سرمایه گذاری چیست و چگونه سرمایه گذاری کنیم؟

سرمایه‌گذاری چیست؟ چگونه سرمایه‌گذاری کنیم؟ چه نکاتی را برای سرمایه‌گذاری باید بدانیم و از آن اطلاع داشته باشیم؟ چه خطرات و مشکلاتی در سرمایه گذاری ما را تهدید می کند؟ انواع سرمایه‌گذاری و روش های سرمایه گذاری به چه صورت است؟ و بسیار سوالات مرتبط افق زمانی در سرمایه گذاری چیست؟ دیگر که همگی را تصمیم داریم در این مقاله از هاو کن یو به آن ها پاسخ دهیم. اگر به دنبال سرمایه گذاری و آشنایی با ان هستید با ما همراه باشید.

معرفی سرمایه‌گذاری

سرمایه گذاری ابزار و روشی برای خلق ثروت است. اما اگر پول چندانی ندارید لازم نیست از اسم سرمایه گذاری وحشت کنید چون سرمایه گذاری فقط برای ثروتمندان نیست. هر کسی می تواند با پول اندک وارد سرمایه‌گذاری شود و آهسته آهسته ثروتمند شود. در واقع سرمایه گذاری قمار نیست چون در قمار یک شبه ثروتمند می شوید اما در سرمایه گذاری باید زمان، تلاش، دانش و مهارت ها را به کار بگیرید و صرف کنید. ما در این مقاله می خواهیم بیشتر با دنیا و بازارهای سرمایه‌گذاری آشنا شویم و تکنیک هایی را به شما معرفی کنیم که می توانید با استفاده از آنها بهترین ابزار سرمایه‌گذاری را انتخاب کنید. در ادامه همراه ما بمانید.

توصیه‌های پشت وانتی

76

در این مقاله توصیه‌های ارائه‌شده توسط 50 کتاب محبوب مالی شخصی را بررسی و آنها را با نسخه‌های مدل‌های اقتصادی آکادمیک هنجاری مقایسه می‌کنم. توصیه‌های رایج اغلب از اصول هنجاری ناشی از تئوری اقتصادی خارج می‌شود، که باید فرضیه‌های جدیدی را در مورد اینکه چرا خانوارها انتخاب‌های مالی انجام می‌دهند و همچنین به انتخاب‌های مالی که خانواده‌ها باید انجام دهند، انگیزه دهد. توصیه‌های رایج گاهی اوقات اشتباه هدایت می‌شوند، اما سعی می‌کنند قدرت اراده محدودی را که افراد برای پایبندی به یک برنامه مالی دارند در نظر بگیرند و اقدامات توصیه‌شده آنها اغلب به راحتی از سوی افراد عادی قابل محاسبه است. من مشاوره در مورد نرخ پس‌انداز، توصیه مصرف‌کننده برای ثروتمند شدن، تخصیص دارایی، مدیریت بدهی غیر وام مسکن، نگهداری همزمان بدهی با بهره بالا و پس‌انداز کم‌بهره، و انتخاب وام مسکن را پوشش می‌دهم.

میلیون‌ها نفر از افراد غیراقتصاددان مشاوره مالی دریافت می‌کنند. کتاب «پدر پولدار -پدر فقیر» اثر «رابرت کیوساکی» از سال 1997 تاکنون 32 میلیون نسخه فروخته است. کتاب «درک کامل پول» اثر «دیو رمزی» از سال 2013 تاکنون 5 /1 میلیون نسخه فروخته است و وب‌سایت او گزارش می‌دهد که نمایش رادیویی او هفته‌ای 18 میلیون شنونده را جذب می‌کند. نویسندگانی مانند اینها ممکن است از اقتصاددانان تاثیرگذارتر باشند. چوپرا (2021) دریافت که قرار گرفتن در معرض نمایش رادیویی دیو رمزی، که نرخ پس‌انداز بالایی را ترویج می‌کند، هزینه‌های خرده‌فروشی خانوار را که از طریق پنل نیلسن هوم‌اسکن ردیابی می‌شود، حداقل تا 4 /5 درصد کاهش می‌دهد.

نویسندگان محبوب چه توصیه‌هایی می‌کنند و چگونه با نسخه‌های مدل‌های هنجاری اقتصاددانان مقایسه می‌شود؟ در این مقاله، توصیه‌های ارائه‌شده از طریق 50 کتاب محبوب مالی شخصی را که وب‌سایت Goodreads در ماه می 2019 رتبه‌بندی کرده‌اند، بررسی می‌کنم. نتیجه این است که توصیه‌های عمومی اغلب از توصیه‌های اقتصاددانان منحرف می‌شود.

