چهار سناریو بعد از ایجاد یک کندل

تعداد خط روند برای هر سهم

پنج ابزار تکنیکال برای معاملات کریپتو

افیکس کار: در این مقاله قصد داریم پنج ابزار تکنیکال کاربردی برای معاملات کریپتو را به شما معرفی کنیم.

اندیکاتورها ابزارهای تکنیکالی هستند که در پیش بینی حرکت آینده قیمت یک دارایی به تریدر کمک می کنند. تمام این ابزارها اطلاعات زیادی در مورد جهت قیمت، قدرت و سرعت روند و هزاران چیز دیگر در اختیار معامله گران قرار می دهند. برخی از این اندیکاتورها مانند، میانگین های متحرک پیش از این توسط افیکس کار معرفی شده اند. علاوه بر این ها، شاخص های مهم دیگری وجود دارند که در زیر به آن ها اشاره می کنیم.

میانگین متحرک همگرا واگرا (MACD)

به نقل از افیکس استریت، اندیکاتور مکدی (Moving Average Convergence/ Divergence) دو معیار قیمت را با هم ترکیب می کند که در یک محدوده همدیگر را قطع می کنند. مزیت این اوسیلاتور سادگی و پیروی از یک الگوی مشخص است.

حرکت جهت دار (DMI)

این اندیکاتور سه خط مختلف بر روی نمودار ترسیم می کند. خط D+ سطح فعالیت خریداران در یک دوره زمانی را مشخص می کند. خط D- نیز سطح فعالیت فروشندگان در زمانی مشخص را نشان می دهد. ADX نیز شاخصی است که اطلاعات در مورد قدرت روند در بازار را در اختیارمان قرار می دهد.

این دو اندیکاتور در کنار هم اطلاعات قابل اعتماد و الگوهای مهمی را می سازند.

میانگین های متحرک SMA100، SMA200 و EMA50

مجموعه میانگین های متحرک که SMA100، SMA200 و EMA50 هستند، علاوه بر اینکه نقاط حمایت و مقاومت را نشان می دهند، اگر آنها را به طور کلی تحلیل کنیم، اطلاعات زیادی در ختیار ما می‌گذارند.

در نهایت، این خطوط روند، ابزاری معتبر هم برای تحلیل تکنیکال و هم برای معامله مناسب اند. خطوط روند اعتبارسنجی‌های معتبر هر سناریویی هستند که ممکن است مطرح کنیم. مانند، خطوط حمایت و مقاومت.

تنها زمانی یک سناریو می تواند معتبر باشد که شکست یک خط روند یا حمایت یا مقاومت افقی با بسته شدن کندل تایید شده باشد.

مکدی MACD: یکی از کلاسیک ترین اندیکاتورها در دنیای تحلیل تکنیکال است. به لطف الگوهای رفتاری بسیار متمایز و درصد اطمینان بالا، یک شاخص پرکاربرد است.

الگوهای رفتاری مکدی (MACD)

شکست مکدی:

شکست MACD یا الگوی رفتاری آن، اولین تلاش برای قطع شاخص کندتر با شاخص سریعتر است که معمولاً با شکست مواجه و رد می شود. بنابراین، از نظر آماری، سفارش گذاشتن پس از اولین تلاش رد شده شانس بسیار بیشتری برای ورود در زمان مناسب را ایجاد می کند.

واگرایی های مکدی:

واگرایی های MACD که در آن پس از یک حداکثر یا حداقل نسبی، هم در قیمت و هم در سطحی که MACD به آن رسیده است، حداکثر یا حداقل نسبی جدیدی در قیمت یک دارایی رخ می دهد که MACD با آن همراه نیست. این الگو معمولاً از نظر آماری مقدم بر کف یا سقف بازار است، اگرچه وضعیت واگرایی می تواند برای مدت طولانی ادامه پیدا کند.

حرکت جهت دار: DMI یا شاخص حرکت جهت دار شامل خطوط DI+ یا شاخص جهت مثبت و شاخص جهت DI- تشکیل می شود. مولفه سوم که ADX یا شاخص جهت متوسط است از این دو ساخته می شود.

الگوهای رفتاری شاخص جهت دار (DMI)

تلاقی D+ و -D:

تلاقی این دو خط از الگویی پیروی می کند که پس از یک دوره بدون هیچ برخوردی برای اولین بار اتفاق می افتد و ممکن است خیلی چهار سناریو بعد از ایجاد یک کندل زود معکوس شود. پس از اولین بازگشت، دومین کات مطمئن تر است.

