چرا باید در معاملات استراتژی داشت؟


اهمیت استراتژی‌ خروج از معامله + 10 استراتژی با اهمیت در خروج به‌موقع از سهم

معامله گران ساعت‌ها وقت خود را برای تنظیم دقیق استراتژی‌های ورود صرف می‌کنند اما پس از آن از حساب‌های خود در نقطه بد خارج می‌شوند.

در حقیقت، بیشتر ما فاقد برنامه‌ریزی مؤثر برای خروج هستیم که موجب می‌شود در اغلب موارد با بدترین قیمت ممکن از معامله خارج شویم.

ما می‌توانیم با استراتژی‌های مناسب که می‌توانند سودآوری را افزایش دهند، این روند را اصلاح کنیم. قبل از اینکه به استراتژی‌های خروج از بازار بپردازیم، به علت انتخاب استراتژی مناسب خواهیم پرداخت.

در این مقاله استراتژی‌های مختلف خروج از سهم را بررسی خواهیم کرد، و اینکه چرا شما باید نقطه خروج از سهم را برای خود مشخص کنید را توضیح خواهیم داد.

اما اگر در بازار به‌صورت فعال معامله می‌کنید و می‌خواهید در کوتاه‌مدت و میان‌مدت سود مناسبی کسب کنید، داشتن یک استراتژی مشخص خروج از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و باید هنر خروج از معامله ناموفق را بدانید.

ممکن است عجیب به نظر برسد که وقتی تازه وارد معامله‌ای می‌شوید، چرا باید در مورد خارج شدن از سهم فکر کنید!

وقتی در روند صعودی قرار می‌گیرید و قیمت دارایی‌های شما در مدت کوتاهی افزایش می‌یابد، فراموش کردن هدف تعیین شده آسان است. اما، به‌خاطر داشته باشید که به‌راحتی این روند می‌تواند نزول پیدا کند.

در اینجا یک مثال آورده شده است:

سهمی را خریداری می‌کنید و در کوتاه‌مدت سود ۲۰ درصد کسب می‌کنید. خوشحال خواهید شد (که این سود برای چنین مدت کوتاهی عالی است).

در ماه بعد سود سهم شما به 30٪ صعود می‌کند و همچنان احساس خوبی دارید. بنابراین از موقعیت خارج نمی‌شوید زیرا ترس ازدست‌دادن سودهای بیشتر را دارید.

یک هفته بعد، فروش آن به‌سرعت آغاز می‌شود و سود به 15٪ بازمی گردد. از این که به‌موقع نقطه خروج از سهم

نداشتید ناراحت ناامید شده‌اید، اکنون تمایلی به فروش ندارید زیرا می‌خواهید روند بهبود آن را مجدد ببینند.

در هفته‌های آتی می‌بینند که به‌آرامی قیمت همچنان نزول کرده و سود شما به ضرر تبدیل شده و متحمل ضرر می‌شوید.

علت ناموفق عمل‌کردن، نداشتن استراتژی مشخصی برای فروش و تعریف نکردن نقطه خروج از سهم می‌باشد و امیدوار بودن به اینکه مجدد قیمت به روند قبلی باز خواهد گشت.

در این حالت، داشتن یک استراتژی خروج از بازار و پایبندی به آن این امکان را می‌دهد که هم سود به دست آورید و هم ضررها را محدود کنید.

چرا در معاملات به استراتژی خروج نیاز دارید؟

قبل از شروع کار با کمک برخی از استراتژی‌های معاملاتی خروج از سهم، بیایید بحث کنیم که چرا این مفهوم برای معاملات بسیار مهم است؟

ساخت یک استراتژی خروج از بازار که برای سیستم معاملاتی موفق که برای شما هم مفید باشد، چه برای معاملات در بورس، فارکس و چه ارزهای رمز پایه، ضروری است.

شما برای اطمینان از ادامه مسیر استراتژِی معاملاتی که ایجاد کرده‌اید، علاوه بر استراتژِی مناسب ورود به سهم به یک استراتژی معاملاتی خروجی از سهم نیز نیاز دارید.

اگر به برنامه خود پایبند نباشید و اجازه دهید احساسات شما موقعیت‌های معاملاتی شما را تحت تأثیر قرار دهند، این امر می‌تواند بر اهدافی که می‌خواهید به دست آورید تأثیر منفی داشته باشد.

یک استراتژی خروج از سهم در کنار سایر استراتژی‌ها شما را کامل می‌کند و ضمن اطمینان از تبدیل‌ شدن شما به یک معامله‌گر سودآور، به شما کمک می‌کند تا هنر خروج از معامله ناموفق و تکنیک‌های مناسب مدیریت ریسک و مهارت‌های مدیریت معاملاتی را عملی سازید.

اجرای بهترین استراتژی‌های خروج از بازار

دانستن اینکه چه موقع سود خود را ذخیره کنید سخت است.

اکنون، برخی از کارهایی که می‌تواند برای کمک به شما در اجرای استراتژی خروج از سهم مؤثر باشد، آورده شده است.

ما لیستی از برخی از استراتژی‌های خروج از معامله را که معمولاً مورد استفاده قرار می‌گیرد، جمع‌آوری کرده‌ایم تا به معامله گران کمک کند یک برنامه کاملاً دقیق تهیه کنند.

  1. در خروج از سهم احساساتی عمل نکنید

خروج از سهم با ضرر می‌تواند دردناک باشد، به‌ویژه هنگامی که در روزهای معاملاتی قبل که روند معاملات سهم مثبت بوده، از آن خارج نشده‌اید.

نمی‌توان اولین نشانه در استراتژی خروج از سهم را، مثبت شدن سهم پس از چند روز معامله در دامنه منفی دانست. البته در این موارد توجه به تحلیل سهم (تکنیکال و بنیادی) اهمیت دارد.

اما پایبندی به استراتژِی معاملاتی همان‌طور که در نقطه ورود به سهم مهم است، در نقطه خروج به‌موقع نیز اهمیت دارد.

اگر می‌خواهید مفید بودن استراتژی معاملاتی خود را درک کنید، باید به طور دقیق طبق استراتژِی خود پیش روید، به همین دلیل یادگیری صحیح استراتژی‌های خروج از بازار و سهم بسیار مهم است.

2. توقف سریع

توقف سریع در بازار را می‌توان فراری ایده‌آل یا هنر خروج از معامله ناموفق دانست.

گاهی اوقات انتشار اخبار می‌تواند بر روند بازار و سهم شما تأثیر مثبت بگذارد و در مدتی کوتاه موجب سود زیادی شود.

اگر در معامله‌ای به سر می‌برید که این‌گونه به اوج خود می‌رسد، می‌توانید با داشتن استراتژی خروج از سهم مانع ازدست‌ دادن سود خود شوید یا از ضرر جلوگیری کنید.

در این حالت، شما به استراتژی‌ای نیاز دارید که با حرکت سریع چرا باید در معاملات استراتژی داشت؟ در بازار به نفع شما عمل کند و خروج شما را سخت نکند.

برای مثال قیمت دلار و یورو افزایش می‌یابد و موجب افزایش ارزش دارایی شما نیز می‌شود، معامله گران با تعیین نقطه مناسب خروج از سهم، پیش از افت نرخ دلار و یورو از سهم خارج می‌شوند. زیرا ممکن است مجدد با انتشار خبری، بر عکس روند قبل عمل شود و سود شما از دست برود.

3. تعیین نقاط حد سود و حد ضرر

معمولاً هنگامی که سطح مقاومت کلیدی شکسته چرا باید در معاملات استراتژی داشت؟ می‌شود، بازار می‌تواند از حد سود تعیین شده فراتر رود. در این زمان، فروشندگان کوتاه‌مدتی به فکر بستن موقعیت معاملاتی هستند.

در این حالت ذخیره سود محقق شده و تعیین نقاط حمایت و مقاومت جدید به شما این امکان را می‌دهد تا با دانستن حد سود و حد ضرر جدید، علاوه بر حفاظت از سود خود، زمینه را برای کسب سود بیشتر نیز فراهم نمایید.

4. توجه به الگوهای تشکیل شده

داشتن دانش کافی تحلیل به شما این امکان را می‌دهد تا عملکرد و روند قیمت سهم خود را بررسی کنید و با مشاهده الگوهای تشکیل شده، نقطه خروج از سهم را به‌درستی تشخیص دهید.

در واقع این شما هستید که می‌توانید با مشاهده الگوی قیمت، از دانش خود برای خروج به موقع و کسب سود استفاده کنید.

به‌عنوان مثال، ممکن است الگویی کندل معکوس را مشاهده کنید که نشان می‌دهد روند سهم رو به پایان است و باید از سهم خارج شوید.