درک توصیه‌های عمومی به چند دلیل جالب است:

1- توصیه‌های رایج ممکن است به ما کمک کند چرا انتخاب‌های مالی که به‌طور تجربی مشاهده می‌کنیم، به وجود می‌آیند. این قابل قبول است که برخی از انتخاب‌ها که از پیش‌بینی‌های نظری اقتصاددانان فاصله می‌گیرند، بر اساس استدلال و توصیه‌هایی که نویسندگان مشهور توصیف می‌کنند، هدایت می‌شوند.

2- توصیه‌های عمومی ممکن است حاوی بینش‌های هنجاری ارزشمندی باشد که اقتصاددانان نادیده گرفته‌اند.

3- حتی اگر توصیه‌های عمومی بهینه نباشند، ممکن است با توجه به محدودیت‌های افراد، بهینه یا یکی از گزینه‌های ارزشمند افراد باشند. به عنوان مثال، یکی از دلایل رایج انحراف توصیه‌های عمومی از توصیه‌های اقتصاددانان این است که توصیه‌های عمومی سعی می‌کنند قدرت اراده محدودی را که افراد برای پایبندی به یک برنامه مالی دارند، در نظر بگیرند.

در این پژوهش با بررسی توصیه‌هایی در مورد انتخاب نرخ پس‌انداز در طول چرخه عمر، و همچنین توصیه به یک مصرف‌کننده ثروتمند که دارایی‌های غیرنقدی قابل‌توجهی مانند مسکن دارد اما تقریباً فاقد ثروت نقدی است، شروع می‌کنم. در مرحله بعد، توصیه‌هایی را در مورد تخصیص دارایی پوشش می‌دهم یعنی بخشی از پورتفوی مالی شما که باید در سهام، اوراق بهاداری که سود سهام یا سود بانکی پرداخت می‌کنند، سبک‌های سهام (که به‌عنوان «بتای هوشمند» شناخته می‌شود)، تنوع بین‌المللی و صندوق‌های مشترک فعال در مقابل غیرفعال سرمایه‌گذاری شود. بخش سوم، استراتژی‌های توصیه‌شده برای مدیریت بدهی‌های غیر وام مسکن را خلاصه می‌کند، به ویژه اینکه کدام بدهی‌ها باید اولویت بازپرداخت داشته باشند و اینکه آیا نگهداری همزمان دارایی‌هایی با بهره کم و بدهی‌های با بهره بالا ایده خوبی است یا خیر. بخش پایانی توصیه‌هایی در مورد انتخاب‌های وام مسکن یعنی نرخ ثابت در مقابل نرخ قابل تنظیم، اندازه پیش‌پرداخت، سررسید، پرداخت اصل وام قبل از برنامه و تامین مالی مجدد را پوشش می‌دهد.

مصرف و پس‌انداز

اقتصاددانان در مورد نرخ‌های پس‌انداز بهینه به گونه‌ای فکر می‌کنند که احتمالاً برای افراد عادی غیرمعمول است. تئوری اقتصادی نرخ مصرف بهینه را در هر دوره هدف قرار می‌دهد. میزان نرخ پس‌انداز بهینه تفاوت میان درآمد و مصرف بهینه است. در مدل فرضیه چرخه عمر یا درآمد دائمی استاندارد بدون عدم قطعیت و محدودیت استقراض، افراد نرخ رشد مصرفی را انتخاب می‌کنند که مطلوبیت نهایی (و در نتیجه سطح مصرف) را در طول زمان با نرخ ترجیح زمانی (یعنی ترجیح برای هموارسازی مطلوبیت نهایی، رضایت زودتر و بازده مالی پس‌انداز) عوض می‌کند. نرخ رشد مصرف مطلوب و محدودیت بودجه در طول عمر به‌طور مشترک سطح شروع مصرف را تعیین می‌کنند. اگر نرخ ترجیح زمانی برابر با نرخ بهره باشد، افراد با ابزار ریسک‌گریزی نسبی ثابت، در هر دوره مقدار یکسانی مصرف می‌کنند. از آنجا که درآمد نسبت به سن تحدب دارد، نرخ پس‌انداز باید به‌طور متوسط در اوایل زندگی کم یا منفی، در میانسالی بالا و در دوران بازنشستگی منفی باشد. از این منظر، سیاست مشترک مبنی بر اینکه نرخ مشارکت پیش‌فرض پس‌انداز بازنشستگی به سن بستگی ندارد یا کمتر از حد مطلوب است، تایید می‌شود.

برخلاف تاکید بر هموارسازی مصرف در تئوری اقتصادی، نویسندگان مشهور توصیه می‌کنند که نرخ‌های پس‌انداز هموارسازی شود، که معمولاً پیش‌فرض‌های طرح پس‌انداز بازنشستگی را اجرا می‌کنند. داسیکزین تنها نویسنده مشهوری است که این مشاهدات اقتصاددانان را بیان می‌کند که «توصیه نیمه‌مسوولانه برای پس‌انداز 10 درصد درآمد شما اساساً انقباض و گسترش مداوم مخارج خانواده را تایید می‌کند. اما با کمال تعجب، زندگی اگر خرج کردن همیشه، به‌طور متوسط، در سطح متوسط باشد آسان‌تر و لذت‌بخش‌تر می‌شود».