تلاقی خطوط D+ و D- با ADX:

این تلاقی زمانی اتفاق می افتد که یکی از دو خط D بالا یا پایین ADX هستند و این اندیکاتور از بالا به پایین یا از پایین به بالا آن را قطع می کنند.

نقطه تلاقی این خطوط با خط ADX به سمت بالا یا پایین می تواند سیگنالی برای باز کردن یک پوزیشن باشد که با شکست در خط روند، حمایت یا مقاومت معتبر می شوند.

تست مجدد ADX:

زمانیکه کف خط ADX کات می شود، الگوی رفتاری خطوط D+ یا D- دوباره تلاش می کنند تا خط ADX را پشت سر بگذارند و شکست می خورند. نقطه ای که هر یک از مؤلفه های D+ یا D- در زیر خط ADX لمس می کنند، سیگنالی برای باز کردن یک پوزیشن ایجاد می کند.

سطح حمایت و مقاومت

تشخیص صحیح سطوحی که قیمت لحظه ای در آنجا جابجا می شود دشوار است، اما در هنگام ایجاد یک استراتژی معاملاتی یک مزیت مهم است.

برای اینکه بتوانیم این سطوح قیمتی ویژه را تعریف کنیم، از یک نمودار کندلی در تایم فریم های هفتگی، روزانه و چهار ساعته استفاده می نماییم.

با نمودار هفتگی شروع می کنیم. نقاط بسته شدن و باز شدن کندل جاییکه برای چندین بار این امر اتفاق افتاده را علامت می زنیم. سپس سقف ها و کف های قیمت را مشخص می کنیم. پس از انجام این کار بر روی نمودار هفتگی به سراغ نمودار روزانه و چهار ساعته می رویم. همین کار را بر روی آنها تکرار می کنیم.

خطوط روند

مطمئناً توافق در مورد اینکه کجا و چگونه خط روند ترسیم شود، دشوار است. برخی از حرفه ای ها خطوط روند را از حداقل های قیمت می کشند، برخی دیگر ترجیح می دهند همیشه خطوط روند را از بدنه کندل بکشند، یعنی از نقاط باز یا بسته شدن کندل.

هنگام ترسیم از این نقاط، خط روند بسیار به قیمت نزدیک‌تر است. بنابراین شکست‌های کاذب رایج‌تر هستند.

گزینه سوم که برای تجزیه و تحلیل معتبر است اما برای معامله مناسب نیست، ترسیم خطوط روند در نقطه ای است که اکثر بسته شدن ها و باز شدن های کندل ها در آنجا تجمع دارند. به این ترتیب، خطوط روند راهنما خطوطی هستند که قیمت برای مدتی روی آنها ثابت می ماند.

چهار سناریو بعد از ایجاد یک کندل

حال به بخش دیگری از پلن معاملاتی رسیدهایم. جایی که قصد داریم دانسته های پیشین خود را به نحو احسن تحلیل کنیم و تجسم کنیم که قیمت در آینده به کدام سو خواهد رفت. از انجا که ما از اینده بی اطلاعیم این کاربیشتر به حدس و گمان شبیه است. به هر حال ما ابزاری داریم که کمک می کند که مسیری را با احتمال بالا و بر اساس عملکرد گذشته قیمت و رفتار فعلی ان در کندل فعلی و قبلی مشخص کنیم. برای این موضوع باید عملکرد بازار را به صورت مداوم دنیال کرد زیرا نیاز داریم که قیمت بروز شده را داشته باشیم. قیمت ها تغییر می کنند و این تغییر در نمایشگر ما به صورت کندل نمایش داده می شود. تنها چیزی که برای ما اهمیت دارد اینست که قیمت تغییر می کند و دلیل این تغییر اهمیتی ندارد.

هنگامی که کندلی ایجاد می شود ان را بررسی می کنیم ببینیم که ایا دید ما را تایید می کند یا خیر. برای این امر باید کندل هار باز شناخت. یک چهار سناریو بعد از ایجاد یک کندل کندل دارای 4 قیمت O,H,L,C می باشد که همگی خوانندگان اشنا هستید. اینها مولفه های اساسی یک کندل هستن اما چیزی که ما می خواهیم در مورد آن ها بدانیم فراتر از این 4 قیمت می باشد. ما در این روش در اصل دنبال ضعف و قدرت در تحلیل کندل به کندل چهار سناریو بعد از ایجاد یک کندل هستیم.