5. حد سود

هدف یا حد سود، سفارشی است که شما برای بستن موقعیت خود به‌محض رسیدن به یک قیمت هدف خاص، انجام می‌دهید. یعنی با رسیدن به قیمت مشخصی می‌توانید با سود از سهم خارج شوید.

در اصل، این امر بر اساس شرایط فعلی بازار و آنچه تحلیل شما نشان می‌دهد پیش می‌رود. با این حال، مطمئن شوید که اهداف خود را قبل از ثبت سفارش به‌درستی مشخص کرده باشید.

6. طمع نکنید

برخی از معامله گران پس از کسب سود، به استراتژی خود پایبند نمی‌مانند و باوجودآنکه در نقطه مناسبی وارد شده‌اند اما نقطه خروج مناسبی نخواهند داشت. دلیل این امر طمع کردن در کسب سود بیشتر است.

این افراد به دلیل آنکه ترس از دست‌دادن سود بیشتر را دارند، علاوه بر آنکه به استراتژی خود پایبند نمی‌مانند، به‌موقع نیز از سهم خارج نمی‌شوند.

در این مواقع ممکن است نه‌تنها معامله آنها منجر به کسب نشود، بلکه متضرر نیز شوند.

7. تعیین ریسک/ ریوارد (Risk/Reward)

با تعیین ریسک به ریوارد ضرر را متوقف کنید تا در هر زمان حداقل ریسک / ریوارد 1: ۱ را حفظ کنید. این روش قدرتمند به شما کمک می‌کند اگر معامله‌تان به هدف سود شما نزدیک شد اما آن را لمس نکرد، سود خود را حفظ کنید.

8. هدف قیمتی

اگر یک هدف قیمتی خاص داشته باشید، برای مثال 25% سود در ماه، پس از دستیابی به این هدف می‌توانید تمام موقعیت‌های باز حساب خود را ببندید و با سود از معاملات خارج شوید.

9. ریسک‌پذیری

اگر تحمل ریسک بالایی دارید، این بدان معنی است که شما مایل هستید بیشتر ریسک کنید و ضررهای بزرگ‌تری را بپذیرید تا بالقوه سود بیشتری کسب کنید.

در اینجا، می‌توانید در صورت لزوم از استراتژی فاصله بیشتر قیمت معامله با حد ضرر (نسبت به نقطه ورود خود) استفاده کنید.

اگر تحمل ریسک کمی داشته باشید، هر زمان که روند قیمت طبق تحلیل و بررسی شما پیش نرفت، می‌توانید میزان سرمایه‌ای که در معرض خطر است را محدود کنید و مابقی سرمایه را خارج کنید. این امر باعث ایجاد آرامش خاطر در معامله گرانی می‌شود که اهل ریسک‌های بزرگ نیستند.

10. مهارت معامله گیری خود را تقویت کنید

اطلاع از روند سهم و قیمت در معاملات نه‌تنها می‌تواند باعث سودآوری شود بلکه موجب خروج به‌موقع نیز خواهد شد.

اگر جزو معامله گران نوسان گیر در بازار هستید، حتماً باید روند ورود و خروج سهم را به‌درستی تشخیص دهید و لازمه آن داشتن دانش و مهارت لازم و داشتن استراتژی خروج از سهم مناسب است.

یکی از استراتژی‌های خروج از بازار در این مواقع، استفاده از کندل استیک‌ها است که به شما در تعیین نقطه خروج سهم کمک خواهد کرد.

نتیجه

با داشتن انواع سیستم‌های خروج در سیستم معاملاتی خود، می‌توانید موقعیت خود را بر اساس آنچه در بازار بعد از ورود شما اتفاق می‌افتد، به طور مؤثر مدیریت کنید.

سپس می‌توانید بازار را از نزدیک مشاهده کرده و با حرکات آن سازگار شوید تا بهترین نتیجه ممکن را برای معاملات خود به وجود آورید.

به‌عنوان یک معامله‌گر فقط می‌توانید برنامه‌ریزی کنید، سپس به روند قیمت سهم در بازار توجه داشته باشید.

هنگامی که معامله‌ای را انجام می‌دهید تصمیم خروج شما باید بر اساس آنچه در حال حاضر در بازار رخ می‌دهد باشد، نه‌تنها بر اساس یک الگوی تکنیکالی و روند گذشته سهم.

هنر خروج از معامله ناموفق کار دشواری نیست، به‌ویژه اگر استراتژی خروج از سهم درستی داشته باشید و نقطه ورود و نقطه خروج از سهم را درست تشخیص دهید و در سناریوی مناسب اعمال کنید.

همین امروز سعی کنید لیستی از استراتژی‌های خروج از بازار را باتوجه به رفتار معاملاتی خود تهیه کنید و در آن استراتژی خروج از سهم را برای خود مشخص کنید. با گدشت زمان بعد از تکمیل این لیست، تعیین نقطه خروج از سهم برای شما راحت‌تر خواهد بود.

استراتژی معاملاتی چیست؟ چگونه سیستم معاملاتی مناسب خود را پیدا کنیم؟

استراتژی معاملاتی چیست

آیا زمانی که در حال ترید یا انجام معامله‌ای در بازارهای مالی هستید، با خود جملاتی مثل «این دفعه می‌دانم باید چه کار کنم!» یا «این بار مثل سری قبل نمی‌شود» را تکرار کرده‌اید؟ اگر جواب شما مثبت است یعنی هنوز یا استراتژی معاملاتی ندارید یا استراتژی معاملاتی مناسبی پیدا و آن را امتحان نکرده‌اید. در این مقاله می‌خواهیم ببینیم استراتژی معاملاتی چیست و برای انتخاب یک استراتژی خوب باید به چه مواردی توجه کرد. با ما همراه باشید.

استراتژی معاملاتی چیست؟

استراتژی معاملاتی چیست

از آنجایی که استراتژی در حوزه‌ها و موضوعات مختلف کاربرد گسترده دارد، اگر بخواهیم تعریف ساده از آن بیان کنیم، می‌توانیم «مجموعه برنامه‌ و اقدامات بلند‌مدت و کوتاه‌مدت برای رسیدن به اهداف مشخص در شرایط عدم قطعیت» را استراتژی بنامیم. حال اگر این مفهوم را وارد بازارهای مالی کنیم، «مجموعه خاصی از شرایط که زمان ورود و خروج شما از بازار را مشخص می‌کند» استراتژی معاملاتی نام دارد.

داشتن استراتژی یا سیستم معاملاتی این امکان را به معامله‌گران می‌دهد که با دید بهتری بازار را رصد کنند و نقاط بهینه را بهتر شناسایی کنند. از طرف دیگر معاملاتی که با استراتژی مشخصی انجام شده‌اند، به‌راحتی قابل تجزیه‌وتحلیل هستند؛ بررسی روندهای گذشته یکی از روش‌هایی است که شما می‌توانید نسبت به درست یا نادرست بودن سیستم معاملاتی خود اطمینان حاصل کنید و در صورت نیاز آن را بهبود دهید.

چرا به استراتژی معاملاتی نیاز داریم؟

بسیاری از فعالان و معامله‌گران قدیمی در بازارهای مالی، به داشتن حداقل یک استراتژی معاملاتی تاکید دارند. توصیه این افراد دوری از هرگونه شلختگی و شلوغی بیش از حد در یادگیری و موضوعات گسترده است. تنها انتخاب یک استراتژی در ابتدای راه کافی است. بعد از اینکه یک استراتژی معاملاتی را خوب فرا گرفتید و آن را آزمون و خطا کردید، می‌توانید برای اطمینان بیشتر به سراغ استراتژی‌های دیگر بروید. بسیاری معتقدند زمانی یک استراتژی موفق است که در حدود شش ماه تست شده و در بیش از نیمی از معاملات درست عمل کند.

استراتژی معاملاتی مناسب با جلوگیری از وقوع ضررهای سنگین، باعث می‌شود معامله‌گران با خیال راحت‌تری معامله کنند.

چگونه یک استراتژی معاملاتی داشته باشیم؟

چگونه یک استراتژی معاملاتی داشته باشیم؟ - استراتژی معاملاتی چیست

استراتژی معاملاتی متشکل از چندین موضوع است. باید عوامل متعددی در کنار هم جمع شوند که یک استراتژی معاملاتی شکل بگیرد. یک استراتژی معاملاتی خوب شامل تعیین بازار معاملاتی، روش تحلیل بازار، سبک معاملاتی، زمان و تایم فریم معاملاتی، مدیریت سرمایه، روانشناسی فردی و روانشناسی بازار می‌شود. در ادامه به توضیح هر کدام خواهیم پرداخت.