تخصیص دارایی‌ها

افق زمانی سرمایه‌گذاری در مشاوره‌های مالی رایج از اهمیت زیادی برخوردار است. 31 کتاب از 45 کتابی که نوعی مشاوره تخصیص دارایی را ارائه می‌کنند، بیان می‌کنند که سهام با افزایش دوره نگهداری، ریسک کمتری دارد، بنابراین جذاب‌تر می‌شود. 20 مورد از این کتاب‌ها این استدلال را با اشاره به این واقعیت توجیه می‌کنند که از نظر تاریخی، سهام کمتر احتمال دارد که با افزایش دوره نگهداری نسبت به دارایی‌های با درآمد ثابت ضعیف عمل کند یا بازده تجمعی منفی داشته باشد. دوازده کتاب می‌گویند که بازده سهام میانگین به بازگشت مهم است. هفت کتاب استدلال می‌کنند که چون اقتصاد در بلندمدت رشد خواهد کرد، سهام احتمالاً سرمایه‌گذاری سودآوری در بلندمدت خواهد بود. توصیه‌های عمومی راهنمایی‌هایی را در مورد اینکه چگونه اقتصاددانان باید الگوهای تجربی در تخصیص دارایی چرخه عمر را تفسیر کنند، ارائه می‌دهد. امریکس و زلدز اشاره می‌کنند که حتی با داده‌های تابلویی کامل، تشخیص اقتصادسنجی چگونگی تغییر تخصیص دارایی با سن بدون تحمیل یک فرض قوی در مورد ویژگی‌هایی مثل سن، گروه تولد و اثرات زمانی غیرممکن است، زیرا این سه متغیر کاملاً خطی هستند و سن یک فرد برابر با سال تقویمی منهای سال تولد اوست. بسته به فرض شناسایی مورد استفاده، آنها دریافتند که درصد پورتفوی تخصیص‌یافته به سهام یا به شدت در حال افزایش است یا با توجه به سن، محدب است.

برخلاف این ابهام اقتصادسنجی، هیچ یک از کتاب‌های نمونه توصیه نمی‌کنند که تخصیص سهام فرد باید در همه جا با افزایش سن افزایش یابد. وزن توصیه‌های رایج نشان می‌دهد که افراد قوانین پورتفولیو را در ذهن ندارند که همه جا با افزایش سن، سهم سهام را افزایش دهند.

مدل‌های اقتصادی نیز تخصیص‌هایی را توصیه می‌کنند که با افزایش سن به شکل محدب هستند، اما به دلایلی تا حدودی متفاوت از آنچه در کتاب‌های مشهور یافت می‌شود. برخلاف بسیاری از نویسندگان مشهور، اقتصاددانان معمولاً ریسک سرمایه‌گذاری را نه بر حسب احتمال نتیجه دوتایی که سهام نسبت به اوراق قرضه بهتر عمل می‌کنند یا بازدهی مثبت دارند، بلکه بر حسب واریانس بازده می‌سنجند. این معیار تشخیص می‌دهد که میزان عملکرد بهتر یا عملکرد ضعیف سهام نسبت به دارایی ایمن باید مهم باشد. در مورد معیار که بازده سهام به‌طور یکسان و مستقل توزیع می‌شود، عملکرد بهتر سهام نسبت به اوراق قرضه با افق سرمایه‌گذاری افزایش می‌یابد، اما این با این واقعیت که واریانس بازده انباشته سهام نیز افزایش می‌یابد، جبران می‌شود. ساموئلسون و مرتون ثابت می‌کنند اگر سرمایه‌گذار دارای مطلوبیت ریسک‌گریزی نسبی ثابت و بدون درآمد نیروی کاری باشد، تخصیص بهینه به بازار سهام با افق سرمایه‌گذاری ثابت متفاوت نمی‌شود.

به رغم اهمیت سرمایه انسانی، تنها هشت کتاب معروف آن را به عنوان یکی از ملاحظات مرتبط افق زمانی در سرمایه گذاری چیست؟ برای تخصیص دارایی چرخه عمر بیان کرده‌اند. هر هشت مورد نشان می‌دهند که درآمدهای دستمزد بیشتر در آینده ریسک‌پذیری بهینه را در سبد مالی افزایش می‌دهد، اما هیچ کدام به صراحت به انعطاف‌پذیری عرضه نیروی کار اشاره نمی‌کنند، در عوض مواردی مانند این را می‌نویسند: «[جوانان] می‌توانند از دستمزد برای پوشش هرگونه ضرر ناشی از افزایش ریسک استفاده کنند.»

