خصوصیات معامله گر برنده
معامله گر برنده باید منظم باشد. شاید این امر به نظر عده ای بسیار بدیهی به نظر بیاید. اما واقعیت این است که نظم و ترتیب سبب موفقیت واقعی یک معامله گر می باشد. قبول کردن مسئولیت زندگی از مهم ترین ویژگی های یک معامله گر است. معامله گر قبل از هر چیز باید مسئولیت اتفاقات پیش آمده را بپذیرد. در این صورت میتواند در این مسیر موفق باشد.
معامله گر برنده
معامله گر برنده باید استوار و محکم باشد. قدم های او در این مسیر باید محکم برداشته شود. در این صورت احتمال موفقیت او بالاتر می رود. معامله گر هیچ وقت تحت تاثیر افکار دیگران قرار نمی گیرد. یک معامله گر حرفه ای به شکست فکر نمی کند. با هر شکست او به پیروزی امیدوارتر می شود. شکست برای او راهی برای رسیدن به پیروزی است. زمانی که یک معامله گر پس از شکست دلایل شکست را متوجه شود، خود را به پیروزی نزدیک تر خواهد کرد. تغییر دادن استراتژی معاملاتی نیز از نکاتی است که یک معامله گر حرفه ای باید به آن توجه داشته باشد.
آیا تغییر استراتژی معاملاتی برای تبدیل شدن به معامله گر برنده سودمند است؟
تغییر استراتژی معاملاتی برای یک معامله گر برنده به طور کلی سودمند نیست. تغییر استراتژی معاملاتی میتواند مسیر یک معامله گر را تغییر دهد. استفاده از یک روش سبب ثبات در مسیر معاملاتی و سوددهی بیشتر خواهد شد.
معامله گر برنده
معامله گر موفق، اصول مدیریت خاصی برای معامله دارد. نوسان های شدیدی در این بازار موجود نمی باشد. یک روال مشخص برای تحلیل بازارهای مالی در این نوع معاملات دنبال می شود. در نتیجه بازارهای حرفه ای نیاز به ثبات دارد و تغییر استراتژی روش چندان جالبی برای این بازارها نمی باشد. یک استراتژی ثابت ممکن است ریسک های خاصی داشته باشد. واقعیت این است که یک حرفه ای ریسک های خود را نیز میتواند کنترل کند. این توانایی فوق العاده یک معامله گر را حرفه ای تر از قبل می کند.
معامله گر برنده
نحوه عملکرد معامله گر برنده
معامله گر برنده همواره برای رسیدن به موفقیت باید مسیر طولانی را بپیماید. در این مسیر اتفاقات مختلفی بر سر راه او قرار دارد. اما یک معامله گر حرفه ای از این اتفاقات درس های تازه ای می گیرد. در این مسیر کار سخت و علاقه وافر است که سبب موفقیت یک معامله گر حرفه ای می شود. راه رسیدن به موفقیت در هر مسیری یکسان است. تلاش صادقانه و پشتکار زیاد در کنار تکنیک های کاربردی هر فردی را به مقصد مورد نظر خواهد رساند. معامله گران حرفه ای مسیر مشخصی را برای رسیدن به یک جایگاه ثابت باید طی کنند. این روند در همه افراد یکسان نمی باشد.
معامله گر برنده
انجام یک معامله حرفه ای فقط به معنای دریافت ورودی ها نیست. همه جنبه های معامله باید توسط معامله گر حرفه ای مورد توجه قرار گیرد. در این صورت رسیدن به موفقیت اصلا کار سخت و پیچیده ای نخواهد بود. داشتن نظم و ترتیب اولین ابزار یک معامله گر برای رسیدن به موفقیت است. یک روند کاری ثابت بیش از هر چیز در موفقیت معامله گران تاثیر دارد. انجام هر کار در زمان مشخص و اولین فرصت سبب می شود که فرد فعال در این عرصه نسبت به روند کاری خود پایبند باشد. این تعهد در نهایت به موفقیت ختم می شود.
9 اصل برای رسیدن به مقام یک معامله گر موفق
رسیدن به جایگاه یک معامله گر برنده در دنیای امروز میتواند کار ساده ای باشد. به شرط این که شما به 9 اصل زیر توجه کافی داشته باشید.
- یک معامله گر حرفه ای هیچگاه عقب نشینی نمی کند. نباید با هر اتفاق ناگواری سهام و ارز خود را از بورس خارج کند. در غیر این صورت در همان گام اول شکست سنگینی خورده است.
- صبور و واقع بین بودن نیز از راه های مهم برای رسیدن به جایگاه معامله گر برنده می باشد. باید برای رسیدن به یک مسیر حرفه ای صبور باشید. افراد زیادی ممکن است برای رسیدن به موفقیت های بیشتر مسیر معقولی را انتخاب نکنند. در این صورت مشکلات زیادی در مسیر حرفه ای برای آن ها ایجاد می شود.
- ادامه دادن مسیر حرفه ای گذشته پس از هر بار شکست نیز از دیگر رموز خاص موفقیت است. برخی افراد تمایل دارند که از چندین استراتژی مالی به صورت همزمان استفاده کنند. در این صورت مشکلات زیادی برای آن ها ایجاد خواهد شد.
- اجرای قوانین ثابت و شخصی نیز میتواند در این مسیر یاری گر شما باشد. اگر قوانین ثابتی را برای یک معامله حرفه ای نداشته باشید، موفقیت چندانی را کسب نخواهید کرد.
- تبعیت کردن از یک فرد به صورت کورکورانه میتواند عواقب خطرناکی داشته باشد. در این مسیر باید صبر زیادی داشته باشید. شما باید مسیر صحیح خود را پیدا کنید. الگو برداری از روش دیگران تا اندازه به معامله گر برنده کمک می کند. اما نباید کاملا از روش دیگران پیروی کنید.
- برخی از افراد در این عرصه اعتماد به نفس کاری خود را پس از شکست از دست می دهند. شکست قرار است پلی برای رسیدن به پیروزی باشد. پس نباید در این زمان امید و انگیزه خود را از دست بدهید. علت مشکل را پیدا و سعی کنید آن را برطرف کنید. در این صورت رسیدن به موفقیت بسیار ساده تر از قبل خواهد بود. باید بپذیرید که یک سر بازی همیشه شکست است. در صورتی که شکست ادامه دار باشد، امید کاهش پیدا می کند اما این به معنای ابدی بودن شکست نیست.
- ثبت همه معاملات برای یک معامله گر برنده واجب است. این کار باید دقیقا هر بار تکرار شود. لازم است جزئیات معامله را نیز ثبت کنید. در این صورت طرح های بسیار حرفه ای تری ایجاد می شود.