تعیین بازار معاملاتی

اولین قدم برای داشتن یک استراتژی معاملاتی، تعیین بازار معاملاتی مورد معامله است. یعنی برای خودتان مشخص کنید که می‌خواهید به فرض مثال در بازار ارز دیجیتال، طلا، جفت ارزهای فیات یا مواردی از این قبیل ترید کنید. این کار باعث می‌شود روی یک بازار تمرکز کنید و بتوانید اخبار، ترندها یا تحلیل مرتبط با آن بازار را دنبال کنید و دچار سردرگمی نشوید. انتخاب هر کدام از بازارها می‌تواند به علاقه‌مندی شما نیز ارتباط داشته باشد. قبل از ورود به هر بازار جوانب مختلف آن را بررسی کنید. برای مثال به این موضوع که کدام بازار نوسان کمتر یا بیشتری دارد توجه کنید یا تعیین این که کدام بازار برای سرمایه‌گذاری بلندمدت مناسب‌تر است یا از کدام بازار می‌توان سودهای کوچک و کوتاه‌مدتی به‌دست آورد، مهم و در انتخاب سبک معاملاتی شما نیز کمک خواهد کرد.

انتخاب نوع تحلیل بازار

معامله‌گران باید روشی را که بر اساس آن می‌خواهند به تحلیل بازار بپردازند، انتخاب کنند. به عبارت دیگر زمانی که می‌خواهید وضعیت یک بازار را بررسی کنید باید تعیین کنید که می‌خواهید از تحلیل تکنیکال، فاندامنتال یا هردوی آن‌ها استفاده کنید. این قضیه با در نظر گرفتن اخبار به عنوان یک عنصر فاندامنتال در تضاد نیست. افراد می‌توانند روش تکنیکال را انتخاب کنند اما در زمان انجام معامله به اخبار به‌عنوان عامل ایجاد نوسان کوتاه‌مدت توجه کنند.

در تحلیل تکنیکال ابزارها و روش‌ها یا همان اندیکاتورها و اسیلاتورهای مختلفی برای رسیدن به نقطه ورود و خروج یک پوزیشن وجود دارد. بهتر است معامله‌گران در ابتدا یکی از آن‌ها را انتخاب کنند و با تمرین بر آن‌ها مسلط شوند. پس از یادگیری کامل، به سراغ ابزارهای بعدی بروید. بنابراین یکی از مواردی که باید در استراتژی معاملاتی به آن توجه کنید، انتخاب روش و ابزار تحلیل بازار است.

سبک‌های معاملاتی

سبک‌های مختلفی مانند اسکالپینگ (Scalping)، ترید روزانه (Day Trading)، نوسان‌گیری یا سوئینگ تریدینگ (Swing Trading) و پوزیشن تریدینگ (Position Trading) برای انتخاب وجود دارند. هر کدام از آن‌ها مناسب موقعیت‌های خاصی هستند. در ادامه به توضیح هر کدام خواهیم پرداخت.

اسکالپینگ (Scalping)

اسکالپینگ (Scalping) - سبک‌های معاملاتی - استراتژی معاملاتی چیست

کوتاه‌مدت‌ترین روش معامله‌گری، اسکالپینگ است. معامله‌گری که با نوسانات آنی و روی چند کندل صعودی یا نزولی، وارد پوزیشن معاملاتی می‌شود و بعد از گذشت چند دقیقه یا بعد از چند کندل از پوزیشن خارج می‌شود، اصطلاحا اسکالپینگ کرده است. برای اسکالپینگ معمولا باید با سرمایه بالا وارد این معاملات شد؛ زیرا با توجه به اسپرد (اختلاف بالاترین قیمت خرید و کمترین قیمت فروش) بروکر یا کارگزاری‌‌ها و کوتاه‌مدت بودن این روش، سودی که به‌دست می‌آید باید توجیه‌پذیر باشد. از طرف دیگر زمانی که یک دارایی با نوسان خیلی زیاد ترید می‌شود، اسپرد آن زیاد یا اصطلاحا واید (Wide) می‌شود؛ بنابراین با توجه به پرنوسان بودن ارزهای دیجیتال، ممکن است این سبک معاملاتی کارایی لازم را نداشته باشد.

کسانی که این روش را انتخاب می‌کنند، بیشتر در زمان شلوغی بازار و بالا بودن حجم معاملات، وارد معامله می‌شوند. کسانی که اسکالپ می‌کنند باید زمان قابل توجهی برای مشاهده نمودار صرف کنند و در طول یک روز چندین معامله انجام دهند. علی‌رغم چرا باید در معاملات استراتژی داشت؟ اینکه انجام ترید زمان زیادی طول نمی‌کشد اما برای انتخاب نقطه ورود و خروج مناسب باید زمان زیادی برای تحلیل چارت و نمودار گذاشته شود بنابراین شاید نتوان بیشتر از یک یا دو ارز یا سهم برای دنبال کردن انتخاب کرد. این نوع معامله ریسک و استرس بالایی دارد.

از جمله مزایای این سبک معاملاتی، رسیدن به سود در زمان کم در صورت درست بودن تحلیل است. شما با انجام چند معامله به سود مورد نظر خود خواهید رسید و نیازی نیست که روزها و هفته‌ها برای آن منتظر بمانید. از جمله معایب این مدل نیز آنی و فوری بودن آن است. اگر در نقطه صحیح وارد یا خارج نشوید، ممکن است سود شما کم یا حتی تبدیل به ضرر شود. همچنین اگر نتوانید با این مساله کنار بیایید، برای جبران ضرر خود می‌خواهید دائما دست به ترید بزنید و ممکن است سرمایه‌تان را از دست بدهید.

ترید روزانه (Day Trading)

ترید روزانه (Day Trading) - سبک‌های معاملاتی - استراتژی معاملاتی چیست

روش دیگر ترید، معامله‌گری روزانه یا باز نگه داشتن پوزیشن به مدت یک یا چند روز است. البته در این روش با توجه به ساعات بازار، نباید در طول شب هر بازار، پوزیشنی باز باشد. معامله‌گری روزانه نسبت به اسکالپینگ از ریسک و استرس کمتری برخوردار است. برای جلوگیری از نوسانات احتمالی بازار در شب، نقطه خروج از پوزیشن در این سبک معاملاتی معمولا همان روز ورود است. معامله‌گران روزانه با توجه به اینکه پوزیشن خود را از چند ساعت تا چند روز نگه می‌دارند، وقت کافی و لازم را برای تحلیل بازار و نمودارها دارند.

این روش نیازمند تحلیل‌های بیشتری است؛ بنابراین باید زمان زیادی صرف مطالعه و تحلیل بازار کرد. استفاده از تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در این روش می‌تواند هم نوعی مزیت حساب شود و هم یک عیب باشد؛ زیرا نیازمند صرف زمان نیاز برای پیگیری و پیاده‌سازی هر دو روش است.

نوسان‌گیری یا سوئینگ تریدینگ (Swing Trading)

 سبک‌های معاملاتی - استراتژی معاملاتی چیست - نوسان‌گیری یا سوئینگ تریدینگ (Swing Trading)

بازار در بازه‌های مختلفی ممکن است برای چندین روز یک روند خاص را دنبال کند. سوئینگ تریدرها بر این اساس، معامله‌های خود را برای چندین روز یا چند هفته نگه می‌دارند. این روش معاملاتی جزو روش‌های کوتاه و میان‌مدت محسوب می‌شود و برای افرادی که می‌خواهند در کنار شغل اصلی خود، در بازارهای مالی فعالیت داشته باشند انتخاب مناسبی است؛ زیرا نیازی نیست که به صورت مداوم با چارت و اخبار سروکار داشته باشند و همچنین وقت کافی برای رصد جفت ارزها یا بازارهای دیگر خواهند داشت. در نوسان‌گیری از روش‌هایی مانند بریک اوت (Breakout) استفاده می‌کنند.

مزیت این روش، ساده‌تر بودن آن نسب به معامله‌گری روزانه است زیرا تنها کافی است از تحلیل تکنیکال استفاده کنید. از معایب این روش تغییر ناگهانی روند و جهت بازار است. همچنین پوزیشن‌های باز شده در این روش، در معرض بهره شبانه و گپ‌های قیمتی آخر هفته قرار دارند.