دو مفهومی که برای تئوری انتخاب پورتفولیو بنیادی هستند، به ندرت به وسیله نویسندگان محبوب بیان شده است: کاهش مطلوبیت نهایی مصرف و کوواریانس بازگشتی با مطلوبیت نهایی. اقتصاددانان ریسک‌گریزی را ناشی از سرعت کاهش مطلوبیت نهایی با افزایش مصرف می‌دانند. کاهش سریع سود نهایی به این معنی است که پتانسیل صعودی یک قمار چندان ارزشمند نیست و باعث می‌شود قمارها جذابیت کمتری داشته باشند. تنها پنج کتاب نشان می‌دهند که کاهش مطلوبیت نهایی باید تعیین‌کننده سهم سهام پورتفوی فرد باشد. هر پنج مورد این تصور را به وجود می‌آورند که کاهش مطلوبیت نهایی تنها پس از دستیابی به سطح ثروت هدف یا نزدیک شدن به آن مرتبط است. به عنوان مثال، فری می‌نویسد: «شما فقط مقدار ریسکی را که برای دستیابی به یک هدف مالی نیاز دارید، بر عهده می‌گیرید. نیازی به سرمایه‌گذاری در اوج سطح تحمل ریسک نیست، زمانی که دارایی‌های کافی را جمع‌آوری کردید تا به راحتی به آن دسترسی پیدا کنید می‌توانید با ریسک کمتر به اهداف سرمایه‌گذاری خود برسید.» سه کتاب استدلال می‌کنند که سرمایه‌گذاران میزان تحمل ریسک خود را نمی‌دانند و به همین دلیل آن را به‌عنوان توانایی فروش نکردن سهام شما در بازار نزولی به جای سرعت کاهش مطلوبیت نهایی تعریف می‌کنند، تا بتوانند در افت شدید بازار زندگی کنند. بنابراین، آنها توصیه می‌کنند که سرمایه‌گذاران جوان ریسک پورتفوی خود را تا زمانی که چنین تجربه‌ای به دست نیاورده‌اند، کاهش دهند.

مدیریت بدهی‌ها به جز وام مسکن

23 کتاب در مورد نحوه پرداخت بدهی‌ها به جز وام مسکن توصیه می‌کنند که عمدتاً بر بدهی کارت اعتباری تمرکز دارند. برای اقتصاددانان، یک اصل اساسی بازپرداخت بهینه بدهی، اولویت دادن به پرداخت بدهی با بالاترین نرخ بهره است. در عمل، خانوارها اغلب از این اصل پیروی نمی‌کنند. با کمال تعجب، 10 کتاب توصیه می‌کنند که بدهی با بالاترین بهره را در اولویت قرار ندهید، در مقابل 10 کتاب اولویت دادن به بدهی با بالاترین بهره را تایید می‌کنند. 9 کتاب، نوعی از روش گلوله برفی بدهی را تایید می‌کند، که معروف به دیو رمزی است. گلوله برفی بدهی، ابتدا پرداخت کوچک‌ترین بدهی را در اولویت قرار می‌دهد در حالی که حداقل پرداخت مورد نیاز را برای بقیه پرداخت می‌کند. وقتی کوچک‌ترین مانده بدهی پرداخت می‌شود، پولی که برای آن اعمال می‌شود اکنون به سمت پرداخت بدهی کوچک‌ترین مانده بعدی (علاوه بر حداقل پرداخت برای این بدهی بعدی) می‌رود و به همین ترتیب تا زمانی که همه بدهی‌ها تمام شود. رمزی می‌نویسد: «مردم گاهی اوقات می‌گویند، «اما دیو، آیا از نظر ریاضی منطقی‌تر نیست که ابتدا بالاترین نرخ‌های بهره را پرداخت کنیم؟» شاید. اما اگر محاسبه ریاضی می‌کردید، بدهی کارت اعتباری نداشتید، درست است؟ این در مورد اصلاح رفتار است. شما به چند برد سریع نیاز دارید اگرنه انگیزه خود را از دست خواهید داد و دلسرد خواهید شد. هر بار که بدهی را از فهرست حذف می‌کنید، انرژی و شتاب بیشتری دریافت می‌کنید. » با نگاهی مشابه به انگیزه، دو کتاب توصیه می‌کنند بدهی‌هایی را که بیشتر شما را آزار می‌دهد صرف نظر از نرخ بهره آن، اولویت‌بندی کنید.