- تبعیت از یک روند کاری ثابت نیز از دیگر رموز موفقیت در این کار است. باید زمان دقیق تحلیل بازارهای مالی را بشناسید. حتی شناخت نوع مناسب تحلیل نیز از نکات مهمی است که یک معامله گر برنده باید به آن توجه داشته باشد. طراحی معاملات به شما کمک می کند که به این روند پایدار برسید.
- نوشتن اصولی طرح های معامله نیز از دیگر اصول مهم رسیدن به مقام یک معامله گر برنده است. فرد برنده از بهترین ابزار و افراد برای آماده سازی نقشه راه خود استفاده می کند. طرح های معامله نیز نقشه راه شما هستند. پس باید از بهترین ها برای رسیدن به یک نقشه خوب کمک بگیرید.
اگر میخواهید تبدیل به یک معامله گر برنده شوید آکادمی استاد ترید دوره روانشناسی معامله گری و تدریس خصوصی ارز دیجیتال را به شما پیشنهاد میکند
فرهاد اکسچنج
نداشتن روش معاملاتی یا داشتن روش معاملاتی ناقص ، مقصران اساسی در معاملات هستند
و هم تضمینی برای اینکه هرگز به عنوان معامله گر درآمد کسب نخواهید کرد.
شما باید در مورد هر کاری که در معاملات خود انجام می دهید کاملاً شفاف باشید.
یک سیستم معامله نیز چیزی فراتر از فقط یک روش برای تعریف مطالب است. یک سیستم معامله مطالب زیر را برای معامله شما تعریف می کند:
چه زمانی وارد معامله می شوید؟
قوانین دقیق ، ابزاری که استفاده می کنید ، ساختار بازار ، زمان و غیره
چگونه توقف های خود را تنظیم می کنید؟
رویکرد نقطه محور در مقابل نمودار محور؟
چگونه اهداف را تعیین می کنید؟
نسبت پاداش / ریسک Reward/Risk ثابت در مقابل اهداف انعطاف پذیر
چگونه معاملات را مدیریت می کنید؟
چگونه با اخبار برخورد می کنید؟
با معاملات همبسته چگونه برخورد می کنید؟
با موقعیت های آخر هفته چه کاری انجام می دهید؟
چه زمانی معاملات را قطع می کنید؟
این لیست ادامه دارد.
اما شما باید پاسخ بسیار دقیق برای هر قسمت از معاملات خود داشته باشید.
اگر این کار را نکنید ، اعتماد به نفس کافی نخواهید داشت و معامله شما بسیار احساسی و استرس زا خواهد بود.
3. مدیریت ریسک نامساعد
اکثر معامله گران یا مدیریت ریسک بسیار متناقضی دارند یا اصلاً مدیریت ریسک ندارند.
موقعیت های شما باید همه به اندازه ای باشند که حساب شما تا حد امکان رشد کند و از افت شدید جلوگیری کند.
همیشه از ماشین حساب اندازه موقعیت (position size calculator) برای تعیین اندازه استفاده کنید.
4. انتظارات اشتباه
معامله سودآور برای شما چه معنایی دارد؟ آیا واقعاً به آن فکر کرده اید؟
آیا شما باید 100٪ در ماه یا 1٪ در هفته درآمد کسب کنید تا خود را معامله گر سودآوری بخوانید؟
معامله گران اصطلاح “معامله گر همواره سودآور ” را مدام در ذهن خود می پرورانند ، اما 90٪ هرگز وقت نگذاشته اند تا واقعاً در مورد معنای واقعی آنها فکر کنند.
و اگر هدف خود را تعریف نکرده اید ، چگونه می توانید انتظار داشته باشید که به آن برسید؟
علاوه بر این ، درصورتی که انتظارات خود را مدیریت کرده و از فکر دوبرابر شدن حساب خود طی هر چند ماه یکبار خلاص شوید ، معامله سودآور کاملاً ساده می شود.
5.طرز فکر کوتاه مدت
شما این هدف را دارید که به یک معامله گر سودآور بلند مدت تبدیل شوید و یک حرفه معامله گری داشته باشید که دهه ها طول بکشد؟
بنابراین شما باید به همین شکل عمل کنید.
سرمایه خود را به مخاطره نیندازید.داشتن 200٪ بازده سالانه را فراموش کنید. ظرف چند سال آینده خرید فراری را فراموش کنید.
هنگامی که از آن اهداف کوتاه مدت ناشی از شبکه های اجتماعی خلاص شدید ، می توانید در نهایت معامله صحیح را شروع کنید.
سپس می توانید تمرکز خود را بر روی موارد بسیار مهم مانند توسعه طولانی مدت ، کار بر روی سیستم و خودتان بگذارید و مجبور نباشید هر روز یا هر هفته معامله کنید.
پس از آن موفقیت در معاملات ناگهان قابل دستیابی می شود.
“بیشتر معامله گران می گویند که می خواهند برای عمری معامله کنند ، اما در واقع معامله کردن آن ها مانند آن است که باید همین فردا بازنشسته شوند.”
6. سرمایه کوچک
تلاش برای ثروتمند شدن با سرمایه 200 یا 500 دلاری را فراموش کنید.
این روش هرگز جواب نداده است و هرگز اتفاق نخواهد افتاد.
اما اگر انتظارات خود را مدیریت کنید (4) و ذهنیت طولانی مدت پیدا کنید (5) ، واقعاً شانس ایجاد سود را در معاملات دارید.
حتی اگر سرمایه اولیه زیادی ندارید.
وقتی فقط چند صد دلار در حساب معاملاتی خود دارید ، تمرکز اصلی شما نباید فوراً بر روی کسب درآمد باشد.
شما باید یک سابقه معاملاتی طولانی مدت ایجاد کنید و خود را در موقعیتی قرار دهید که فقط بتوانید پیروز شوید.
چقدر واقع بینانه است که شما ماهانه 1٪ یا 1.5٪ درآمد کسب کنید؟
می توانید آن را انجام دهید؟
احتمالاً بسیار راحت تر از تلاش برای تولید 100٪ در هر چند هفته یکبار است.
و سپس ناگهان ، معامله سودآور و کسب درآمد دیگر به نظر یک طرح دیوانه وار نمی رسد.
7.نداشتن چرخه بازخورد
آیا 10 یا 20 معامله گذشته خود را به خاطر می آورید؟ اگر مثل من هستید ، پس احتمالاً چنین نیستید.
اما چگونه می توانید انتظار داشته باشید که معامله گر بهتری شوید؟
اگر هیچ راهی برای یادگیری از اشتباهات ندارید ، هرگز بهتر نمی شوید و محکوم به تکرار همان اشتباهات برای همیشه هستید.
داشتن دفتر سوابق معاملاتی برای همه معامله گران ضروری است.
8. تغییر دائمی سیستم
تغییر دائمی سیستم
تغییر دائمی سیستم نتیجه نهایی آن است که معامله گر موارد قبل را رعایت نمی کند.