پوزیشن تریدینگ (Position Trading)

پوزیشن تریدینگ (Position Trading) - سبک‌های معاملاتی - استراتژی معاملاتی چیست

همانطور که از اسم آن مشخص است افرادی که تمایل دارند پوزیشن خود را برای مدت طولانی حفظ کنند یا به اصطلاح هولدر هستند، از این سبک معاملاتی استفاده می‌کنند. معاملاتی که با این روش انجام می‌شوند برای هفته‌ها، ماه‌ها یا شاید سال‌ها نگه داشته شوند. معامله‌گران پوزیشن از چارت‌های هفتگی و ماهانه برای تعیین نقاط ورود و خروج خود استفاده می‌کنند.

نوسانات قیمتی یا پول‌بک‌ها (بازگشت قیمت به سطح حمایت یا مقاومت شکسته شده) معامله‌گران پوزیشن را نگران نمی‌کند؛ برای همین نیازی نیست این افراد معاملات خود را دائما رصد کنند. این معامله‌گران نسبت به تحرکات و اتفاقات بزرگ بازار واکنش نشان می‌دهند و تصمیم‌گیری می‌کنند.

این روش از طرفی خیال معامله‌گران را از نظر تحلیل‌های کوتاه‌مدت راحت می‌کند؛ زیرا افرادی که وارد پوزیشن تریدینگ می‌شوند به آینده نگاه می‌کنند. اما در بازارهای مالی هیچ‌چیز بعید نیست و ممکن است هر اتفاقی رخ دهد. در این باره مثالی است که اقتصاددانان همیشه درباره آن بحث می‌کنند؛ آدام اسمیت (Adam Smith) اقتصاددان برجسته اسکاتلندی و بنیان‌گذار مکتب کلاسیک، معتقد است همه چیز در بلندمدت به تعادل خواهد رسید و جان مینارد کینز (John Maynard Keynes) بنیان‌گذار مکتب کینزی در اقتصاد، در جواب اسمیت می‌گوید: «همه ما در بلندمدت خواهیم مرد!» بنابراین ورود به پوزیشن تریدینگ مسائل خاص خود را به‌همراه دارد.

زمان و تایم فریم در سیستم‌های معاملاتی

زمان مورد نظری که می‌خواهید برای معاملات خود اختصاص دهید، مهم است. اگر فردی هستید که می‌توانید به‌صورت مداوم پشت سیستم بنشینید و به چارت‌ها خیره شوید و چندین معامله در روز انجام دهید، اسکالپینگ برای شما مناسب است.

اگر نمی‌خواهید زمان زیادی برای تحلیل و معامله صرف کنید شاید اگر به سراغ Day Trading یا سوئینگ بروید، بهتر باشد. اگر هم که اهداف بلندمدت دارید و نمی‌خواهید درگیر نوسانات و تغییرات جزئی بازار شوید، شاید بتوان به شما یک پوزیشن تریدر گفت.

بنابراین در انتخاب استراتژی معاملاتی یکی از مواردی که باید به آن دقت کنید، زمان صرف شده برای معامله‌گری است.

روانشناسی در استراتژی معاملاتی

روانشناسی در استراتژی معاملاتی

یکی از مهم‌ترین مسائلی که در انتخاب استراتژی باید به آن توجه کرد، شناخت فردی و رفتار بازار است. آگاهی از خود و تیپ شخصیتی‌تان برای داشتن یک استراتژی معاملاتی بسیار مهم است. تا به حال شاید کمتر درباره تیپ شخصیتی در بازارهای مالی شنیده باشید و بیشتر درباره روانشناسی یا احساسات بازار (Sentiment) مطالبی به گوشتان خورده باشد؛ اما دانستن اینکه چه شخصیتی دارید، به انتخاب بهتر استراتژی‌تان کمک می‌کند.

عده‌ای از افراد یادگیرنده هستند و برای انجام هر کاری باید ابتدا تمام جوانب آن را مورد بررسی قرار دهند. گروهی دیگر با داشتن خصیصه عمل‌گرایی، به سرعت وارد انجام کاری می‌شوند و در حین انجام آن به بررسی شرایط می‌پردازند. علاوه بر این ریسک‌پذیری و ریسک‌گریزی افراد با یکدیگر متفاوت است. پس قطعا یک روش معاملاتی برای این دو گروه از افراد کارایی ندارد و باید گزینه بهینه برای هرکدام مشخص شود. دانستن تیپ شخصیتی‌تان کمک می‌کند که سبک معاملاتی مناسبی انتخاب کنید.

روانشناسی و سنتیمنت بازار نیز یکی دیگر از عوامل مهم برای تصمیمات معاملاتی است. این عبارت به معنای نظر و احساس اهالی بازار نسبت به روند بازار است که آیا بازار صعودی خواهد بود یا نزولی، آیا بازار پول بک خواهد زد یا روند فعلی را ادامه می‌دهد و غیره.

به‌عنوان مثال زمانی که قیمت ارزهای دیجیتال صعودی است و اصطلاحا بازار گاوی می‌شود، برخی از افراد با پدیده‌ای به‌نام فومو (FOMO) روبه‌رو می‌شوند و تصور می‌کنند اگر وارد بازار نشوند، موقعیت‌های کسب سود را از دست خواهند داد. برعکس این حالت نیز وجود دارد؛ تعدادی از معامله‌گران در زمان نزولی شدن بازار، احساس می‌کنند اگر دارایی‌های خود را نفروشند و از بازار خارج نشوند، دچار ضرر و زیان شدیدی خواهند شد. در این حالت افراد دچار فاد (FUD) شده‌اند.

بنابراین افراد قبل از هرگونه معامله‌ای باید برای خود تعیین کنند در شرایط مختلف بازار، چه واکنش‌هایی خواهند داشت. آیا در وضعیت خرسی یا گاوی بازار معامله می‌کنید یا تنها در شرایطی که بازار دارای ثبات است، وارد معامله خواهید شد؟

مدیریت سرمایه را فراموش نکنید!

کمتر کسی پیدا می‌شود که هدفش از ورود به بازارهای مالی، کسب سود نباشد. بدون مدیریت سرمایه نه‌تنها این هدف محقق نمی‌شود، بلکه ممکن است تمام سرمایه‌تان را از دست بدهید.
قبل از ورود به پوزیشن معاملاتی باید تعیین کنید که می‌خواهید چه میزان از سرمایه‌تان را وارد یا درگیر کنید؟ تا چه میزان در هر معامله انتظار سود یا پذیرای ضرر هستید؟ آیا لوریجی که برای معامله خود انتخاب می‌کنید متناسب با سرمایه‌تان است؟

پاسخ این پرسش‌ها بخشی از استراتژی معاملاتی شما را مشخص خواهد کرد. رعایت حد سود و ضرر در معاملات باعث می‌شود سرمایه‌تان ایمن شود و در معرض ریسک کمتری قرار بگیرد. روش‌هایی مانند قانون دو درصد یا نسبت ثابت از سرمایه، از جمله روش‌های مدیریت سرمایه به‌حساب می‌آیند. در قانون دو درصد، معامله‌گر با خود قرار می‌گذارد که حد ریسک هر معامله‌ای که انجام می‌دهد، دو درصد باشد؛ یعنی به محض اینکه معامله‌اش وارد ضرر شد و اگر این ضرر به‌میزان دو درصد از کل سرمایه‌اش باشد، از آن خارج شود.

سخن پایانی

در انتها توجه به دو نکته درباره استراتژی معاملاتی الزامی است. اولین اینکه اگر استراتژی معاملاتی خود را انتخاب کرده‌اید، حتما آن را چندین بار امتحان کنید و به اصطلاح بک تست (Backtest) کنید. زمانی می‌توانید از استراتژی معاملاتی خود مطمئن شوید که بارها و بارها از آن استفاده کرده باشید. نکته بعدی وفاداری به استراتژی معاملاتی است. تحت هیچ شرایطی از چارجوب استراتژی خود خارج نشوید و تمام و کمال آن را پیاده‌سازی کنید. تنها زمانی آن را تغییر دهید که مطمئن هستید اشتباه است و می‌خواهید آن را اصلاح کنید.

هیچ استراتژی نسبت به دیگری برتری ندارد و نمی‌توان موردی را به‌عنوان بهترین استراتژی معرفی کرد؛ تنها کافی است هر فردی برای خود یک روش یا استراتژی معاملاتی با توجه به معیارهای درست و منطقی انتخاب کند و بر آن مسلط شود.

چرا به یک استراتژی معاملاتی نیاز داریم؟

در مطالب قبلی با استراتژی معاملاتی آشنا شدیم و تعریفی از کلمه استراتژی داشتیم. در ادامه قصد داریم تا اهمیت و ضرروت استراتژی معاملاتی را برای یک معامله‌گر بررسی کنیم و در قالب مثالی، نکات حائز اهمیتی را شرح دهیم.