تفاوت ترید و سرمایه گذاری در ارز دیجیتال چیست؟

تفاوت اساسی‌ ترید و سرمایه‌گذاری

اصطلاح «سرمایه‌گذاری» و «تریدینگ» با اینکه تفاوت‌های کلیدی زیادی باهم دارند، معمولا به اشتباه و به جای یکدیگر به کار برده می‌شوند. هدف از سرمایه‌گذاری، جمع کردن سود در میان مدت و بلند مدت است؛ در صورتی که منظور از تریدینگ، کسب درآمد سریع در کوتاه مدت است. در این مقاله از ارز تودی قرار است به بررسی اصول سرمایه‌گذاری و تریدینگ و همچنین اصلی‌ترین شباهت‌ها و تفاوت‌های این دو اصطلاح ارز دیجیتال بپردازیم.

سرمایه‌ گذاری چیست؟

سرمایه‌گذاری (Investing)، به زبات ساده یعنی استراتژی خرید و نگه داشتن دارایی‌ها در مدت زمان طولانی و یکی از روش های کسب درآمد از ارزهای دیجیتال محسوب می‌شود. ممکن است یک سرمایه‌گذار دارایی خود را به مدت ۱۰ سال هم نگه دارد. هدف از سرمایه‌گذاری افزایش قیمت دارایی‌ها با گذشت زمان است که بعد از مدت طولانی سود زیادی را برای سرمایه‌گذار به ارمغان می‌آورد. البته مدت زمانی که یک فرد پولی را سرمایه گذاری می‌کند، به اهداف مالی او بستگی دارد. برای مثال، فردی که برای بازنشستگی پس انداز می‌کند، ممکن است افق زمانی ۲۰ سال یا بیشتر برای این کار داشته باشد. از طرف دیگر، شخصی که برای پیش‌ پرداخت خانه پس‌انداز می‌کند، ممکن است افق زمانی ۵ ساله‌ای داشته باشد.

در سرمایه‌گذاری یک اصل اساسی و مهم وجود دارد که می‌گوید:

«هرچه بازده احتمالی یک سرمایه‌گذاری بیشتر باشد، ریسک آن سرمایه گذاری نیز بیشتر است.».

این قانون به نام قانون «مبادله ریسک و بازده» شناخته می‌شود؛ ریسک یعنی «بازدهی واقعی» برای سرمایه‌گذار از «بازدهی پیش‌بینی شده» آن متفاوت خواهد بود. افق زمانی طولانی به سرمایه‌گذار، فرصت‌های بیشتری برای سرمایه‌گذاری‌های بهتر با ریسک بیشتر ارائه می‌دهد. دلیل آن هم این است که آن‌ها فرصت بهتری برای آرام شدن شرایط نابسامان بازار خواهند داشت.

سرمایه‌ گذاری چیست؟

اگر یک سرمایه‌گذار افق زمانی کوتاه‌تری دارد، باید در انتخاب‌های خود محتاط‌ باشد، چرا که ممکن است به اهداف مالی خود نرسد. این واقعیت که بازار‌های مالی در کوتاه مدت افزایش و کاهش می‌یابد، توسط اکثر سرمایه‌گذاران پذیرفته شده است. در نتیجه، آن‌ها مکررا زمان‌های عملکرد ضعیف را پشت سر می‌گذارند به این‌ امید که ارزش دارایی‌ها در نهایت افزایش یابد و هرگونه ضرر کوتاه‌مدت جبران شود.

آشنایی با شیوه‌های سرمایه گذاری

به‌طور کلی،‌ دو شیوه کلی برای انجام سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی از جمله بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد:

۱. سرمایه‌گذاری فعال

سرمایه‌گذاران از استراتژی سرمایه‌گذاری فعال (Active Investing) برای خرید و فروش فعال دارایی‌های موجود در سبر خرید خود با هدف شکست دادن شاخص معیار در طول زمان استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، یک سرمایه‌گذار فعال در بازار سهام، ۳۰ عدد سهام به‌‌خصوص را خریداری می‌کند تا بازدهی شاخص S&P ۵۰۰ (شاخص بازار سهام که از ۵۰۰ شرکت بزرگ آمریکایی تشکیل شده است) افزایش یابد.

۲. سرمایه‌گذاری غیرفعال

هدف از سرمایه گذاری غیرفعال (Passive Investing) پیروی از عملکرد یک بازار یا شاخص معیار در طول زمان است. سرمایه‌گذاران در این استراتژی دارایی‌های خاصی را برای پرتفوی خود انتخاب نمی‌کنند؛ در عوض، آن‌ها پول خود را در صندوق‌های مشخصی مانند صندوق‌های قابل معامله (ETF) یا صندوق سرمایه‌گذاری شاخصی که سعی می‌کنند عملکرد بازار را دنبال کنند، قرار می‌دهند.