وقتی یک معامله گر رویای میلیون ها دلار را دنبال می کند ، فاقد روش باشد ، چرخه بازخورد برای بهبود را ندارد و ذهنیت کوتاه مدت دارد ، همیشه در جستجوی “بهترین” سیستم معامله بعدی خواهد بود.
معامله گر امیدوار است به یک سیستم معاملاتی که فقط می تواند فوراً کسب درآمد کند دست پیدا کند اما معامله به این صورت نیست.
و هنگامی که متوجه شدید از تغییر دائمی سیستم رنج می برید ، باید عقب بروید و رویکرد خود را حسابرسی کنید.
جایی که از نکات قبلی استفاده نکرده اید را تجزیه و تحلیل کنید.
الگوی سر و شانه شکست خورده
در تحلیل تکنیکال، شکست الگوی سر و شانه که به عنوان «الگوی سر و شانه شکست خورده» نیز شناخته میشود، زمانی است که نمودار قیمت یک بازار یک الگوی سر و شانه را تشکیل میدهد، قیمت تلاش میکند شکسته شود و به زیر حمایت خط گردن حرکت کند. منطقه اما در کاهش قیمت شکست خورده و در عوض معکوس می شود و به سمت بالاتر حرکت می کند. یک الگوی سر و شانه زمانی که قیمت از زیر سطح حمایت خط گردن به بالای نوسان شانه راست الگو معکوس شود، یک سر و شانه شکست خورده در نظر گرفته می شود.
الگوی سر و شانه شکست خورده
قبل از پرداختن به الگوی سر و شانه شکست خورده، مروری داشته باشیم بر مفهوم الگوی سر و شانه. الگوی سر و شانه یا Head and Shouldr، یک الگوی نمودار معکوس قابل اعتماد است که پس از پیشرفت یا کاهش شکل می گیرد و تکمیل شکل گیری آن نشان دهنده معکوس شدن روند موجود است. گزارش بازارهای جهانی سهام عمدتاً بر الگوهای نمودار با مرزهای افقی متمرکز است. الگوهای نمودار سر و شانه با خط گردن افقی معمولاً در گزارش های هفتگی برجسته می شوند.
همانطور که در مورد الگوهای مختلف نمودار کلاسیک وجود دارد، معکوسهای سر و شانه ممکن است شکست بخورند. با این حال، شکست این الگوی نمودار معکوس خاص، می تواند آموزنده تر از سایر شکست های الگوی کلاسیک باشد. الگوی سر و شانه شکست خورده پس از شکست تایید شده خط گردن یا شکست تکمیل نشده الگوی نمودار با شکست قاطع، تفسیر قبلی را باطل می کند. شکست، پس از تأیید، به ما کمک می کند تا برای روند تازه تاسیس، اهداف قیمتی تعیین کنیم. شکاف در بالا/پایین شانه راست الگوی نمودار را نفی میکند و آن را به عنوان یک سر و شانه شکست خورده تأیید میکند. هدف قیمت الگوی سر و شانه شکست خورده با در نظر گرفتن عرض الگوی نمودار بین سر و خط گردن و افزودن آن به بالاترین نقطه شانه راست محاسبه میشود.
الگوی سر و شانه یکی از شناخته شده ترین الگوهای نمودار است. برای تشخیص شکل گیری یکی در نمودار نیازی به یک چشم معامله گری کارکشته نیست. علاوه بر این، کتابها، نشریات و وبسایتهای تجاری به طور معمول قابلیت اطمینان و سهولت تجارت الگوی سر و شانه را تبلیغ میکنند. هر کسی که فروش کوتاهی داشته باشد می تواند به شما بگوید که انتخاب یک نقطه در نمودار درست در زیر تأیید الگو و پر کردن یک سفارش تضمین کننده یک معامله موفق نیست. در حالی که داشتن الگوی نمودار صحیح واقعاً مهم است، نگاه کردن به عوامل دیگر می تواند به شما کمک کند تا لیست معاملات خود را به تعدادی که بیشترین احتمال کاهش قابل توجه را دارند کاهش دهید.
به عبارت ساده تر الگوی سر و شانه شکست خورده به این معناست که حتی اگر الگوی سر و شانه همانطور که انتظار می رود، پیش برود، با شکست در خط گردن، ممکن است متعاقباً "شکست" پیدا کند، یعنی تغییر روند مورد انتظار را دنبال نکند. اولین نشانه ای که از این موضوع دریافت خواهید کرد این است که قیمت ممکن است به بالای خط گردن برگردد، در حالی که این موضوع نباید پس از شکسته شدن خط گردن اتفاق بیفتد و نشانه آن است که معکوس شدن روند آنچنان که ممکن است ثابت نیست. گاهی اوقات روند اصلی از سر گرفته می شود.
اجزای الگوی سر و شانه ناموفق
برای شناسایی شکست الگوی سر و شانه، باید اجزای خاصی در نمودار قیمت بازار وجود داشته باشد.
اجزای الگوی ناموفق سر و شانه عبارتند از:
یک الگوی سر و شانه: باید یک الگوی سر و شانه در نمودار قیمت قابل مشاهده باشد که قسمت سر، شانه چپ، شانه راست و ناحیه گردن مشخص باشد.
حرکت قیمت در زیر خط گردن: قیمت بازار باید زیر ناحیه حمایت از خط گردن معامله شود. این یک نقطه ماشه برای ورود به یک معامله کوتاه با الگوی سر و شانه است.
بازگشت صعودی قیمت از زیر سطح قیمت خط گردن به بالای شانه راست: قیمت نباید پایین تر از خط گردن ادامه یابد. در عوض، قیمت باید معکوس شود و بالاتر از سطح شانه راست جایی که دستور حد ضرر قرار میگیرد، حرکت کند.
هنگامی که این اجزا قابل مشاهده هستند، این الگو به عنوان یک شکست سر و شانه در نظر گرفته می شود زیرا فروشندگان کوتاه مدت را به دام انداخت و آنها را متوقف کرد.
نمونه های شکست الگوی نمودار سر و شانه
الگوی سر و شانه می تواند در هر بازاری که شکل می گیرد شکست بخورد. در زیر نمونه های تصویری از الگوهای نمودار شکست خورده سر و شانه در نمودارهای قیمت بازارهای مالی مختلف آورده شده است.
نمونه ای از الگوی نمودار سر و شانه شکست خورده در بازار سهام
در نمودار قیمت روزانه شاخص S&P500، یک الگوی سر و شانه شکست خورده را می بینید.
قیمت شاخص S&P500 به زیر سطح حمایت خط گردنی که معاملهگران وارد پوزیشنهای فروش شدند، میشکند.
قیمت به سرعت معکوس شده، صعودی شد و از سمت راست معامله شد و معامله گران را از موقعیت های معاملاتی کوتاه خود در این فرآیند باز داشت.