چیزی که در هر کندل باید بررسی کنیم این است که چه کسانی اوضاع امور را در دست گرفته اند. اگر سوگیری ما به سمت بالا بوده باشد باید حضور خریداران را در کندل ها شاهد باشیم یا اگر سوگیری ما در جهت نزولی باشد باید رد پای فروشندگان در کندل های مورد نظر مشاهده چهار سناریو بعد از ایجاد یک کندل شود. اگر و اگر آن نبود کناری می نشینیم و منتظر می شویم تا درکی از حضورشان پیدا کنیم.

در اینجا نیاز داریم تا بدانیم که چه کسانی بازار را در دست دارند،از این روی این کار را در دو مرحله انجام می دهیم

1-مرحله تک کندلی :مقایسه کلوز کندل فعلی با دامنه خود کندل

2- مرحله دو کندلی: مقایسه کلوز کندل فعلی با دامنه کندل پیشین

مرحله یک کمک می کند که مشخص کنیم در حال حاضر چه کسی بازار را در دست دارد. ویژگی ها و شرایط مهمی که باید به خاطر سپرد:

اگر در محدوده فراز بسته شود فرازبند و اگر در محدوده میانی بسته شده باشد میان بند و اگر در محدوده فرو بسته شده باشد فروبند نامیده می شود.

در فرازبند خریداران و در فرو بند فروشندگان بر بازار فعلی حاکم هستند و در میان بند توانشان یکسان است.

ار انجا که دو گونه کندل و 3 گونه کلوز داریم پس شش حالت خواهیم داشت:

حال که دانستیم چگونه ضعف و قدرت را در کندل فعلی مشخص کنیم به مرحله بعد که مقایسه کلوز کندل فعلی با کندل پیشین است می رویم.

در تصویر زیر مقایسه کندل فعلی با پیشین صورت گفته است (کندل سمت چپ).

وقتی که کلوز کندل فعلی بالاتر از سقف کندل سمت چپ باشد کندل گاوی و اگر میان سقف و کف کندل سمت چپ باشد کندل خرسی و اگر زیر کف کندل پیشین باشد یک کندل خرسی خواهیم داشت.

در تصویر زیر این مقایسه را می توانید ببینید که با ترکیب آنها و گ.نه های متفاوت کند ل های ترکیبی (دو کندلی) خرسی و گاوی و خنثی را خواهید دید.

صعودی قدرتمند	فراز بند صعودی	a
صعودی میانه	میان بند صعودی	b
صعودی ضعیف(برخی دستورات فروش در خلاف جهت موجود هست)	فرو بند صعودی	c
خنثی اندکی صعودی	فرازبند رنج	d
خنثی	میان بند رنج	e
خنثی اندکی نزولی	فروبند رنج	f
نزولی ضعیف(برخی دستورات خرید خلاف جهت هست)	فرازبند نزولی	g
نزولی میانه	میان بند نزولی	h
نزولی قدرتمند	فروبند نزولی	i

اکنون ما آماده تجسم مسیر اینده قیمت هستیم. مطالب پیشین فهمی از چگونگی دو کندل فعلی و پیشین را می دهد و ما را از قصد و محتوای بازار آگاه میسازد.

در تحلیل مداوم و مستمر بازار گام های زیر را انجام می دهیم:

1-مقایسه کلوز کندل با دامنه خودش

2- مقایسه کلوز کندل با دامنه کندل پیشین

3- بررسی جهت گیری و تجسم اولیه شما با وضعیت کندلی بوجود آمده.

تجسم آینده قیمت:

از انجا که به محدوده ناشناخته آینده گام می گذاریم باید برای سناریوهای مختلفی اماده باشیم. اگر پلن داشته باشیم در مقابله و مواجهه با ناشناخته ها امادگی بیشتر و بهتری را خواهیم داشت و با استفاده از تکنیک های گفته شده آمادگی تجسم آینده قیمت را خواهیم داشت. از آنجا که محیط بازار غیر حتمی است ممکن است که که حرکات قیمت ما را شگفت زده کند از همین روی باید بدانیم کدام حرکات قیمت ما را حمایت می کند و کدامشان اشتباه ما را اثبات می کند.

اکنون که بدین جا رسیدیم دو سوال مهم را از خود می پرسیم:

1-کدام یک از رفتارهای قیمت جهت گیری اولیه ما را تصدیق می کند.