تریدینگ چیست؟

تریدینگ (Trading)، برخلاف سرمایه‌گذاری یک استراتژی فعال و کوتاه مدت است. تریدر‌ها معمولا دارایی‌های خود را درمدت زمان کوتاهی نگه می‌دارند و از طریق نوسانات بازار سود مورد نظر خود را کسب می‌کنند. این افراد معمولا از افزایش و کاهش ارزش دارایی‌ها سود می‌برند در حالی که سرمایه‌گذاران تنها از افزایش ارزش دارایی سود می‌برند. از سوی دیگر معامله‌گران به‌جای تمرکز بر احتمالات رشد بلندمدت دارایی مانند سرمایه‌گذاران، بر روی مسیر بعدی که انتظار می‌رود قیمت دارایی پیش برود تمرکز می‌کنند و سعی می‌کنند از آن حرکت قیمت سود ببرند.

تریدینگ چیست؟

سرمایه‌گذاران معمولا منتظر می‌مانند تا روند ضعیف یک بازار بهبود یابد و به رشد خود ادامه دهد، اما تریدر‌ها از ویژگی «حد ضرر» یا Stop Loss برای خارج شدن از یک معامله زیان‌آور استفاده می‌کنند. این کار به حفظ سرمایه کمک خواهد کرد. برخلاف سرمایه‌گذار که ممکن است سهام یا صندوقی را بخرد و آن را فراموش کند، یک تریدر باید به طور مداوم تغییرات بازار را دنبال و سرمایه‌ خود را حفظ کند.

شیوه‌های تریدینگ

تریدر‌های از سبک‌های معاملاتی مختلفی استفاده می‌کنند، برخی از این سبک‌ها در ادامه آورده شده است:

۱. اسکالپینگ

اسکالپینگ (Scalping) به سیستم معاملاتی گفته می‌شود که تریدر برای کسب سود‌های متوالی هر چند ناچیز از آن استفاده می‌کند. یعنی نگه داشتن یک موقعیت معاملاتی در مدت زمان کوتاه، چند دقیقه یا حتی کمتر.

۲. معاملات روزانه

معاملات روزانه (Day trading) نوعی معامله است که در آن موقعیت‌های معاملاتی را در یک روز باز و بسته می‌کنید؛ بستن معامله قبل از پایان بازار، احتمال رسیدن اخبار بد یک شبه را کاهش می‌دهد.

۳. معامات پوزیشن

هدف از معاملات پوزیشن (Position trading) سود بردن از تغییرات قیمتی که غالب هستند، است. زمانی که قیمت یک دارایی در یک جهت و در یک دوره زمانی طولانی حرکت کند، به آن روند می‌گویند.

۳. معاملات سوئینگ

به جای تعیین شروع و پایان روند قیمت، هدف معاملات نوسانی یا سوئینگ (Swing trading) تمرکز بر تغییرات بیشتر قیمت است. موقعیت‌ها ممکن است برای روز‌ها تا هفته‌ها با این روش حفظ شوند.

سوشیال تریدینگ چیست؟

سوشیال تریدینگ (Social Trading) نوع جدیدی از ترید کردن است که به کاربران امکان می‌دهد از تاکتیک‌های معاملاتی تریدر‌های باتجربه‌تر برای سرمایه گذاری خود استفاده کنید. برخی از پلتفرم‌ها از این ویژگی پشتیبانی می‌کنند؛ در این پلتفرم‌ها تریدر‌های مختلف در سراسر جهان با یکدیگر ارتباط می‌گیرند و در مورد تحلیل‌ها بحث می‌کنند. ویژگی کپی کردن (Copy Trade) روش معاملاتی سایر تریدر‌ها یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های سوشیال تریدینگ است.

سوشیال تریدینگ چیست؟

مزایای سوشیال تریدینگ

  • به افرادی که اطلاعاتی کمی در مورد بازار مالی دارند کمک می‌کند تا دنبال کردن افراد با تجربه سود کنند. آن‌ها می‌توانند با این افراد ارتباط بگیرند و از آن‌ها برای رشد و یادگیری استراتژی معاملاتی خود کمک بخواهند.
  • کار با یکدیگر و به اشتراک‌گذاری‌ ایده‌ها به تریدر‌ها اجازه می‌دهد تا عملکرد خود را به طور بالقوه افزایش دهند.
  • در زمان بسیاری از ترید‌های دیگر صرفه‌جویی می‌شود، چرا که آن‌ها همه چیز را به اشتراک می‌گذارند.
  • می‌توان از آن در طیف گسترده‌ای از کلاس‌های دارایی مختلف از جمله سهام، ETF، ارز‌ها، کالا‌ها و ارز‌های دیجیتال استفاده کرد.