نمونه ای از الگوی سر و شانه ناموفق در فارکس
در نمودار قیمت جفت ارز USD/JPY در بالا، الگوی سر و شانه ناموفق بود.
قیمت جفت ارز به زیر سطح حمایت خط گردن میشکند. سپس، معکوس می شود و صعودی می شود و روند بالاتری پیدا می کند.
این سر و شانه شکست خورده معامله گران معامله گر شکست خورده و دلایل شکست short را به دام انداخت و آنها را در نوسان بالای شانه راست الگو متوقف کرد.
نمونه ای از الگوی سر و شانه شکست خورده در نمودار قیمت کوتاه تر
در بازه زمانی کوتاهتر نمودار قیمت 15 دقیقه ای سهام فیس بوک، الگوی سر و شانه شکست خورد.
قیمت در ابتدا به زیر سطح حمایت سقوط می کند اما به هدف قیمت نمی رسد.
معکوس می شود و قیمت شروع به روند بالاتر می کند.
علل شکست الگوی سر و شانه
دلایل مختلفی وجود دارد که الگوی سر و شانه ممکن است شکست بخورد. علل شکست الگوهای سر و شانه عبارتند از:
اعلانهای خبری میتوانند باعث برگشتهای صعودی شوند: اگر یک اطلاعیه خبری پس از حرکت قیمت به زیر خط گردن منتشر شود، میتواند باعث شود که قیمت از نزولی به صعودی تغییر کند و الگوی سر و شانهها از بین برود.
بازارهای غیر نقدشونده: الگوی سر و شانه ممکن است به دلیل نقدینگی ضعیف شکست بخورد. اگر تعداد کمی از فروشندگان در ناحیه خط گردن وجود داشته باشد، تنها کافی است یک سفارش خرید بزرگ باعث شود که قیمت بازار معکوس شده و صعودی شود و باعث شود الگوی سر و شانه شکست بخورد.
سطوح حمایتی اصلی درست در زیر خط گردن: اگر سطح حمایت اصلی درست زیر ناحیه گردن وجود داشته باشد، این میتواند باعث شود که قیمت بازار از الگوی سر و شانهها با مشکل رو به رو شود. در عوض، میتواند باعث برگشت قیمت صعودی شود و به این معنی باشد که الگوی سر و شانه شکست خورده است.
پیدا کردن الگوهای نمودار شکست خورده سر و شانه
روش های یافتن الگوهای نمودار سر و شانه ناموفق عبارتند از:
جستجوی دستی در نمودارهای قیمت: یک معامله گر می تواند به صورت دستی نمودارهای قیمت یک بازار را جستجو کند و به دنبال الگوی سر و شانه باشد و منتظر باشد تا ببیند آیا قیمت شکسته شده و پایین تر می رود.
از یک اسکنر الگوی نمودار استفاده کنید: یک اسکنر الگوی نمودار می تواند به یافتن الگوی ناموفق سر و شانه کمک کند. یک معامله گر به سادگی می تواند الگوی سر و شانه را جستجو کند و سپس هشدارهای قیمت را برای رسیدن قیمت به سطح شانه راست تنظیم کند. اگر قیمت به سطح شانه راست برگشت، نشان دهنده شکست الگوی سر و شانه است.
نحوه معامله با شکست الگوی سر و شانه
برخی از معامله گران ترجیح می دهند به جای معامله با الگوی سنتی سر و شانه، شکست الگوی سر و شانه را معامله کنند.
دلایل شکست معامله گران بازار فارکس چیست؟
بیش از چند سال است که ما با مفاهیم مالی متعددی مانند بورس، ارز دیجیتال و یا فارکس آشنا شدهایم و میدانیم که دیگر برای سرمایهگذاری دارایی خود صرفا لازم نیست که اقدام به خرید ملک کنیم و یا از سودهای اندک بانکی لذت ببریم. این روزها افراد یاد گرفتهاند تا اموال و دارایی مازاد خود را در بازارهای بورس، فارکس و یا ارز دیجیتال و یا هر بازار الکترونیکی دیگری، با حداقل ریسک و حداکثر شفافسازی و سوددهی، سرمایهگذاری کنند و از منافع این سرمایهگذاری برای رفاه زندگی خود بهره ببرند.
نکات اولیه برای سرمایه گذاری در بازار فارکس
اگرچه بازارهای مالی مذکور از مزایای فوقالعادهای برخوردار هستند اما هر فرد سرمایهگذار باید بداند که اولا؛ آنچه در هر بازاری سرمایهگذاری میکند باید مازاد سرمایه و دارایی زندگی او باشد تا در نتیجه هر گونه ضرر احتمالی، بنیان زندگی خود را به چالش نکشاند و دوما اینکه؛ هر بازاری دارای محدودیتها و چالشهایی است و اولین قدم پس از یادگیری درمورد بازارهای مالی، پی بردن به انواع محدودیتها، چالشها و سوابق ناخوشایند گذشته آن بازار است.
بنابراین این مقاله میخواهد با بررسی دلایل شکست معاملهگران بازار فارکس، اطلاعات مفیدی در این رابطه در اختیار سرمایهگذاران قرار داده و آنها را از خطرهای احتمالی در این حوزه آگاه کند تا این افراد بتوانند با هوشیاری و دانش بیشتری برای سرمایهگذاری دارایی ارزشمند خود گام برداشته و موفقیت را با چشم خود ببینند.
نگاهی اجمالی بر بازار فارکس و تفاوت آن با دیگر بازارهای مالی
فارکس را با نامهای بورس خارجی و یا معاملات FX هم میشناسند. در واقع در این بازار مالی جدید و بینالمللی، ارزها قابل تبدیل به هم میشوند. برای مثال شما میتوانید در بازار فارکس، ین ژاپن را به دلار تبدیل کنید و از نوسانان ارزی جهان درآمدزایی داشته باشید. جالب است بدانید که بازار فارکس از بازار ارزهای دیجیتالی خیلی قدیمیتر است اما به هر دلیل، دیرتر از ارزهای دیجیتال به شهرت و عمومیت دست پیدا کرده است. در فارکس هر روز به اندازه 5 تریلیون دلار معامله انجام میشود و این رقم، بازار مذکور را به یکی از فعالترین بازارهای مالی دنیا تبدیل کرده است. اگر بخواهیم یک تعریف جامع از فارکس داشته باشیم باید گفت که:
فارکس شبکهای از خریداران و فروشندگان است که اقدام به انتقال ارز، با یک قیمت توافق شده، بین خود میکنند. شرکتکنندگان در این بازار مالی بینالمللی میتوانند هر فرد حقیقی، حقوقی و یا بانکهای سراسر دنیا باشند. باید بدانید که آنچه فارکس را برای سرمایهگذاران بسیار جذاب میکند عدم ثبات، شانس فراوان برای کسب سود زیاد و در عین حال ریسک گسترده این امر است. در واقع شرکتکنندگان، عاشق هیجان این بازار مالی هستند و در کنار این هیجان میتوانند یک باره سود وسیعی هم به دست بیاورند و چه چیزی بهتر از این خواهد بود! تفاوت بین فارکس، ارز دیجیتال و نیز بورس به قرار زیر است:
- در بورس هر دارایی فیزیکی و غیرفیزیکی معامله میشود، اما در فارکس فقط ارز، طلا و نفت قابل معامله هستند.