چرا به یک استراتژی معاملاتی نیاز داریم ؟

برای درک بهتر این موضوع از یک مثال استفاده می‌کنیم. تصور کنید که قصد سفر یه مقصدی را دارید که از مسیر آن هیچ اطلاعاتی ندارید و می‌بایست یک موقعیت‌یاب (GPS) همراه داشته باشید تا در طول مسیر به آن رجوع کنید.
ابتدا از طریق موقعیت‌یاب مبدا خود را شناسایی می‌کنید و در ادامه موقعیت‌یاب به شما مسیر و مقصد را نشان می‌دهد و راهنمایی لازم را برای رسیدن به مقصد ارائه می‌کند؛ شما نیز به موقعیت‌یاب اطمینان کامل دارید زیر در گذشته بارها مورد ارزیابی قرار گرفته است و این اطمینان را حاصل کرده است که می‌تواند راهنمای خوبی برای شما باشد. در طی مسیر فقط و فقط به راهنمایی و دستورات موقعیت‌یاب توجه می‌کنید و هر مسیری را که به چرا باید در معاملات استراتژی داشت؟ شما نشان دهد با کمال میل می‌پذیرید و به مسیر ادامه می‌دهید. در استفاده از موقعیت‌یاب به هیچ وجه از حس خود برای پیمودن ادامه مسیر استفاده نمی‌کنید زیرا ممکن است که مسیر را اشتباه طی کنید و ضمن دور شدن از مقصد، وقت خود را نیز تلف کنید. به عبارت دیگر موقعیت‌یاب این امکان را به شما می‌دهد که ضمن قرار گرفتن در مسیر صحیح، زمان خود را نیز مدیریت کنید و در نتیجه هنگام استفاده از موقعیت‌یاب احساسات شما نقشی در تعیین مسیر ندارند.

حال تصور کنید که قصد داریم تا همین مسیر را بدون موقعیت‌یاب طی کنیم. قطعا با توجه به اینکه شناخت کافی از مسیر نداریم احتمال اشتباه کردن ما افزایش خواهد یافت و هر اشتباه باعث هدر رفتن زمان و هدر رفتن سوخت خواهد شد. همچنین این اشتباهات ممکن است جوری رقم بخورد که ما هیچوقت به مقصد نرسیم.

البته نمی‌توانیم انکار کنیم که موقعیت‌یاب هم اشتباهاتی دارد، به فرض مثال ممکن است برای شما تفاق افتاده باشید که یک موقعیت‌یاب چرا باید در معاملات استراتژی داشت؟ مسیر را اشتباهی تشخیص داده باشد ولی با توجه به ناچیز بودن درصد خطای آن، چشم پوشی از این موارد برآیند مثبتی را برای ما در بر خواهد داشت. در واقع یک استراتژی معاملاتی نیز ممکن است در مواردی دچار خطا شود ولی تجربه نشان داده است که یک معامله‌گر با استراتژی ضعیف بسیار موفق‌تر از یک معامله‌گر بدون استراتژی است.

با توجه به مثال فوق اهمیت موقعیت‌یاب در مسیرهایی که از آن شناختی نداریم را درک کردیم. احتمالا باید متوجه شده باشید که منظور ما از مثال فوق و ارتباط آن با استراتژی چیست؟ ولی کمی با زبان بورسی توضیحاتی را ارائه می‌کنیم تا اهمیت این موضوع شفاف‌تر گردد.
در مقاله آموزشی ” استراتژی معاملاتی چیست؟ ” توضیح دادیم که یک استراتژی برای هر اتفاقی آمادگی دارد و تمام جوانب را پیش از انجام معامله پیش‌بینی کرده است. در واقع استراتژی شما پیش از انجام معامله، نقاط ورود، چالشهای ممکنه و نقاط خروج را پیش‌بینی کرده است و در این حالت شما صرفا سرباز استراتژی خود هستید و مجاز نیستید نظر شخصی و احساسات خود را در استراتژی دخیل کنید زیرا ” یک استراتژی معتبر ” مانند همان موقعیت‌یابی هست که در مثال فوق به آن اشاره کردیم.

استراتژی معاملاتی

در بازارهای جهانی اصطلاحی وجود دارد: ” لطفا یک کابوی معامله گر نباشید
احتمالا این جمله برای اکثر ما ایرانی‌ها مفهوم نیست و می‌بایست توضیحات بیشتری در این مورد ارائه دهیم. منظور از کابوی در فرهنگ غربی شخصی کم‌سواد و یا نادان است که علاقه زیادی به قمار دارد.

استراتژی دارای یک منطق، اصول و قوانین از پیش طراحی شده است؛ لذا شخصی که استراتژی ندارد و بر اساس احساسات، اخبار یا شایعات معامله می‌کند هیچ یک از این ویژگی‌ها را در معاملات خود ندارد. بهتر است از همان مثال فوق استفاده کنیم تا درک بهتری از این موضوع داشته باشید. یکی از ویژگی‌های موقعیت یاب نمایش میزان پیشرفت مسیر، نمایش انحراف از مسیر و همچنین نمایش میزان نزدیکی شما به مقصد است که یک راهنمای کامل در طول مسیر محسوب می‌شود.
یک کابوی معامله‌گر شخصی است که بدون استراتژی و صرفا با اخبار و شایعات، خود را درگیر معاملاتی می‌کند که بیشتر شبیه به قمار است.

احتمالا برای شما نیز پیش آمده است که در طی مسیر، موقعیت‌یاب مسیر جدیدی را به شما پیشنهاد داده است؛ من باب مثال اگر یک خیابان به علت تصادف دچار ترافیک سنگینی شده باشد، موقعیت‌یاب یک مسیر جدید را شناسایی می‌کند و شما را راهنمایی می‌کند که تصمیم بهتری را اتخاذ نمایید. استراتژی معتبر و حرفه‌ای نیز برای وقوع هر گونه اتفاق ناگواری برنامه مشخصی دارد که پیش از انجام معامله سناریوی آن پیش‌بینی شده است.

اهمیت استراتژی معاملاتی

راز بقا در بازار سرمایه

آماری منتشر شده مبنی بر اینکه ۹۰% افرادی که وارد بازار سرمایه می‌شوند شکست می‌خورند. این آمار مختص به ایران نیست و یک آمار جهانی محسوب می‌شود که با یک جستجو در اینترنت می‌توانید در مورد جزئیات آن نیز مطالعاتی داشته باشید.

با توجه به آمار فوق بقا در بازار سرمایه نیز به خودی خود یک نوع موفقیت محسوب می‌شود. اکثر افراد تازه‌کار یا کم‌تجربه زمانی که وارد بازار سرمایه می‌شوند این تصور را دارند که قطعا می‌توانند جزو آن ۱۰% باشند و با اعتماد به نفس شروع به فعالیت می‌کنند. آنها وارد بازاری می‌شوند که هیجان بالایی دارد، حجم زیادی از اخبار و شایعات پیرامون آن وجود دارد، گاهی تبلیغات زرد شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد و یا ممکن است یک تصمیم اشتباه قسمتی از سرمایه شما را نابود کند و …
تمام این موارد دست‌ به دست هم خواهند داد تا جمعیت ۹۰ درصدی شکست خوردگان بازار را تشکیل دهند.

حال سوالی که پیش می‌آید این است که چگونه جزو آن ۱۰% باشیم؟
پاسخ این سوال بسیار ساده است؛ استراتژی محض در بازار سرمایه. تنها افرادی قادر خواهند بود در این بازار پر‌تلاطم موفق باشند که برنامه معاملاتی مشخصی داشته باشند و به آن پایبند باشند. امیدوارم درک کاملی از اهمیت استراتژی رسیده باشید؛ برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه کتاب معامله‌گر منظم اثر مارک داگلاس را پیشنهاد می‌کنیم.