تفاوت‌های تریدینگ و سرمایه‌ گذاری

جدا از تفاوت‌هایی که بالاتر اشاره کردیم، تریدینگ و سرمایه‌گذاری چند تفاوت اصلی دیگری نیز باهم دارند:

بازار‌های مالی

بازار سهام (Stock) محبوب‌ترین نوع دارایی در بین سرمایه‌گذاران است. این نوع بازار‌ها نشان دهنده سرمایه‌گذاری یک شخص در یک شرکت است؛ معمولا گزینه‌ی مناسبی برای سرمایه‌گذاری بلند مدت محسوب می‌شود. از لحاظ تاریخی، سهام در بلندمدت بازدهی بسیار خوبی را به سرمایه‌گذاران ارائه کرده است. برای مثال، شاخص S&P ۵۰۰ از زمان ایجاد آن در سال ۱۹۲۶، هر سال به طور متوسط حدود ۱۰ درصد افزایش یافته است. این نسبت به سایر سرمایه‌گذاری‌ها مانند اوراق قرضه و پس انداز نقدی بازدهی بیشتری را نشان می‌دهد.

سرمایه‌گذاران می‌توانند سهام فردی (مانند اپل، آمازون و مایکروسافت) را خودشان انتخاب کنند. برخی دیگر نیز از صندوق‌های سرمایه گذاری مشترک و صندوق‌های قابل معامله در بورس (ETF) برای سرمایه‌گذاری در بازار سهام استفاده می‌کنند. سرمایه‌گذاران سایر دارایی‌ها را جهت افزایش بازدهی به پرتفوی خود اضافه می‌کنند. برای مثال، یک سرمایه‌گذار می‌تواند علاوه صندوق‌ها مالک کالا‌هایی مانند طلا نقره و حتی ارز‌های دیجیتال باشد. اما ترید‌ها نسبت به سرمایه‌گذاران در زمینه‌های بیشتری فعالیت می‌کنند. تریدر معمولا اطلاعات و دانش کافی در بازار سهام، شاخص، ارز‌ها و کالای دیگر دارند. به طور کلی، از آنجایی که کار تریدر‌ها با نوسانات است، معمولا از بازار‌های بی‌ثبات‌تر استفاده می‌کنند.

بازار‌های مالی

تریدر‌های برای معامله معمولاً از یک CFDs استفاده می‌کنند، اما سرمایه‌گذاران معمولاً دارایی‌ها را به طور کامل خریداری می‌کنند. CFD‌ها ابزار‌های مالی هستند که به ترید‌ها اجازه می‌دهد از تغییرات قیمت یک دارایی بدون نیاز به داشتن آن سود ببرند. علاوه بر این، تریدر‌ها می‌توانند با استفاده از CFD و اهرم، مدیریت بهتری بر دارایی خود داشته باشند. برای مثال، با استفاده از لورج دو برابر، یک تریدر ممکن است دارایی به ارزش ۵۰۰۰ دلار را با سرمایه گذاری ۲۵۰۰ دلاری مدیریت کند. با استفاده از لورج شما می‌توانید دارایی خود را چند برابر کنید. البته فراموش نکنید که در صورت نداشتن دانش کافی و استفاده از اهرم، ممکن است عکس این اتفاق بیفتد و از ارزش دارایی شما چند برابر کم شود.

تحقیق و تحلیل

یکی دیگر از تفاوت‌های بین تریدر و سرمایه‌گذار، نحوه تحقیق و تحلیل‌های آن‌ها از بازار است. سرمایه‌گذاران معمولا بر روی تحلیل‌های بنیادی تمرکز می‌کنند. در این نوع، یک سرمایه‌گذار تمام جوانب یک دارایی را مورد بررسی قرار می‌دهد. برای مثال، برای تعیین ارزش خرید سهام، سرمایه‌گذار رشد اخیر فروش و درآمد شرکت، ترازنامه آن، خطر رقبا و پیشینه اقتصادی را بررسی می‌کند.

تحقیق و تحلیل

در صورتی که تریدر‌ها بیشتر به تحلیل‌های تکنیکال می‌پردازند. در این نوع تحلیل تریدر‌ها به مشاهده نمودار‌های قیمت و تجزیه و تحلیل روند‌ها، الگو‌ها و نشانه‌ها می‌پردازند تا پیش‌بینی کنند که قیمت ارز دیجیتال یا یک دارایی در آینده چگونه حرکت می‌کند. به بیان بهتر تحلیل تکنیکال، بر پایه تاریخچه حرکات یک دارایی است که برای پیش‌بینی تغییرات قیمت در آینده استفاده می‌شود.

سه استراتژی رایج تحلیل تکنیکال به شرح زیر است:

معاملات روند

این رویکرد به دنبال کسب درآمد از طریق تجزیه و تحلیل روند قیمت یک دارایی است. زمانی که یک معامله‌گر آن را با معامله در همان جهت روند شناسایی کرد، ممکن است سود بردن از یک روند امکان‌پذیر باشد.