- در فارکس تمام داراییها توسط دولت بیمه میشود و این امنیت فراوان این بازار مالی را نشان میدهد.
- نوسان بازار فارکس کمتر از نوسان ارز دیجیتال است.
- سود فارکس کمتر از ارز دیجیتال است، مگر اینکه سرمایهگذاری در حجم فراوان انجام شود.
- در فارکس واسطهها زیاد هستند و کارمزد پرداختی فراوان است.
دلایل شکست معاملهگران بازار فارکس چیست؟
آمار نشان میدهد که معمولا 95 درصد از معاملهگران در بازار مالی فارکس ضرر میکنند و فقط 5 درصد میتوانند به سوددهی برسند و این آمار، انگیزه سرمایهگذاران را برای وارد شدن به این حوزه به شدت تحت تاثیر منفی قرار میدهد. حال با تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده است، میتوان گفت که دلایل عدم موفقیت افراد در این بازار مالی فعال و جهانی به قرار زیر هستند:
- تفکرات و آرزوهای اشتباه: افرادی که وارد این بازار میشوند معمولا میخواهند در یک شب، به پول فراوانی برسند و اصلا نگرش درستی در مورد تجارت و معامله ندارند. بر این اساس شما باید در ابتدا مطالعات زیادی در مورد تجارت، انواع آن، انواع بازار بورس، ارز دیجیتال و فارکس داشته باشید و با دست پر و مغز هوشیار وارد این عرصه مهیج شوید.
- عدم شناخت خویشتن: معاملهگران معمولا ذهنی واقع گرایانه نداشته و درکی از تواناییهای خود ندارند. در این بازار شما باید آدم صبوری باشید و ساعتها به صفحه رایانه خیره شده و فرصتهای طلایی را تشخیص دهید و بربایید. افرادی که دارای شخصیت صبوری نیستند و از نظم و انضباط بویی نبردهاند، با معاملات احمقانه، عامل نابودی سرمایه خود در این بازار خواهند شد.
- واکنشهای سریع و احساسی: عکسالعملهای احساسی یکی دیگر از دلایل شکست معاملهگران در فارکس هستند. این واکنشهای سریع و غیرعاقلانه از نبود دانش کافی و فقدان تجربه مفید شرکتکنندگان در این حوزه نوظهور مالی نشات میگیرند.
- فقدان یک برنامه تجاری جامع: معمولا 95 درصد از افرادی که وارد این بازار مالی میشوند از یک استراتژی و برنامه تجاری خوب برخوردار نیستند و این یعنی حرکتها و واکنشهای آنی و بدون برنامه و در نتیجه به باد رفتن همه تلاشها و سرمایهها. با برخورداری از یک استراتژی تجاری خوب، افراد با توجه به دادههای معتبر و در دسترس، اقدامات بعدی خود را انجام میدهند و در نهایت میتوانند سود سرمایه خود را به راحتی هر چه تمامتر به دست بیاورند و از هیجان بازار فارکس هم لذت ببرند.
- عدم توجه به ریسک معاملات: بیخبری از ریسک معاملات یکی دیگر از دلایل شکست افراد در این بازار است. در واقع معاملهگران از روشی سیستماتیک برای ارزیابی جفت ارزها برخوردار نبوده و نمیدانند چه ریسکی را با انجام آن معامله متحمل خواهند شد. پیشنهاد میشود که یک طرح معاملاتی مشخص کنید، اهداف بلند مدت و کوتاه مدت را تعیین کرده و ریسک هر اقدامی را به خوبی دریابید و در نهایت اقدام به معامله کنید؛ چرا که تنها با این روش است که میتوانید موفق شوید.
- مدیریت ضعیف ریسک: یکی دیگر از دلایل مهم باخت معاملهگران در فارکس، همین عامل است. حتی ماهرترین تاجرها هم با مدیریت ضعیف ریسک حتما شکست میخورند چرا که معامله گر شکست خورده و دلایل شکست اولین و مهمترین کار هر تاجر محافظت از سرمایهای است که دارد، در حالی که اغلب معاملهگران هدف اول خود را کسب سود قرار میدهند.
- حمله به بازار به جای دوست بودن با آن: این بازار مالی دوست شما است پس به جای اینکه به دنبال شکست آن باشید، سعی کنید آن را بفهمید، روندهای تکراری بازار را کشف کرده و خود را با آن یکی کنید تا در نهایت پیش بینیهای شما درست از آب درآید. اگر فقط به دنبال این باشید که با ورودی اندک خود، خروجی فوقالعادهای گرفته و نهایت استفاده را از این بازار کنید، باید بگوییم که شکست شما حتمی است.
- از این سو به آن سو پریدن: افراد ناموفق در فارکس اغلب دست به معاملات بلاتکلیف میزنند، در واقع این افراد در ابتدا معاملهای کرده و چون صبور نیستند و نمیتوانند عدم سودآوری را تحمل کنند، تغییر جهت میدهند و اقدام دیگری میکنند و آنقدر از این شاخه به آن شاخه میپرند که در نهایت سرمایه خود را به کل از دست میدهند. برای کسب موفقیت در فارکس شما باید یک سمت و جهت را برای خود انتخاب کرده و به آن بچسبید و با گذشت زمان مفروض، سودآوری خود را شاهد باشید. صبوری شرط اول و آخر موفقیت در این بازار مهیج است.
- مدیریت ضعیف وجوه: افراد بازنده در این عرصه معمولا مدیریت خوبی بر وجوه خود ندارند. در بازار مالی فارکس، بازرگانانی که سرمایه کمی دارند هم میتوانند با حدس و گمانهای هوشمندانه برنده این بازار باشند، به شرط آنکه میزان پایه سرمایه و ریسک وارده به این سرمایه را با توجه به اهرم موجود به خوبی تخمین زده و اقدامات بعدی را جهت افزایش و کاهش سرمایه خود انجام دهند. در این عرصه شما باید مانند یک مدیر مالی خوب برای سرمایه خود عمل کنید، محاسبه دقیق داشته باشید، مسیر آتی و آینده سرمایهگذاری خود را پیش از وقوع آن ببینید و اگر مطلوب نظر شما بود، به پیش بروید.