استراتژی معاملاتی چیست؟ نحوه انتخاب یک استراتژی موفق

استراتژی معاملاتی موفق

تبدیل‌ شدن به یک معامله‌گر موفق هدف همه سرمایه‌گذاران در بازار سرمایه است. این که پول شما از طریق سرمایه‌گذاری‌هایی که انجام می‌دهید موجب کسب درآمد شود، بسیار جذاب است اما بازار بورس مانند هر نوع سرمایه‌گذاری دیگر همان‌طور که از ظرفیت رشد و کسب سود برخوردار است؛ احتمال شکست نیز در آن وجود دارد و می‌تواند ضررهای سنگینی را در پی داشته باشد. راهکارهای مختلفی برای کنترل ریسک و ضرر و همچنین افزایش سودآوری در بازار بورس وجود دارد که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به داشتن استراتژی معاملاتی اشاره کرد. در این مقاله سعی بر آن است که بگوییم چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟

استراتژی معاملاتی چیست؟

استراتژی در لغت به معنای تعیین هدف و راهبری است. در بازار بورس و بازارهای مالی دیگر، سرمایه‌گذاران نیاز به استراتژی مالی دارند. اما منظور از استراتژی معاملاتی چیست؟ منظور از این اصطلاح این است که سرمایه‌گذاران باید بدانند سرمایه خود را در کجا، چه وقت و به چه میزانی هزینه کنند تا بازدهی مثبتی نصیب‌شان شود. تعیین استراتژی به آسانی تعریف معنای آن نیست. سرمایه‌گذار باید بازار را بشناسد، از اوضاع اقتصادی کشور با خبر باشد، بتواند آینده را پیشبینی کند و در نهایت بهترین تصمیم را بگیرد. برای تعیین استراتژی معاملاتی، معمولا از روش‌های تکنیکال یا بنیادی یا ترکیبی از هر دو استفاده می‌شود. با استفاده از این روش‌ها سرمایه‌گذار می‌تواند روند بازار را تشخیص دهد و در مورد زمان مناسب ورود و خروج، حجم سرمایه، افق زمانی، انتخاب صنایع و شرکت‌ها و … تصمیم بگیرد.

بهترین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر

همانطور که توضیح داده شد، به ازای هر معامله‌گر، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. به عبارت دیگر تعیین استراتژی معاملاتی، به میزان سرمایه، ریسک‌پذیری معامله‌گر، اتفاقات بازار و … بستگی دارد. بهترین استراتژی معاملاتی، شخصی‌ترین استراتژی معاملاتی است. یعنی برنامه‌ای که برای شخص معامله‌گر تبیین شده باشد. از طرف دیگر داشتن افق زمانی، شناخت ریسک‌های بازار، انتخاب زمان ورود و خروج به سهام، متنوع‌سازی سبد سرمایه‌گذاری، خرید صندوق‌های سرمایه‌گذاری و … از جمله مواردی است که در تبیین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر می‌تواند مورد بررسی قرار گیرد.

چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق طراحی کنیم؟

یک معامله‌گر حرفه‌ای برای تغییرات و رفتارهای بازار، برنامه مشخص و از پیش تعیین‌شده‌ای دارد و هر رفتار غیر قابل ‌پیش‌بینی آن را مدیریت می‌کند. به زبان ساده می‌توان گفت استراتژی‌های معاملاتی مجموعه قوانینی هستند که بر روش کلی معامله‌گر در هنگام معامله در بازارهای مالی نظارت دارد و معامله‌گر از طریق آن به خرید و فروش سهام می‌پردازد.

یک معامله‌گر تنها با داشتن استراتژی معاملاتی قادر به حفظ سرمایه خود خواهد بود. در غیر این صورت ممکن است به دلیل هیجانی بودن جو بازار، کل سرمایه خود را از دست دهد. بنابراین داشتن یک استراتژی مدون و مکتوب به تمام فعالیت‌های معامله‌گر نظم می‌دهد. این مهم از تأثیر هر عامل منفی بر روحیه سرمایه‌گذار جلوگیری کرده و به او کمک می‌کند تا با اتکا به استراتژی شخصی خود به معامله بپردازد و دچار احساساتی چون ترس، طمع، خشم و… نشود.

نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران

بارها گفته شده که بازار بورس بازار پرریسکی است. به این معنی که ممکن است نه تنها سرمایه شما آورده مثبتی نداشته باشد، بلکه اصل ان هم مورد تهدید واقع شود. معامله‌گرانی می‌توانند در بازار پرنوسان امروز از سرمایه خود محافظت کرده و در قدم بعدی سود کسب کننده که استراتژی معاملاتی داشته باشند. نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران این است که باعث می‌شود با شناخت همه جوانب، بهترین تصمیم را بگیرند و در مسیری قدم بردارند که مناسب آن‌ها است. بدون استراتژی معاملاتی مناسب، نمی‌توان در بازار بورس به موفقیت دست یافت و این موفقیت را حفظ کرد. حتی در مواردی، امکان از بین رفتن اصل سرمایه نیز وجود دارد. بنابراین سرمایه‌گذاران باید دانش و مهارت لازم برای تعیین استراتژی را به دست آورند یا از روش‌های سرمایه‌گذاری غیر مستقیم استفاده کنند.

انواع استراتژی‌های معاملاتی

استراتژی‌های معاملاتی بسیار زیاد هستند و تنوع بالایی دارد به طوری که می‌توان ادعا کرد که به ازای هر شخص فعال در بازار سرمایه، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. چرا که اساسا استراتژی معاملاتی سلیقه‌ای است و بر مبنای تشخیص هر سرمایه‌گذار طراحی می‌شود.

اما به صورت کلی برای استراتژی معاملاتی می‌توان دو روش تحلیلی در نظر گرفت که این دو روش شامل تحلیل تکنیکال یا نموداری و تحلیل فاندمنتال یا بنیادی می‌شوند. البته هیچ کدام از استراتژی‌های معاملاتی در بازار سرمایه بر دیگری ارجحیت ندارند و در اصل ترکیب این دو استراتژی است که می‌تواند به کسب سود و موفقیت در معامله منتهی شود. در زیر چهار مورد از رایج‌ترین استراتژی‌های معاملاتی که بر اساس نمودارهای تکنیکال صورت می‌گیرد را شرح داده‌ایم.

  1. معاملات روزانه: در معاملات روزانه، موقعیت‌های خرید در همان روز بسته می‌شوند. معمولا این نوع استراتژی معاملاتی توسط تریدرهای حرفه‌ای یا بازارسازان انجام می‌شود.
  2. معاملات موقعیت: در معاملات موقعیت از نمودارهای بلندمدت (روزانه تا ماهانه) و ترکیب آن‌ها با روش‌های دیگر برای تعیین روند فعلی بازار استفاده می‌شود.
  3. معاملات نوسانات: معمولا با شکسته شدن روند، معامله‌گران نوسان‌گیر وارد بازی می‌شوند و با شروع نوسان قیمت، خرید یا فروش می‌کنند.
  4. معاملات اسکالپینگ: اسکالپ تریدینگ یا اسکالپینگ یکی از استراتژی‌هایی معاملاتی زود بازده است و تریدرهای فعال از این روش استفاده می‌کنند. در این استراتژی اختلاف کارمزدهای خرید و فروش شناسایی و بررسی می‌شوند.

در چیدن استراتژی بر اساس تحلیل فندامنتال نیز چند اصل اساسی باید در نظر گرفته شود که عبارتند از: صورت مالی، ترازنامه، صورت درآمد، گزارش گردش پول نقد. گفتنی است که این اطلاعات را در رابطه با شرکت مورد نظر خود می‌توانید در سایت کدال مشاهده کنید.

مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق

مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق به ‌صورت زیر است:

۱/ ایجاد یک چارچوب ذهنی حرفه‌ای

تفاوت میان سرمایه‌گذاران موفق با سایرین علاوه بر آموزش سرمایه گذاری در بورس و استفاده از تحلیل و … خارج از فضای بازار دقیقاً در ذهن سرمایه‌گذار است. برای موفقیت در معامله‌گری در هر بازاری باید بتوان عواطف و احساسات (ترس، طمع، غرور، خشم و…) خود را شناخت. عقایدی که بر نحوه معاملات ما تأثیر می‌گذارند را شناسایی کرد و با اصلاح آن، یک چارچوب ذهنی حرفه‌ای ساخت. به‌ کارگیری عوامل روان‌ شناختی می‌تواند کمک مؤثری در اتخاذ نوع استراتژی معاملاتی داشته باشد.

۲/ انتخاب سبک معاملاتی بر اساس چارچوب زمانی

یکی از مراحل تدوین استراتژی معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب است. بازه زمانی مورد نظر سرمایه‌گذار برای سرمایه‌گذاری منجر به ایجاد انواع مختلفی از سبک‌های معاملاتی می‌شود. برخی از سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند در بازه‌های زمانی کوتاه ‌مدت، برخی بازه زمانی میان ‌مدت و برخی در بازه زمانی بلند مدت فعالیت کنند. بنابراین می‌بایست سرمایه‌گذاران با تسلط بر عواطف و احساسات خود، به اتخاذ سبک معاملاتی خاص بپردازند. به ‌عنوان ‌مثال اگر معامله در بازار بورس به ‌عنوان شغل دوم یک فرد است، قطعاً نمی‌تواند چارت را دائم بررسی کند. در این صورت بهتر است استراتژی خود را در بازه های زمانی بزرگ‌تر تعیین کند. از آنجایی ‌که یک استراتژی در دو بازه زمانی نتایج متفاوتی خواهد داشت، اهمیت بازه زمانی و انتخاب سبک معاملاتی برای سرمایه‌گذاران مشخص‌تر می‌شود.