خط مقاومت و حمایت

در این استراتژی تریدر‌ها با یافتن سطوح حمایت و مقاومت یک دارایی سود می‌کنند. سطحی در نمودار که سقوط قیمت دارایی به آن دشوار است، به عنوان حمایت شناخته می‌شود. سطح مقاومت نقطه‌ای است که در آن قیمت یک دارایی به سختی افزایش می‌یابد. پس از یافتن این مکان‌ها، معامله‌گران می‌توانند با وارد کردن معاملات اسپات که احتمال معکوس شدن قیمت دارایی وجود دارد، سود ببرند.

معاملات شکست مقاومت

تریدر با این استراتژی می‌تواند با پیدا کردن دارایی‌هایی که از سطوح حمایت یا مقاومت ثابت عبور کرده‌اند سود کسب کند. شکست‌ها ممکن است سیگنال‌های قدرتمندی باشند، به‌ویژه زمانی که توسط سایر شاخص‌های تحلیل تکنیکال تأیید شوند.

ریسک و مدیریت آن

هر نوع کسب درآمدی که به وسیله این دو روش باشد، قطعاً با خطراتی همراه است. از این رو، هم سرمایه‌گذار و هم تریدر باید اطلاعات کافی در مورد نحوه مدیریت سرمایه و ریسک داشته باشند. خطرات اصلی که سرمایه‌گذاران با آن مواجه هستند به شرح زیر است:

  • ریسک بازار: به موقعیتی که یک بازار ارزش خود را از دست بدهد، ریسک بازار گفته می‌شود.
  • ریسک خالص: ارزش یک دارایی خاص، مانند یک سهام یا یک ارز دیجیتال، کاهش یابد.

هر سرمایه‌گذار می‌تواند با استفاده از سهام مختلف در سبد خرید خود، جلو ضرر خود را بگیرد. این عمل توزیع پول افق زمانی در سرمایه گذاری چیست؟ بین انواع سرمایه‌گذاری‌ها به منظور جلوگیری از وابستگی بیش از حد به یک دارایی یا اوراق بهادار است. چرا که پرتفویی که شامل طیف وسیعی از دارایی‌ها است، ریسک کمتری نسبت به پرتفویی دارای یک سهام یا دارایی دیجیتال دارد. خطرات اصلی که تریدر‌ها با آن مواجه هستند به شرح زیر است:

  • ریسک نوسان: ریسک نوسانات به خطرات ناشی از تغییرات کوتاه مدت قیمت اشاره دارد.
  • ریسک اهرمی: ریسک استفاده از اهرم به عنوان ریسک اهرمی شناخته می‌شود. در حالی که اهرم ممکن است به شما کمک کند پول بیشتری کسب کنید، همچنین می‌تواند منجر به ضرر و زیان شما شود.

معامله گران می‌توانند از استراتژی‌های مدیریت ریسک زیر استفاده کنند:

  • انتخاب اندازه مناسب برای نقش خود
  • تنظیم توقف ضرر برای به حداقل رساندن تلفات
  • اجتناب از استفاده بیش از حد از لوریج

تریدینگ یا سرمایه گذاری؟ کدام بهتر است؟

هر دو مزایا و معایب خود را دارند. هیچ استراتژی برتری از دیگری وجود ندارد. هر دو نشان داده‌اند که استراتژی‌های مؤثری برای بهره‌مندی از بازار‌های مالی جهانی هستند. انتخاب هر یک از این دو به هدف و معیار برمی گردد؛ برخی از این اهداف عبارتند از:

  • اهداف مالی شما
  • ریسک‌پذیری شما
  • دانش شما از یک بازار خاص یا نوع دارایی
  • میزان تلاشی که می‌خواهید برای تحقیق و پیگیری سرمایه‌گذاری‌های خود صرف کنید.
  • مقدار پولی که برای شروع دارید.

سوالات متدوال

سوالات متداول

سرمایه‌گذار کیست؟

سرمایه‌گذار شخصی است که بر اساس تحلیل‌های بنیادی، دارایی خود را در یکی از بازارهای مالی به مدت زمان طولانی نگه داری می‌کند.

تریدینگ یا معامله‌گری چیست؟

یک استراتژی فعال و کوتاه مدت است؛ در این استراتژی تریدرها دارایی‌ها را درمدت زمان کوتاهی نگه می‌دارند و از طریق نوسانات بازار سود مورد نظر خود را کسب می‌کنند.

کسب سود از طریق سرمایه‌گذاری بهتر است یا تریدینگ؟

هر دو استراتژی معایب و مزایای خود را دارند و نمی‌توان گفت کدام بهتر است. در نتیجه باید بر اساس اهداف مالی، ریرسک‌پذیری، اطلاعات و دانش و در نهایت سرمایه اولیه یکی از این موارد را انتخاب کنید.

نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی نوشته شده و آکادمی ارز دیجیتال ارزتودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات افراد یا عواقب مالی آن ندارد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.