- اعتیاد به تجارت: اعتیاد به تجارت دیگر خطای معاملهگران بازنده است. این افراد مانند هر فرد مبتدی دیگری، دائم قیمتها را پیگیری میکنند و در مقابل نوسانهای فراوان موجود، به شدت گیج شده و حتی اقدامات غیرضروری هم انجام میدهند. تنها راهکاری که برای رفع این خطا پیشنهاد میشود این است که شما بدانید بازار فارکس، فردا، پسفردا و روزهای بعد هم همچنان وجود دارد، بنابراین لازم نیست همین امروز هر اقدامی را انجام بدهید و همیشه یک استراتژی خروج از بازار در آن روز را مدظر داشته باشید، فردا حتما روز بهتری برای شما و سرمایه شما خواهد بود.
- عدم سازگاری با تلاطمهای بازار: بازندهها نمیتوانند خود را با شرایط متغیر موجود در بازار فارکس منطبق کنند. این بازار مالی بینالمللی از نوسان بالایی برخوردار است و هر شرایطی نیاز به استراتژی مخصوص به خود دارد، بنابراین اگر فکر میکنید با یک استراتژی واحد میتوانید در این بازار متغیر به سودآوری برسید، باید بگوییم که این فکر عامل نابودی سرمایه شما خواهد بود.
- حریص بودن: افراد حریص در این بازار موفق نخواهند بود. در بازار فارکس اصطلاحی به نام پیپ وجود دارد و این اصطلاح تغییر قیمت یک جفت ارز را نشان میدهد. برای مثال وقتی قیمت دلار به یورو از 7694 به 7696 تغییر مییابد، معاملهگران از اصطلاح دو پیپ تغییر استفاده میکنند. حال برخی از معاملهگران به قدری حریص هستند که هر تغییر بعدی و یا هر پیپ را میخواهند به نفع خود به دست بیاورند و این روش، روش بازندهها است. هر معاملهگر باید بداند که در هر روز پیپهای زیادی وجود دارد و لازم نیست سریع به دنبال آخرین پیپ بروید؛ شاید فرصتهای بهتری کمی جلوتر در انتظار شما باشند.
جمع بندی و نتیجه گیری
امروزه بازارهای مالی از تنوع گستردهای برخوردار هستند که در این میان میتوان به بورس (در انواع مختلف) ، ارز دیجیتال و بازار مالی فارکس اشاره کرد. هر یک از این بازارها فوت و فن خاص خود را دارند و برای موفقیت در آنها باید به اندازه کافی در مورد تجارت و مشخصههای بازارهای مالی مطالعه کرد و بعد وارد عرصه عمل شد. اگر این روش عاقلانه در پیش گرفته نشود، هر فرد ممکن است با اقدامات ناشیانه و مبتدیانه خود باعث زیان خود و دیگران شود. پیشنهاد میکنیم با دست پر و مغزی سرشار از اطلاعات بهروز و درست، وارد هر فعالیت شوید تا موفقیت، نتیجه کار شما باشد.
به شما توصیه میکنیم برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه به تلگرام لیدوما فارکس و صفحهی لینکدین لیدوما فارکس یا اینستاگرام به آیدی [email protected] مراجعه کنید.
چگونه با شکست های قیمتی در تحلیل تکنیکال معامله کنیم؟
چگونه با شکست های قیمتی در تحلیل تکنیکال معامله کنیم؟
معاملهگری شکست های قیمتی، روشی است که توسط سرمایهگذاران فعال برای قرارگیری در یک موقعیت معاملاتی مناسب، در مراحل ابتدایی یک روند استفاده میشود. بهطورکلی، این استراتژی میتواند یک نقطهٔ شروع برای حرکات قیمتی اصلی و افزایشهای شدید در نوسانات قیمتی بوده، و در صورت مدیریت مناسب، دارای ریسک ذاتی کم میباشد. در طی این مقاله، با یکدیگر به بررسی آناتومی این روش معاملهگری میپردازیم و پیشنهاداتی در خصوص مدیریت بهتر سبک معاملهگری مطرح میکنیم.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد روند میتوانید از مطلب آموزشی «روند در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
نکات کلیدی:
- یک شکست قیمتی، یک موقعیت معاملاتی احتمالی میباشد که زمانی رخ میدهد که قیمت، بهسطوح فوقانی یک سطح مقاومتی و یا سطوح زیرین یک سطح حمایتی – با حجم معاملاتی بالا – حرکت کند.
- اولین قدم در معاملهگری شکست های قیمتی، پیدا کردن الگوهای قیمتی حال حاضر در کنار یافتن سطوح حمایتی و مقاومتی مهم میباشد. که با استفاده از آنها بتوانید نقاط ورود و خروج خود را برنامهریزی کنید.
- پس از معامله با استفاده از استراتژی شکست قیمتی، حتماً در نظر داشته باشید که در کجا ضرر خود را قطع کرده، و در کجا باید به بررسی دوبارهٔ شکست قیمتی بپردازید.
- بهمانند هر استراتژی تحلیل تکنیکال دیگری، اجازه ندهید که احساسات بر شما مسلط شود. طبق نقشهٔ خود عمل کنید و بدانید که چه زمانی به بازار ورود کرده و چه زمانی از آن خارج شوید.
شکست قیمتی چیست؟
یک شکست قیمتی، حرکت قیمت بهسطح زیرینِ یک محدودهٔ حمایتی و یا سطح فوقانی یک محدودهٔ مقاومتی – با حجم معاملاتی بالا – بهشمار میرود. یک معاملهگر شکست های قیمتی (Breakout trader)، پس از حرکت قیمت به سطوح فوقانی یک مقاومت وارد موقعیت معاملاتی خرید (long position) شده و پس از حرکت قیمت بهسطح زیرین حمایت، وارد موقعیت معاملاتی فروش (short position) میشود. پس از این که سهام در سطوح قیمتی بالاتر از این موانع معامله شدهاند، میزان نوسان در بازار افزایش مییابد و قیمتها نیز معمولاً در جهت شکست، حرکت میکنند. دلیل اهمیت بالای استراتژی شکست قیمتی، این است که این ستاپ قیمتی (Setup) نقطهٔ شروع افزایش میزان نوسان در آینده، «نقاط بازگشت قیمتی بزرگ و در بسیاری از مواقع، آغاز روندهای اصلی قیمتی، میباشند.»
شکست های قیمتی در محیط تمامی بازارها، رخ میدهد. بهطور معمول انفجاریترین حرکات قیمتی، نتایج شکست های قیمتی از کانالها و الگوهای نموداری مانند مثلثها (Triangles)، پرچمها (Flags) و الگوی سر و شانه (Head and shoulders pattern) میباشند. از آنجایی که در طی تشکیل این الگوها میزان نوسان در بازار تجمیع (Contract) میشود، معمولاً پس از حرکات قیمت بهسطوحی بالاتر و یا پایینتر، تمامی این نوسانات تجمیع شده در سطح بازار گسترش مییابند.