۳/ توانایی یافتن شاخص‌های مناسب جهت شناسایی یک روند

توانایی تشخیص معیارهای شروع یک روند نزولی یا صعودی معمولاً دشوار است و سرمایه‌گذاران تنها با به‌ کارگیری ابزاری نظیر تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال قادر به انجام آن هستند. لذا با کسب مهارت در این زمینه می‌توان تشکیل و شروع روند در بازار را تشخیص داد. به‌ عنوان ‌مثال در تحلیل تکنیکال برای شروع روند صعودی، سقف‌ها بالاتر و کف‌ها بالاتر و در روند نزولی سقف‌ها پایین‌تر و کف‌ها پایین‌تر می‌شود.

به ‌طور کلی دیدگاه سرمایه‌گذاران مبنی بر این‌ که یک روند غالب در بازار وجود دارد، موجب ایجاد نظم در معاملات شده و همین امر منجر به شکل‌گیری معاملات موفق‌تری در بازار می‌شود. مشخص بودن حداقل دو نکته روند کلی بازار و صعودی و نزولی بودن آن.

۴/ بررسی نقاط ورود و خروج یک سهم

تعیین نقطه ورود و خروج مناسب از سهم (زمان مناسب خرید و فروش سهم) در سودآوری معاملات بسیار مؤثر است. برای تعیین قیمت خرید و فروش یک سهم، داشتن برنامه یا استراتژی معاملاتی ضروری است. هر چقدر هم که یک سهم ارزنده باشد، ورود و خروج از سهم باید بر اساس استراتژی معاملاتی تعیین شود، قیمت مناسب آن بررسی شده و سپس برای ورود یا خروج آن تصمیم گرفت. به‌ عنوان‌ مثال یک تحلیل‌گر تکنیکالی را در نظر بگیرید که بر اساس حرکت قیمت سهم در یک کانال صعودی اقدام به خرید و فروش می‌کند. این تحلیل‌گر زمانی که قیمت سهم به کف کانال یا همان سطح حمایتی سهم برخورد کند، سهم را می‌خرد.

به نظر می‌رسد تعیین یک نقطه مناسب برای خرید سهم نباید صرفاً با تحلیل تکنیکال صورت بگیرد و در کنار آن باید روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشندگان نیز در نظر گرفته شود تا تأییدی برای خرید صحیح سهم باشد. هم‌چنین برای تعیین قیمت فروش هم می‌توان از مقاومت‌های استاتیک و داینامیک در بازار استفاده کرد. یعنی هنگام رویارویی با یک مقاومت، شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان بررسی شود تا بتوان تصمیم درست اتخاذ کرد. عده‌ای از سرمایه‌گذاران هم برای کسب حداکثر سود و از طرفی کاهش میزان ریسک، از فروش پله‌ای و عده‌ای هم از تکنیک تریل کردن استفاده می‌کنند.

۵/ تعیین از پیش تعیین شده حد سود و ضرر

این مرحله وابسته به مرحله نقطه ورود و خروج از سهم است. حد سود به محدوده‌ای از قیمت گفته می‌شود که سرمایه‌گذار بر اساس تحلیلی که بر روی سهم انجام می‌دهد آن محدوده را برای ذخیره سود و خروج از سهم مناسب پیش‌بینی می‌کند. چنانچه قیمت سهم بر خلاف تحلیل و پیش‌بینی‌های معامله‌گر محقق شده و قیمت کاهش پیدا کند. محدوده قیمتی را که معامله‌گر برای خروج از سهم پیش‌بینی کرده را حد ضرر می‌گویند. با تعیین میزان ریسک سرمایه‌گذاری، سرمایه‌گذار باید با رسیدن به حد ضرر یا حد سود تصمیم درستی گرفته و این موضوع را از قبل به ‌صورت مکتوب تعیین کرده باشد.

۶/ آزمودن استراتژی معاملاتی و تحلیل بازخورد آن

در این مرحله باید قبل از ورود به بازار، استراتژی معاملاتی تست شود. در میان اغلب پلتفرم‌های تحلیلی، نرم‌افزارهایی به نام آزمونگر (tester) وجود دارد که به ‌واسطه آن می‌توان عملکرد استراتژی معاملاتی را در گذشته آزمایش کرد. به این صورت که می‌توان به عقب برگشته و یک‌بار شمع را در یک‌زمان حرکت داد. هنگامی‌که نمودار به سمت یک شمع در یک‌ زمان حرکت می‌کند، می‌توان قوانین سیستم معاملاتی خود را دنبال کرده و معاملات را طبق آن انجام داد تا نتیجه حاصل‌شده از آن را مشاهده کرد.

۷/ تعهد به استراتژی معاملاتی

پس از طراحی یا انتخاب استراتژی معاملاتی، اعتماد و اعتقاد به آن نکته حائز اهمیتی است. اجتناب از اخبار و شایعات از اهمیت به سزایی برخوردار بوده و همواره باید به یاد داشت که سرمایه‌گذاری که سیستم معاملاتی پیچیده‌تری دارد موفق نمی‌شود بلکه کسی موفق خواهد بود که به استراتژی معاملاتی خود پایبندتر باشد. توجه کنید که استراتژی شما دارای چارچوب، قوانین و منطق مشخصی بوده و احساسات هیچ جایگاهی در استراتژی ندارد. بنابراین کاملاً گوش به فرمان استراتژی خود باشید.

سخن آخر

تدوین یک استراتژی معاملاتی مطلوب در بازار سرمایه باید برای هر سرمایه‌گذار به ‌عنوان اولویتی مهم و اساسی باشد. بدون داشتن یک استراتژی معاملاتی شخصی، سرمایه‌گذار تحت تأثیر جو منفی بازار و تقلید از استراتژی معاملاتی سرمایه‌گذاران دیگر قرار گرفته و دچار سردرگمی و شکست در بازار سرمایه می‌شود. با توجه به روحیات افراد متفاوت پیروی از هر استراتژی معاملاتی روش صحیحی نیست چرا که ممکن است یک استراتژی معاملاتی برای یک فرد مناسب و برای فرد دیگر نامناسب باشد.

7 نکته در خصوص نظم معامله گری

7 نکته در خصوص نظم معامله گری

یکی از تصورات غلط افراد تازه واردی که به دنیای مالی وارد می شوند و گاها از دور، زندگی پر زرق و برق و شرایط مالی تریدرهای موفق بازار را می بینند این است که گمان می کنند هرکس بتواند وارد این دنیا شود خیلی سریع و ظرف چند سال به درآمد بالا و رفاه مالی زیادی می رسد و به یک میلیاردر تبدیل خواهد شد. باید بدانید واقعیت دنیای مالی متفاوت از این طرز تفکر است و هرکس که وارد حوزه معامله گری می شود لزوما به یک ترید حرفه ای موفق تبدیل نمی شود. موضوعی که باید در اینجا برایتان مهم باشد در نظر گرفتن نکات مهم در خصوص نظم معامله گری است. در این مطلب به 7 نکته در خصوص نظم معامله گری اشاره می کنیم.

واقعیت دنیای تجارت و معامله گری

واقعیت دنیای تجارت

همانطور که در مقدمه اشاره شد لزوم ورود افراد به دنیای معامله گری آن ها را به یک معامله گر تبدیل نمی کند. متاسفانه از تعداد افرادی که به عنوان تریدر در بازارهای مالی، (چه بازار بورس، چه فارکس یا بازار ارزهای دیجیتال)، وارد می شوند تنها حدود 2 درصد آن ها موفق و برنده می شوند و 98 درصد دیگر سرمایه خود را در این راه از دست می دهند.

اما چه چیزی سبب این موضوع می شود؟ در پاسخ باید گفت عدم درک مفهوم انضباط و نظم معامله گری یکی از دلایل اصلی در این زمینه است. این موضوع به روان شناسی بازارهای مالی اشاره دارد. یعنی شما باید در کنار آموزش انواع روش های تحلیل تکنیکال یا تحلیل فاندامنتال و روش های معامله گری دیگر، با روانشناسی بازار نیز آشنا باشید. یکی از موضوعات مهم در روانشناسی بازار مفهوم نظم معامله گری است که در ادامه به 7 نکته در خصوص نظم معامله گری می پردازیم. اما قبل از پرداختن به موضوع نظم و انضباط در معامله گری بهتر است این مفهوم را تعریف کنیم.