بدون توجه به تایم فریم مورد استفاده، استراتژی معاملهگری شکست های قیمتی یک استراتژی عالی میباشد. مهم نیست که شما بهصورت میان روزانه (Intraday)، روزانه و یا هفتگی به معامله میپردازید، مفاهیم استفاده شده در این استراتژی فراگیر میباشند. شما میتوانید از این استراتژی در معاملهگری روزانه (Day trading)، معاملهگری نقاط برگشتی قیمتها (Swing trading) و یا هر سبک از معاملهگری استفاده کنید.
یافتن یک کاندیدای مناسب
در حین معاملهگری شکست های قیمتی، مهم است که سطوح حمایتی و مقاومتی سهام را در نظر بگیرید. هرچه قیمت سهم در طول زمان تماس بیشتری با این سطوح حمایتی و یا مقاومتی داشته باشد، این سطوح از اهمیت بیشتری برخوردار خواهند بود. در عین حال، هرچه این سطوح مقاومتی و یا حمایتی مدتزمان بیشتری دوام آورده باشند، شکست قیمتی آنها از نتیجهای بهتر برخوردار خواهد شد.
زمانی که قیمتها تثبیت میشوند (Consolidation)، الگوهای قیمتی متفاوتی میتوانند در نمودار شکل بگیرند. امکان شکلگیری کانالها (Channels)، مثلثها و پرچمها در نمودار سهام وجود خواهد داشت. در کنار این الگوها، میزان تداوم و مدتزمانی که قیمت در بین این سطوح حمایتی و یا مقاومتی باقیمانده است، فاکتورهای مهمی در یافتن یک کاندیدای مناسب معاملهگری، بهشمار میروند.
نقاط ورود
پس از یافتن یک گزینهٔ مناسب برای معامله، حال زمان آن است که نقشهٔ معاملهٔ خود را طراحی کنید و سادهترین موردی که باید در نظر بگیرید، نقطهٔ ورود (Entry point) میباشد. نقاط ورود در زمان یک شکست قیمت، کاملاً غیرقابل اطمینان میباشند. زمانی که قیمتها در سطحی بالاتر از محدودهٔ مقاومت بسته شوند، سرمایهگذار وارد یک موقعیت معاملاتی خرید خواهد شد. زمانی که قیمتها در سطحی پایینتر از سطح حمایتی بسته شوند، سرمایهگذار وارد یک موقعیت معاملاتی فروش خواهد شد.
برای تشخیص تفاوت بین یک شکست واقعی و یک شکست کاذب (fakeout)، باید منتظر تأییدیه (Confirmation) بمانیم. برای مثال، شکست های کاذب معمولاً زمانی رخ میدهند که قیمت در سطح بالایی و یا پائینی مقاومت و یا حمایت باز شوند، اما تا پایان روز معاملاتی، بهمحدودهٔ معاملاتی سابق خود برگردند. اگر یک سرمایهگذار بدون دریافت تأییدیه، عجله کند و وارد معاملات شود، هیچ تضمینی وجود ندارد که قیمت به حرکت خود در محدودهٔ جدید ادامه دهد. بسیاری از سرمایهگذاران به دنبال حجم معاملاتی بالاتر از میانگین – بهعنوان یک تأییدیه – هستند و یا صبر میکنند تا قیمت در محدودهٔ بالایی مقاومت و یا محدودهٔ زیرین حمایت، بسته شود و سپس خود را در آن سطوح نگه دارد.
برنامهریزی برای خروج
خروجهای از پیش در نظر گرفتهشده (Predetermined exits)، عناصری ضروری برای یک معاملهگری موفق میباشند. در حین معاملهگری شکست های قیمتی، سه روش برای تعیین نقاط خروج وجود دارد که میتوانید از آنها، پیش از ورود به یک موقعیت معاملاتی استفاده کنید.
1. در کجا با سود خارج شویم؟
در حین برنامهریزی برای اهداف قیمتی، به رفتارهای گذشته قیمت جهت تعیین اهداف معقول، نگاه کنید. زمانی که به معامله با استفاده از الگوهای قیمتی (Price patterns) میپردازید، استفاده از اطلاعات گذشته قیمت برای تعیین یک هدف قیمتی (Target price)، ساده میباشد. برای مثال، اگر محدودهٔ حرکت قیمت در کانال خود شش واحد قیمتی بوده است، میتوان همین میزان را بهعنوان هدف قیمتی سهم – در صورت خروج از کانال – در نظر گرفت (به نمودار زیر توجه کنید).
یک ایدهٔ دیگر، محاسبهٔ قیمتهای نقاط بازگشتی اخیر و بهدست آوردنِ میانگینی از آنها میباشد، که میتوانیم از آن بهعنوان هدف قیمتی استفاده کنیم. اگر سهام در طی چند نقطهٔ برگشتی اخیر خود، چهار واحد حرکت کرده است، میتوانیم آن را یک هدف معقول قیمتی در نظر بگیریم.
موارد ذکرشده، تنها چند ایده در مورد نحوهٔ تعیین هدفهای قیمتی میباشند. هدف شما از معاملهگری نیز باید همین باشد. پس از رسیدن قیمت بههدفِ تعیینشده، سرمایهگذار باید از موقعیتِ معاملاتی خود خارج شود و یا از بخشی از موقعیت خارجشده و به باقیماندهٔ آن اجازه بدهد تا با روند پیش برود. همچنین معاملهگر میتواند دستور استاپ حفاظتی خود را برای تضمین سود خود (lock-in profits) جابهجا کند.
2. در کجا با ضرر از معامله خارج شویم؟
این نکته، مسئلهٔ مهمی است که باید آن را در صورت ناموفق بودن معاملات خود در نظر بگیرید. معاملهگری شکست های قیمتی، این بینش را بهصورتی شفاف در اختیار شما قرار میدهند. پس از وقوع یک شکست، سطوح قدیمی مقاومتی باید بهعنوان سطوح جدید حمایتی و سطوح قدیم حمایتی، باید بهعنوان سطوح مقاومتی جدید ایفای نقش کنند. این یک نکتهٔ مهم است که باید در نظر داشته باشید، زیرا یک راه ساده برای تعیین کردن موفقیت و یا عدم موفقیت یک شکست قیمتی میباشد. و به شما کمک میکند تا محل قرارگیری دستور استاپ حفاظتی خود را تعیین کنید. پس از ورود به یک موقعیت معاملاتی، از محدودهٔ حمایتی قدیم و یا محدودهٔ مقاومتی قدیمی، بهعنوان منطقهٔ قرارگیری دستور استاپ حفاظتی استفاده کنید. بهعنوان مثال، بهنمودار PCZ نگاه کنید.