مفهوم نظم و انضباط معاملاتی

7 نکته در خصوص نظم معامله گری

نظم و انضباط پایه و اساس همه استراتژی های معاملاتی کاربردی است. بدون نظم و انضباط، از خطرات معاملاتی که انجام می دهید آسیب خواهید دید. این خطرات شامل ترس و طمع و یا ترس از دست دادن فرصت است. تنها با پاسخگو نگه داشتن خود و حفظ نظم و انضباط در هر زمان می توانید به اهداف تجاری خود برسید و به یک معامله گر موفق در بازارهای مالی تبدیل شوید.

اگر قبل از یادگیری نظم و انضباط، بر روی استراتژی معاملاتی خود تمرکز کنید، جزئیات استراتژی شما واقعا اهمیتی نخواهد داشت. نظم و انضباط چیزی است که استراتژی های تجاری موفق را ممکن می کند. نظم در معامله گری به این دلیل مهم است که شاخص ‌های فنی، تکنیک‌ های مدیریت ریسک و اصول معاملاتی در نهایت نتیجه بدهند.

احساس غرق شدن در معامله گران بسیار متداول است. هنگامی که ضررهای آن ها زیاد شده و این ضررها شروع به انباشته شدن کنند، خروج زودهنگام می تواند بسیار وسوسه انگیز باشد. برعکس این قضیه نیز صدق می کند. هنگامی که سودها و دستاوردها زیاد می شوند، پافشاری شما برای ادامه سرمایه گذاری در آن موقعیت می تواند بسیار وسوسه انگیز باشد. معامله گران منضبط با هیچ حرکت قیمت خاصی منحرف نمی شوند. آنها متوجه می شوند که وقتی نظم در معامله گری به درستی اعمال شود و به آن پایبند باشند، استراتژی های معاملاتی آنها در طول زمان سود خالص ایجاد می کند.

7 نکته در خصوص تبدیل شدن به یک استاد نظم و انضباط در معاملات

معامله گر منضبط

تبدیل شدن به یک معامله گر موفق به زمان و تمرین نیاز دارد. با این حال، چند کار وجود دارد که می توانید برای ایجاد، بهبود و افزایش سطح نظم معامله گری خود انجام دهید. هنگام طراحی یک استراتژی تجاری موثر، موارد زیر را در نظر داشته باشید:

  1. مجموعه ای واضح از قوانین نظم معاملاتی را دنبال کنید، اگر دستورالعملی ندارید بنابراین شما نمی توانید موفق باشید. در نتیجه، مجموعه ای از قوانین را دریافت کرده و شروع به پیروی از آنها کنید.
  2. با چیزی آسان شروع کنید و نظم و انضباط خود را رشد دهید، بهترین استراتژی معاملاتی برای شما این استراتژی است که موضوعات را کاملاً درک کنید. معامله گرانی که خسته، عصبی یا گیج هستند احتمالاً حس نظم و انضباط خود را از دست می دهند. هنگامی که از یک چیز کوچک شروع و با پیروی از قوانین خود شروع به موفقیت کنید، اعتماد به نفس مورد نیاز را به دست خواهید آورد. به عبارت دیگر از مفاهیم پیچیده برای شروع یادگیری دوری کنید تا خسته و گیج و سردرگم نشوید.
  3. هدف خود را با پیروی از قوانین خود تعیین کنید. معامله گران می خواهند پول در بیاورند! با این حال، ما ابتدا به چارچوب خود نیاز داریم. اگر نتوانید چارچوبی برای خود بسازید، هرگز تجارت پولی موفقی نخواهید داشت. بنابراین تا زمانی که در ایجاد و پیروی از قوانین خود تسلط پیدا نکردید، هدف خود را پیروی از قوانین موجود قرار دهید، سپس زمانی که تسلط لازم را پیدا کردید، شروع به تغییر عناصر استراتژی خود می کنید که شما را به سمت سودآوری سوق می دهد.
  4. همیشه از یک طرح معاملاتی استفاده کنید. طرح معاملاتی مجموعه ای از قوانین مکتوب است که معیارهای ورود، خروج و مدیریت پول معامله گر را برای هر خرید مشخص می کند. با فناوری امروزی، آزمایش یک ایده معاملاتی قبل از ریسک کردن پول واقعی، آسان است. این روش که به عنوان بک تست شناخته می شود، به شما امکان می دهد ایده معاملاتی خود را با استفاده از داده های تاریخی اعمال کنید و تعیین کنید که آیا قابل اجرا است یا خیر. هنگامی که یک طرح توسعه یافت و آزمایش بک تست نتایج خوبی را نشان داد، می توان از آن در معاملات واقعی استفاده کرد.
  5. با تجارت و ترید مانند یک تجارت رفتار کنید. برای موفقیت، باید به تجارت به عنوان یک تجارت تمام وقت یا پاره وقت نگاه کنید، نه به عنوان یک سرگرمی یا شغل. اگر به عنوان یک سرگرمی مورد توجه قرار گیرد، هیچ تعهد واقعی برای یادگیری وجود ندارد و اگر به آن به عنوان شغل نگاه کنید، می تواند ناامید کننده باشد زیرا هیچ دریافت حقوق منظمی وجود ندارد. تجارت تجارت است و متحمل هزینه، ضرر، مالیات، عدم اطمینان، استرس و ریسک است. به عنوان یک معامله گر باید برای به حداکثر رساندن پتانسیل خود تحقیق و استراتژی داشته باشید.
  6. یک متدولوژی مبتنی بر حقایق ایجاد کنید. باید به این باور برسید که صرف زمان منظم برای یادگیری و توسعه یک روش معاملاتی مناسب ارزش تلاش را دارد. معامله گرانی که عجله ای برای یادگیری ندارند، معمولاً زمان بیشتری برای بررسی تمام اطلاعات موجود دارند. این را در نظر بگیرید: اگر می‌ خواهید شغل جدیدی را شروع کنید، به احتمال زیاد باید حداقل یک یا دو سال در یک کالج یا دانشگاه تحصیل کنید یا به صورت تجربی شروع به فراگیری کنید تا اینکه واجد شرایط درخواست موقعیت در رشته جدید باشید. یادگیری نحوه تجارت حداقل به همان مقدار زمان و تحقیق و مطالعه مبتنی بر واقعیت نیاز دارد.
  7. تجارت را در چشم انداز خود حفظ کنید. هنگام معامله بر روی تصویر بزرگ متمرکز بمانید. یک معامله با ضرر نباید ما را شگفت زده کند، چرا که ضرر بخشی از تجارت است. هنگامی که یک معامله گر برد و باخت را به عنوان بخشی از تجارت بپذیرد، احساسات تأثیر کمتری بر عملکرد معاملات خواهند داشت. تعیین اهداف واقع بینانه که با یادگیری نظم معامله گری ایجاد می شود، بخش مهمی از حفظ چشم انداز معاملات است. کسب و کار شما باید بازدهی معقولی را در مدت زمان معقولی به دست آورد. اگر انتظار دارید تا چندروز، یا چند ماه و حتی دو سال آینده مولتی میلیاردر شوید، خود را برای شکست آماده کرده اید.

نظم معامله گری

جمع بندی

ایجاد قوانین معاملاتی و نظم معامله گری به طرز شگفت انگیزی آسان است. با ایجاد یک استراتژی معاملاتی ثابت شروع کنید. معامله در زمان های مشابه از روز و نگه داشتن موقعیت هایی با طول های مشابه، حرکات شما را بسیار قابل پیش بینی تر می کند. همچنین باید فقط از روش ‌های تحلیل و پلتفرم ‌های معاملاتی که کاملاً درک می ‌کنید استفاده کنید. هنوز فرصت های زیادی برای کسب سود برای شما وجود دارد. عجله نکنید.

سوالات زیر را از خود بپرسید:

از چه شاخص های فنی باید استفاده کرد؟

آیا شما یک معامله گر ریسک پذیر هستید؟

امیدوارید کدام دارایی ها را معامله کنید؟

پارامترهای معاملاتی فعلی شما چیست؟

آیا حد ضرر را می پذیرید؟

نوشتن هر یک از قوانین به شما کمک می کند. در این صورت به خاطر سپردن هر قانون نیز آسان تر می شود. در نهایت رعایت این قوانین غریزی خواهد بود. صرف نظر از ترجیحات تجاری شما، نظم و انضباط مهم بوده و مهم باقی خواهد ماند. به عنوان پایه و اساس تجارت، نظم معامله گری و داشتن انضباط چیزی است که به شما امکان می دهد از دانش معاملاتی خود به خوبی استفاده کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.