اگر این معامله ناموفق شود، مهم است که سریع از موقعیت معامله خروج کنیم. هرگز بهضررهای خود، فضای اضافه ندهید. (اجازه ندهید که ضررهای شما زیاد شوند.). اگر مراقب نباشید، تمامی این ضررها با یکدیگر جمع میشوند.
3. دستورهای استاپ را در کجا قرار دهیم؟
زمانی که در نظر دارید تا از یک موقعیت معاملاتی با ضرر خارج شوید، از محدودهٔ حمایتی و یا مقاومتی پیشین استفاده کنید. قرار دادن یک دستور استاپ با رعایت پارامترهای ذکرشده، یک روش امن برای حفاظت از موقعیت معاملاتی شما بدون ایجاد ریسک زیاد در سرمایه میباشد. قرار دادن یک دستور استاپ در محدودهای بالاتر، احتمال فعال شدن آن را افزایش میدهد. این موضوع زمانی از اهمیت زیادی برخوردار است که بدانید قیمت، معمولاً به سطوح شکسته شده و آنها را دوباره تست میکند (Retest).
با نگاه بهنمودار بالا، شما میتوانید تثبیت اولیهٔ قیمت، شکست قیمتی، تست مجدد، و هدف قیمتی را مشاهده کنید. این پروسه تقریباً مکانیکی است. در حین در نظر گرفتن نقاطی که میخواهید دستور استاپ حفاظتی را در آنها قرار دهید، بهیاد داشته باشید که در صورت قرار دادن این دستور در بالای محدودهٔ مقاومتی، احتمال فعال شدن این دستورها در حین تست مجدد سطوح شکسته شده، وجود دارد. این باعث میشود که معاملهگر زودتر از موعد از معامله خارج شود و حرکات احتمالی قیمت را از دست بدهد. قرار دادن این دستورها در پایین محدودهٔ مقاومتی سابق، به شما کمک میکند که در صورت بازگشت دوبارهٔ قیمت و حرکت آن به سمت بالا، از معامله خارج نشوید و در صورت کاذب بودن شکست قیمتی، جلوی ضرر خود را بگیرید.
خلاصه
بهطور خلاصه، مراحل زیر را در حین معاملهگری شکست های قیمتی، رعایت کنید:
1. گزینهٔ معاملاتیتان را شناسایی کنید:
سهامی را پیدا کنید که دارای محدودههای حمایتی و مقاومتی قوی میباشند، و آنها را زیر نظر بگیرید. به یاد داشته باشید که هرچه حمایت و یا مقاومت قویتر باشد، نتیجهٔ حاصلشده بهتر خواهد بود. مطمئن باشید که پیش از خرید سهم، به درک کاملی از این مسئله رسیده باشید.
2. منتظر شکست بمانید:
پیدا کردن یک گزینهٔ معاملاتی مناسب بدین معنی نیست که معاملهگر باید فوراً وارد معامله شود. صبر کنید تا قیمت حرکات خود را انجام دهد. برای اطمینان از واقعی معامله گر شکست خورده و دلایل شکست بودن شکست انجامشده، تا پایان روز معاملاتی صبر کنید و سپس حرکت خود را انجام دهید.
3. هدف قیمتی معقول تعیین کنید:
اگر شما میخواهید وارد یک معامله شوید، باید یک محدودهٔ مورد انتظار تعیین کنید. اگر این کار را انجام ندهید، شما نمیدانید که در چه نقطهای باید از معامله خارج شوید. میتوانید این کار را با محاسبهٔ حرکت میانگین سهام، و یا با اندازهگیری فاصله بین محدودههای حمایتی و مقاومتی (بهخصوص در الگوهای قیمتی) انجام دهید.
4. به قیمت سهام اجازه دهید تا دوباره سطوح حمایتی و یا مقاومتی شکسته شده را بررسی کند (retest):
این مرحله یکی از مهمترین قدمها میباشد. زمانی که قیمت سهام یک سطح مقاومتی را میشکند، مقاومت قدیم تبدیل به حمایت جدید میشود. و زمانی که قیمت سطوح حمایتی قدیمی را میشکند، آن سطوح تبدیل به مناطق مقاومتی جدید میشوند. در بخش اعظمی از معاملات شما، قیمت به بررسی دوبارهٔ سطوح شکسته شده در روزهای اولیه میپردازد. برای این اتفاق آماده باشید.
5. بدانید که معامله/الگوی شما در چه زمانی شکستخورده است:
زمانی که قیمت تصمیم میگیرد تا سطوح حمایتی و یا مقاومتی قدیمی را دوباره تست کرده و در حین انجام این اتفاق از آنها گذر کند، زمانی است که الگو و یا شکست قیمتی، شکستخورده است. ضروری است که در این نقطه، ضرر را بپذیرید و از معامله خارج شوید. بر روی ضررهای خود قمار نکنید.
6. در صورت نزدیک بودن به تایم بسته شدن بازارها، از معامله خارج شوید:
شما نمیتوانید در حین باز شدن بازار، این انتظار را داشته باشید که قیمتها خود را در یک محدودهٔ خاص حفظ کنند. به همین دلیل است که شما باید تا پیش از بسته شدن بازار برای خروج از یک موقعیت معاملاتی زیاندِه، صبر کنید. اگر قیمتها تا پیش از بسته شدن بازار، در محدودهٔ خارج از حمایت و یا مقاومت تعیینشده باقی بمانند، باید از این موقعیت معاملاتی خارجشده و سراغ دیگری بروید.
7. صبور باشید:
این استراتژی نیازمند صبر زیادی است. با دنبال کردن قدمهای ذکرشده، شما احساسات خود را کم کرده و دید بهتری نسبت به یک معامله خواهید داشت.
8. در هدف قیمتی تعیینشده، از معاملات خارج شوید:
اگر شما با ضرر از موقعیت خود خارج نمیشوید، بنابراین شما همچنان در معامله هستید. شما باید آنقدر در معامله باقی بمانید که قیمت سهم، به هدف تعیینشده برسد و یا شما به هدف زمانی تعیینشده خود برسید، حتی اگر قیمت به هدف شما نرسیده باشد.
جمعبندی
معاملهٔ شکست های قیمتی، از نوسانات بالا در بازار استقبال میکند. نوسانات تجربهشده پس از شکست های قیمتی، باعث ایجاد احساسات در بین معاملهگران میشود. زیرا این نوسانات باعث حرکات سریع قیمت میشوند. با استفاده از قدمهای ذکرشده در این مقاله، شما میتوانید یک نقشهٔ معاملاتی طراحی کنید. که در صورت اجرای درست آن، با ریسکی مدیریتشده میتوانید بهسود خوبی دست پیدا کنید.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
دیدگاه شما